محله طلاب - صفحه 22

محله
منطقه ۴

طلاب

محله طلاب اواخر دهه۴۰ با افزایش جمعیت طلاب دینی در مشهد، آیت‌الله فقیه سبزواری برای اسکان طلبه‌ها از آستان قدس درخواست زمین کرد. مسئولان آستان قدس نیز مزرعه محراب‌خان همراه با مزارع اطراف را در قالب یک پلاک به ثبت رساندند و به طلاب مشهد اجاره دادند. از آن زمان این محله به کوی طلاب معروف شد.

محله طلاب
غلام رضا بایزان منش مرد اخلاق تئاتر مشهد بود
بایزان منش متولد 1332 در مشهد با اخلاق خوبش در میان اهالی تئاتر زبانزد بود و اغلب در آثار مذهبی به ایفای نقش می پرداخت، با نمایش «سرنوشت» وارد حیطه بازیگری شد و در ادامه با تئاترهای دیگر چون «چوب به دست ها»، «سیاه زنگی، مرد فرنگی، د ایره زنگی»، «شب بیست و یکم» «شقایق دره»، «هفت کچل»، «از طواف تا طف»، «پشت پرچین»، «کمند خاطرات» و «آوارگان عشق» هم روی صحنه رفت. این هنرمند همچنین یکی از بازیگران اصلی نمایش «خورشید کاروان» بود که حدود ۱۵سال در ایام محرم و صفر در مشهد اجرا شد.
ناگفته‌های راهپیمایی 22 بهمن 1365 و حماسه عبای خونین عباس صمدی
حجت‌الاسلام عباس صمدی 18بهمن سخنرانی کوبنده‌ای علیه منافقین کرده بود. وقتی به خانه برگشت، نامه‌ای تهدیدآمیز در خانه افتاده بود. او شب بعد هم به منبر رفت و باز خطاب به منافقین سخنرانی کوبنده‌ای کرد. 22بهمن1365 عباس صمدی با همسرش همراه می‌شوند تا به راهپیمایی بروند. تا خیابان خسروی را با هم می‌روند و بعد چون مرد‌ها صف‌های جلوتر را تشکیل می‌دادند، از یکدیگر جدا شدند. او به اولین صف راهپیمایی پیوست. در این زمان بود که عباس صمدی خودش را فدای دیگران کرد و شهید شد.
دهانم را دوخته‌بودند تا شوهرم را بدنام کنند
اوایل انقلاب هر چندتا مسجد، یک مرکز و پایگاه مقاومتی داشتند و پایگاه ما مسجد «شمس‌الشموس» بود. ما تئاتر را در مدرسه شروع کردیم. یک دوست در مدرسه، ما را علاقه‌مند کرد و کار گروه تئاتر تشکیل داد. یک‌بار آنقدر بلیت فروش رفت که در سالن مدرسه موثق عاملی جا نبود و به اجبار به مدرسه آیت‌الله کاشانی آمدیم و نمایش‌نامه را 2 بار اجرا کردیم و پول کلانی جمع شد. همان باعث شد در مسجد این کار را ادامه دهم.
 تدریس هنر در شانزده سالگی
فائزه حسینی هنوز 6سالش نشده بود که با تشویق اطرافیان متوجه شد که با دیگر هم سن وسال هایش فرق می کند. در یازده سالگی بی آنکه بداند نقاشی هنر است و می تواند حرفه محسوب شود، اولین سفارش طراحی را پذیرفت. پدرومادرش تبعه هستند و از کشور افغانستان، اما خودش متولد ایران است و بزرگ شده این خاک و بوم. شانزده ساله و ساکن محله طلاب است. او نقاشی را از کودکی شروع کرد. در همان شش هفت سالگی و زمانی که می خواست خواندن و نوشتن را یاد بگیرد، فهمید که چقدر در این زمینه مستعد است و می تواند پیشرفت کند.
میزبانی شبانه مسجد محله طلاب از بی‌خانمان‌ها
مسجد آیت الله فقیه سبزواری دومین مسجد در شهر مشهد است که درهایش را روی بی‌پناهان گشوده است و از آن‌ها پذیرایی می‌کند. اولین مسجد، مسجد حضرت عباس(ع) بود که تا پیش از شیوع کرونا از بی‌خانمان‌ها استقبال می‌کرد. با آغاز فصل بارندگی و پس از دعوت شهردار مشهد برای پیوستن مراکز مذهبی شهر به پویش «گرمای همدلی، به‌رسم همسایگی»، هیئت‌امنای 2مسجد آیت الله فقیه سبزواری و امام‌سجاد(ع) در محله طلاب اعلام آمادگی کردند. جوانان فعال محله طلاب شب‌های نخست دی‌ماه کوچه‌به‌کوچه می‌گشتند و آن‌هایی را که حس می‌کردند جا و مکانی ندارند، به مسجد دعوت می‌کردند.
ورزشکار همیشه طلا
کمتر ورزش‌دوستی هست که سعید نمازی را نشناسد. رزمی‌کاری که بیشترین اوقات روزگار نوجوانی و جوانی‌اش را مشغول تمرینات سخت بوده و در مبارزه‌های طاقت‌فرسا کم نیاورده است. به همه این‌ها علاقه‌اش به موفقیت هم‌محلی‌هایش را اضافه کنید که تمرکزش را روی آن گذاشته است. مدال‌آوری که در کارنامه ورزشی خود یک حکم دومی‌ هم ندارد. کسب 2مدال و کمربند طلای مسابقات آذربایجان (باکو) بهانه‌ای شد تا به سراغ استاد‌ نمازی برویم.
طلاب به وقت انقلاب
به مشهد که آمدیم، اول در مدرسه دو در مشغول تحصیل شدیم و بعد هم نواب. آن موقع در میان طلبه‌ها کم‌وبیش زمزمه‌هایی از امام‌خمینی (ره) شنیده می‌شد. در اتاقی که من بودم، طاقی بود که جلو آن مقوا‌هایی محکم شده بود. یک روز از سر کنجکاوی مقوا‌ها را کندم. همین که مقوا را کنار زدم، دیدم مقدار زیادی کاغذ انباشته شده است. در را از داخل بستم و تعدادی را برداشتم و مشغول مطالعه شدم. نوشته‌های حضرت امام بود درباره واقعه ۱۵ خرداد و کشتار بی‌رحمانه طلبه‌های بی‌گناه. آن شب تا نیمه‌شب بیدار بودم، می‌خواندم و اشک می‌ریختم. این نقطه آغازی برای من بود که پا در این میدان بگذارم.