منطقه ۱۰

منطقه ۱۰

منطقه مهندسی‌ساز

قرارگرفتن در یکی از مبادی ورودی پرتردد شهر (بزرگراه آزادی)، آب‌وهوای مناسب، ساخته‌شدن معابر و ساختمان‌های منطقه براساس اصول و ضوابط شهرسازی، وجود قطعات به‌نسبت زیاد زمین‌های با کاربری فضای سبز و در نتیجه برنامه‌ریزی برای افزایش سرانه فضای سبز، منطقه ۱۰ را به منطقه‌ای خوش‌نشین و مملو از مجتمع‌های مسکونی تبدیل کرده است. این منطقه به‌دلیل در بر گرفتن تعداد زیادی از مجتمع‌های تفریحی آبی و استخر‌های سرپوشیده، به منطقه تفریح‌های آبی مشهد معروف شده است. ویژگی دیگر منطقه ۱۰ وجود مراکز درمانی مجهز مانند بیمارستان رضوی، بیمارستان عباس ناظران و... در آن است که به گردشگری سلامت در این منطقه رونق می‌بخشد. قرارگرفتن شهر سنگ و همچنین تعداد زیادی واحد‌ صنعتی در این منطقه ظرفیت اقتصادی مناسبی را برای تولید و رونق اقتصادی در این منطقه ایجاد کرده است.
این منطقه با داشتن شماری از دانشگاه‌های مهم، یکی از قطب‌های علمی و دانشگاهی در مشهد است. در مساحت ۲۳۳۳ هکتاری منطقه ۱۰ شهرداری مشهد ۲۹۷ هزار نفر زندگی می‌کنند.

به احترام بازمانده «سهند» خبردار!
روز عجیبی بود.دریا رنگ خون گرفته بود و حالت طوفانی داشت. خورشید در حال غروب بود و ناو سهند آرام‌آرام غرق می‌شد. همنوایی عجیبی بود بین غروب آسمان و غروب ناوشکن سهند! غم‌انگیزترین لحظه‌ای که بتوانید تصورش را بکنید. فکری به ذهنم خطور کرد، گفتم «به احترام ناو همیشه‌قهرمان و جاوید سهند، خبردار!» بچه‌ها احترام نظامی گذاشتند و «سهند» زیر آب رفت.
ساکنان محله حجاب ماسک‌های رهاشده را سوزاندند
در شب‌های قدر بود که ساکنان محله حجاب همراه با هیئت امنای مسجد سید الشهدا بیش از سه هزار ماسک را پیدا کردند.
مبارزه با دست‌های خالی
برخلاف تصور جامعه که رشته‌های رزمی را مردانه می‌دانند، این رشته هیچ ارتباطی با جنسیت ندارد. برخلاف تصور خیلی‌ها این رشته انعطاف‌پذیری زیادی دارد. اولین نکته آموزشی در این رشته تواضع، فروتنی و احترام است. زمان ورود و خروج از کلاس کلمه «اوس» گفته می شود. هر لحظه هنرجو با بیان این کلمه به استاد احترام می‌گذارد و تواضع می‌کند. هیچ‌وقت نمی‌توان گفت کارهای هنری و یا لطیف مخصوص بانوان و کارهای سخت یا خشن مخصوص آقایان است.
خانه پدری شهید اسفندیاری 25 سال است نمازخانه و موزه شهداست
گلدسته و گنبد ندارد؛ اما 25 سال است صدای اذان در این خانه طنین‌انداز شده است. این خانه نیاز به نشانی ندارد، نشانی‌اش را همه اهل محل می‌دانند. کافی است بگویید «در جست‌وجوی نمازخانه هستم»، آن‌وقت است که نشانی دقیق این خانه را در خیابان امامیه 3 به شما می‌دهند؛ مکانی که به موزه شهدا نیز معروف است.
مردم‌‌داری آقای پژوهشگر
روزی نبود تلفن حسین زنگ نخورد و همسایه‌ای اعتراض نکند. می‌گفتند: شما از قدیمی‌های این محل هستید. نزدیک به 180 سال قدمت این خانه و نسل شماست. چرا یک زباله‌گرد را آوردید؟ می‌گفتم: این بنده خدا که برای شما مزاحمتی ندارد. وظیفه من و شماست کمکش کنیم! نمی‌پذیرفتند. گفتم: اشکالی ندارد. هر مشکلی پیش آمد مسئولیتش با من! علی‌آقا مدت‌ها در خانه پدری حسین ماند تا اینکه توانست خودش را جمع و جور کند.
روشنی چراغ خانه حاجیه خانم خیرالنسا
نتیجه زندگی مشترک خیراانساء کفیلی که اکنون 73 بهار را پشت سر گذاشته، 2فرزند پسر و یک دختر بود؛ اما 18 فروردین سال 66، «حسین» فرزند بزرگ‌ترش در عملیات کربلای6 به فیض عظیم شهادت نائل آمد و چشمان مادر، 9 سال آزگار بدون دیدن بدن مطهر فرزندش به سوگ نشست. او صبورانه در انتظار رسیدن جنازه منتظر ماند تا سرانجام حسینش را در همان لباس غواصی که بر تن داشت، آوردند.
18 ماه عاشقی، 38 سال بغض
تا یک سال هر شب گریه می‌کردم. دست خودم نبود. برق‌ها که خاموش می‌شد و هرکسی می‌رفت توی اتاق خودش، اشک‌هایم سرازیر می‌شد. شب سالگردش خواب دیدم ده زن و مرد آمدند گفتند: «پاشو حاضر شو برویم» گفتم: «من بچه کوچیک دارم کجا بیام؟» گفتند: «بلند شو بریم» پسرم را ازم گرفتند. می‌ترسیدم بچه‌ام را ببرند. می‌گفتم امانت شهید است. ما را بردند حرم امام رضا(ع). یکی‌شان گفت: «دیگه توی خانه گریه نکن. هروقت دلت گرفت بیا اینجا، من هستم»