منطقه ۱۰

منطقه ۱۰

منطقه مهندسی‌ساز

قرارگرفتن در یکی از مبادی ورودی پرتردد شهر (بزرگراه آزادی)، آب‌وهوای مناسب، ساخته‌شدن معابر و ساختمان‌های منطقه براساس اصول و ضوابط شهرسازی، وجود قطعات به‌نسبت زیاد زمین‌های با کاربری فضای سبز و در نتیجه برنامه‌ریزی برای افزایش سرانه فضای سبز، منطقه ۱۰ را به منطقه‌ای خوش‌نشین و مملو از مجتمع‌های مسکونی تبدیل کرده است. این منطقه به‌دلیل در بر گرفتن تعداد زیادی از مجتمع‌های تفریحی آبی و استخر‌های سرپوشیده، به منطقه تفریح‌های آبی مشهد معروف شده است. ویژگی دیگر منطقه ۱۰ وجود مراکز درمانی مجهز مانند بیمارستان رضوی، بیمارستان عباس ناظران و... در آن است که به گردشگری سلامت در این منطقه رونق می‌بخشد. قرارگرفتن شهر سنگ و همچنین تعداد زیادی واحد‌ صنعتی در این منطقه ظرفیت اقتصادی مناسبی را برای تولید و رونق اقتصادی در این منطقه ایجاد کرده است.
این منطقه با داشتن شماری از دانشگاه‌های مهم، یکی از قطب‌های علمی و دانشگاهی در مشهد است. در مساحت ۲۳۳۳ هکتاری منطقه ۱۰ شهرداری مشهد ۲۹۷ هزار نفر زندگی می‌کنند.

نرگس بخشی 2 بار کرونا گرفت اما باز هم برای کمک به کرونایی‌ها داوطلب شد
نرگس بخشی با اینکه در این مدت 2بار به کرونا دچار شده است، اما خدمت‌رسانی به مردم را هدف جهادی خود می‌داند. او هم‌زمان با موج پنجم در زائرسرای آستان قدس رضوی در بولوار چمن و نقاهتگاه مربوط به بیماران کرونایی در ابتدای بولوار پیروزی حضور داشت و به بیماران کرونایی دارو تزرق می‌کرد. نرگس در حال حاضر در نقاهتگاه بولوار پیروزی کارهای پرستاری مربوط به بیماران کرونایی را برعهده دارد. تزریق رایگان رمدسیویر در مراکز مربوط به این دارو بخش دیگری از فعالیت‌های نرگس بود.
چشم بیدار جنگ
"رمضان"، تنها قرارگاه برون‌مرزی سپاه در دوران جنگ ایران و عراق بود. مأموریت این قرارگاه انجام عملیات‌های چریکی و پارتیزانی در خاک کشور عراق و با همکاری نیروهای معارض کُرد عراقی بود. تمام نیروهای ما لباس مبدل کردی داشتند و باید وارد خاک عراق می‌شدند. ما هم مثل بقیه لباس مبدل پوشیدیم و فیلم‌برداری از نیروها را شروع کردیم. قبل از شروع جنگ‌های رودرو مجبور بودیم دوربین‌ها را جمع کنیم. آن‌ها را بسته‌بندی می‌کردیم و چون مسیر ناهموار بود بسته‌ها را با قاطر به عقب برمی‌گرداندیم. این بخشی از خاطرات حسین مرادیان مستندساز دفاع مقدس است که به سختی از عملیات‌ها فیلم می‌گرفته است.
کوچه مسجد حضرت عباس(ع)
کوچه عریض و طویل شاهد10 از یک بوستان با زمین ورزشی فنس‌کشی شده شروع می‌شود. بیشتر زمین‌های این محدوده متعلق به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی بوده‌اند که به اشخاص یا شرکت تعاونی‌های سازمان‌های مختلف واگذار شده‌اند تا مجتمع‌های مسکونی ریز و درشتی را در دو سوی آن بسازند. اما دیگر ارگان‌ها هم جزو مالکان اولیه این زمین‌ها بوده‌اند. این کوچه از محوری‌ترین کوچه‌های محله فرهنگیان است که فضای سبز آن مانند یک نوار سبز تا بولوار شریعتی و شهید رفیعی ادامه پیدا می‌کند.
مهاجرت به مشهد برای پیشرفت
خانواده ژینا تصمیم گرفتند برای پیشرفت بیشتر بچه‌ها در این رشته به مشهد بیایند اما آمدن آن‌ها به مشهد هم‌زمان شد با شیوع کرونا و ژینا تنها مدت کوتاهی فرصت کرد در سالن حمیدی با اکرم حصاری یکی از مربیان مشهدی تمرین کند. البته او پس از آن با همراهی خواهرش نگین تمرین را رها نکرده است. 
به وقت حوصله و علاقه
علی آقا می‌گوید: اگر کسی می‌خواهد وارد این حرفه شود باید از نوجوانی شروع کند و عاشق این‌کار هم باشد. خیلی‌ها بعد از اینکه ساعت را جلو آن‌ها باز می‌کنی در همان روز اول جا می‌زنند. باید صبور و باحوصله باشند و تمام حواسشان را جمع این‌کار کنند. این مهارت، تمرکز و ذهن رها می‌خواهد. نباید این حرفه را فقط برای درآمد یاد بگیرند. اگر غیر این باشد فقط ساعت فروش می‌شوند و نهایت یک باتری و بند عوض می‌کنند.درآمد تعمیرات ساعت، زندگی را راه می‌برد.
جهاد «مؤمنی» در کارزار کرونا
خدیجه مؤمنی، عضو گروه جهادی مدرسه علمیه رضویه مشهد و جزو نیروهای بسیجی گردان الزهرا(س) تیپ امام صادق(ع) است و از طریق این پایگاه به عنوان نیروی جهادی به بسیج دانشگاه علوم پزشکی معرفی شده است. او از ابتدای شیوع کرونا با کادر پزشکی همکاری دارد و با گذراندن دوره‌ی آموزشی همیار سلامت دانشگاه علوم پزشکی توانسته در این مدت کمک‌های زیادی به کادر درمان در بیمارستان‌های شریعتی و امام رضا(ع) کند.
باد غم‌های ما را خواهد‌ برد
اینجا زندگی به رویتان لبخند می‌زند. یاد سیزده به‌درها می‌افتم. چنین جمع‌هایی را آخرین بار سیزده به‌در سالی دیده بودم که هنوز خبری از کرونا نبود ولی حالا فضای باز این زمین‌ها انگار شهروندان را قانع کرده است که می توانند ساعتی بی‌دغدغه کرونا، کاغذبادهایشان را به باد بسپارند و لبخند به لب بیاورند. بیشتر جمعیت حاضر ماسک دارند و این زمین‌ها آن‌قدر وسیع هستند که به آن‌ها اجازه دهد فاصله اجتماعی را رعایت کنند. از کنار هر جمعی که رد می‌شوم صدای خنده‌شان را می‌شنوم. گل می‌گویند و گل می‌شنوند.