منطقه ۱۰

منطقه ۱۰

منطقه مهندسی‌ساز

قرارگرفتن در یکی از مبادی ورودی پرتردد شهر (بزرگراه آزادی)، آب‌وهوای مناسب، ساخته‌شدن معابر و ساختمان‌های منطقه براساس اصول و ضوابط شهرسازی، وجود قطعات به‌نسبت زیاد زمین‌های با کاربری فضای سبز و در نتیجه برنامه‌ریزی برای افزایش سرانه فضای سبز، منطقه ۱۰ را به منطقه‌ای خوش‌نشین و مملو از مجتمع‌های مسکونی تبدیل کرده است. این منطقه به‌دلیل در بر گرفتن تعداد زیادی از مجتمع‌های تفریحی آبی و استخر‌های سرپوشیده، به منطقه تفریح‌های آبی مشهد معروف شده است. ویژگی دیگر منطقه ۱۰ وجود مراکز درمانی مجهز مانند بیمارستان رضوی، بیمارستان عباس ناظران و... در آن است که به گردشگری سلامت در این منطقه رونق می‌بخشد. قرارگرفتن شهر سنگ و همچنین تعداد زیادی واحد‌ صنعتی در این منطقه ظرفیت اقتصادی مناسبی را برای تولید و رونق اقتصادی در این منطقه ایجاد کرده است.
این منطقه با داشتن شماری از دانشگاه‌های مهم، یکی از قطب‌های علمی و دانشگاهی در مشهد است. در مساحت ۲۳۳۳ هکتاری منطقه ۱۰ شهرداری مشهد ۲۹۷ هزار نفر زندگی می‌کنند.

پیش از آنکه روی منبر از مشکلات بگویم، رفتم وسط میدان
با خودم گفتم امام جماعت مسجد بودن خیلی خوب است، اما رُفقای دیگرم این کار را به نحو احسن انجام می‌دهند. روضه‌خوانی هم مقام بالایی دارد، اما باز یک عده دیگر در این میدان مشغول فعالیت هستند. باز نشستم و فکر کردم که اگر بروم وارد وادی قضاوت بشوم بد نیست، اما دیدم که جمع زیادی از طلبه‌ها به عشق قاضی شدن وارد حوزه علمیه شده‌اند. چند وقت بعد به این نتیجه رسیدم که بروم کارِ فرهنگی بکنم، هرچه سبک و سنگین کردم، دیدم خیلی از بچه‌ها و سازمان‌ها قبل‌تر از من به این فکر افتاده‌اند و پُر قدرت دارند کارشان را می‌کنند. پس آنجا هم جای من نبود.
زینت‌بخش مجالس هیئت و مدرسه
محمدیزدان آفرین، قاری قرآن کریم می‌گوید: تمرینات را با سوره الرحمن آغاز کردیم و الان جزء 30ام هستیم. تمرین و تکرار زیاد، سرلوحه کار محمدیزدان است و هر روز بعدازظهر چند ساعت تمرین قرائت دارد. زمانی که می‌خواهد تمرین کند پدر و مادر و خواهرش نیز با او شروع به خواندن قرآن می‌کنند. مادرش می‌گوید: محمد استاد کوچک خانه است. اشتباهات ما را برطرف می‌کند و نکات لازم را به ما تذکر می‌دهد.
دریچه‌ای به دنیای پنجره‌سازی؛ از اُرسی تا دوجداره
در و پنجره یکی از عناصر مهم در معماری است. خانه‌ یا محل کاری که نور و گردش هوای مناسبی نداشته باشد، بر روحیه ساکنان آن تأثیر منفی خواهد گذاشت. در طول سالیان تغییرات زیادی در عرصه تولید در و پنجره ایجاد شده است، از اُرسی‌ها (در و پنجره‌های چوبی و شیشه‌های رنگی) دوره قاجار بگیرید تا در و پنجره‌های دوجداره امروزی. احمد غفوری یکی از قدیمی‌ترین کسبه در و پنجره‌ساز محله خاتم الانبیا(ص) درباره این حرفه و تغییرات آن توضیحات شنیدنی‌ای دارد.
کوه به کوه گشتیم تا به شیرباد رسیدیم
محمدکاظم مظلوم سازنده پیست اسکی شیرباد می‌گوید: من از 20 سالگی اسکی می‌کردم. زمستان‌ها با چند نفر از بچه‌ها جمع می‌شدیم و می‌رفتیم دیزین تهران برای ورزش. سفری که یک ماه و اندی طول می‌کشید. در آن مدت همه فکر و ذکرم این بود که چرا مشهد پیست اسکی ندارد و ما مجبوریم این همه راه برویم تهران و کلی هزینه کنیم که می‌خواهیم اسکی کنیم. از طرف دیگر مردم در مشهد تفریح زمستانی درست و حسابی نداشتند و پیست اسکی بهانه خوبی برای باز شدن پایِ دیگر ورزش‌ها و تفریح‌های زمستانی به مشهد بود.
سخت‌کوش‌هایی که میدان را خالی نمی‌کنند
سعید بابیانی، عضو تیم ملی بدمینتون بزرگ‌سالان ایران، اهل اردبیل است. این را همان اول از ته‌لهجه ترکی‌اش می‌توان فهمید. رشته‌اش در هنرستان تربیت‌بدنی بود و برای ادامه تحصیل به دانشگاه شهید منتظری مشهد آمد و حالا ۱۲ سال است که در این شهر ماندگار شده است. خانواده‌اش همه اهل ورزش هستند. برادر کوچک‌ترش ۱۲ بار قهرمان ژیمناستیک ایران در رده سنی نونهالان و یک بار قهرمان آسیا شد. خواهرش هم متولد ۸۴ و قهرمان دوی ۱۰۰ متر است. پدرش، چون خودش ورزشی بوده، فکر می‌کرد بهتر است بچه‌هایش در محیط ورزشی بزرگ شوند به جای اینکه وقتشان را در کوچه و خیابان تلف کنند.
توس34؛ کوچه اربابی
کوچه توس34 را همه به نام «کوچه شهیدغلامی» می‌شناسند؛ کوچه‌ای قدیمی و پیچ‌درپیچ با جویی در وسط و چاه‌های فاضلابی که نسلشان در این محله هنوز ورنیفتاده است. خانواده شهیدغلامی در اواسط همین کوچه زندگی می‌کنند، اما پیش از نام‌گذاری کوچه به نام این شهید، قدیمی‌ها این معبر را به یک نشانی دیگر می‌شناختند؛ خانه ارباب و باغ‌هایش. حاج‌سیداحمد حبیب‌اللهی ملاک بزرگ بحرآباد بود که آثار خیر زیادی در این محله از او باقی مانده است.
از نیستی تا هستی اکبر و محمد
در همان دوران گاهی یقه خودم را می‌‌گرفتم و به خودم می‌‌گفتم محمد! این همان زندگی بود که می‌‌خواستی داشته باشی؟ این همان چیزی بود که ادعای آن را داشتی؟ این گفت‌وگوی درونی همیشه با من بود. وقتی متوجه تفاوت نگاه‌های مردم می‌‌شدم، وقتی خودم را با دوستان و هم‌کلاسی‌هایم مقایسه می‌کردم که زمانی هم‌دوره بودیم و حالا در 2سطح کاملا متفاوت از اجتماع قرار داشتیم، زندگی برایم تحمل‌ناپذیر می‌شد.