موتور سیکلتش را به سختی از تک تک پلههای پل عابرپیاده بالا میکشد. صدای گاز دادن موتورها از روی پل به گوش میرسد. راکب دیگری نیز که تازه از راه رسیده است موتورش را به سمت پلهها بالا میکشد.
میگوید: همه میروند، ما هم میرویم؛ چارهای نداریم، اگر بخواهیم از مسیر ماشین رو تردد کنیم، هم وقتمان تلف میشود، هم جنگ اعصاب ترافیک را داریم. مصرف بنزین هم بیشتر میشود که حقیقتا از پس هزینه آن برنمی آییم.
یک موتورسوار میان سال هم در حالی که به زحمت موتورش را از پلههای پل عابر پیاده پایین میکشد، میگوید یکی مثل او که کمردرد دارد و راه راست را هم به سختی میرود، چطور میتواند از روی این پلهها عبور کند. می گوید: تو را به خدا صدای ما را به گوش مسئولان برسانید.
یک طرف پل عابر پیاده در محله کارمندان نشسته است که چند پله میخورد و طرف دیگرش آن سوی بزرگراه بسیج و در شهرک شیرین که همسطح زمین است. برای همین هم بیشتر از اینکه عابران پیاده بتواند از آن استفاده کنند، میان بُری برای عبور و مرور موتورسواران شده است.
جالب است که هر چند دقیقه بیش از ۱۰ تا ۱۵ موتورسیکلت برای رفتن به آن طرف بزرگراه موتورسیکلتشان را به سختی از پلههای پل بالا میآورند و طول آن را گاز میدهند. گاه صدای گاز دادن هایشان آن قدر آزاردهنده میشود که خانمهای باردار یا بچه به بغل وحشت میکنند.
ظاهرا این پل مدت هاست قابلیت ذاتی خود یعنی عبور و مرور عابران را از دست داده و بیشتر به محل رفت و آمد موتورسیکلت سواران تبدیل شده است، چرا که هیچ نقطه وصلی بین شهرک شیرین و این طرف صدمتری یعنی مصلی و محمدآباد وجود ندارد. از احداث پل غیرهمسطحی هم که از سالهای پیش صحبتش بوده است خبری نیست.
بر اساس گزارشهایی که تا کنون از مشکلات اهالی این محل در رسانههای مختلف منتشر شده، قرار بوده است پل غیرهمسطحی در این نقطه از شهر احداث و این ۲ محدوده شهر را به هم متصل کند. اما این موضوع تنها در قالب طرح مانده و هیچ گاه در اولویت پروژههای شهرداری قرار نگرفته است.
با این حال مردم محدوده شهرک شیرین و کاسبان بازار حافظ سال هاست پیگیر احداث تقاطع غیرهمسطح هستند که هنوز به نتیجه نرسیده اند. یکی از کاسبهای بازار حافظ در این باره میگوید: با وجود اینکه بارها گفتیم خودمان هم مشارکت میکنیم، اما صدایمان به جایی نرسیده است. نبود این پُل نه تنها آسیب مالی به ما وارد میکند بلکه بارها امنیت زنان و کودکان را هم به خطر انداخته است.
او به حوادث برخورد موتورسیکلتها با عابران روی پل عابرپیاده اشاره میکند و میگوید: از ساعت ۹ شب به بعد دیگر کسی جرئت تردد در این محدوده را ندارد. همین چند روز پیش بود که پسر جوانی روی ترک موتور با چاقو قصد زورگیری از خانمی را داشت که دختربچه اش بغلش بود و به محض اینکه متوجه درگیری آنها شدیم با دسته جارو به کمک آن خانم جوان رفتیم. این طوری پیش برود باید بیایند این پُل عابر پیاده را هم بردارند که دست کم جان و مال رهگذران در امان بماند.
خانم میان سالی که مقصدش آن طرف پل است میگوید: خانه مادرم در شهرک شیرین است، اما خودمان ساکن کارمندان دوم هستیم. تا دلتان بخواهد مشکل داریم، از کجایش برایتان بگویم! امنیت که اگر دیدی، سلامش کن. اگر پل غیرهمسطح را احداث نکنند، دیگر کمترین آرامشی نخواهیم داشت. ۲۰ سال است که اینجا زندگی میکنیم، اما در نهایت فقر!
گاه صدای گاز دادن هایشان آن قدر آزاردهنده میشود که خانمهای باردار یا بچه به بغل وحشت میکنند
خانم مهدوی به پیگیریهای صورت گرفته اهالی بین سالهای ۷۹ تا ۸۱ اشاره میکند و میگوید: سالها طول کشید تا شهرک شیرین کمی سروسامان بگیرد. از همان زمان قرار بر این بود که اینجا یا پل روگذر بزنند یا تقاطع غیرهمسطح، اما خیلی زود به فراموشی سپرده شد و این بی توجهی مشکلات زیادی را در این سالها برای مردم ایجاد کرده است.
خیلیها مانند من مجبورند هرروز و حتی روزی چند بار این مسیر را بروند و بیایند؛ اگر بخواهیم با ماشین عبوری تردد کنیم که معمولا ماشین نیست و اگر قرار باشد پیاده و از روی این پل بگذریم، هیچ امنیتی نداریم!
راننده وانتی که بار حمل میکند نیز میگوید: هر دفع برای تحویل بار از بازار حافظ بیاییم باید به مصلی برویم و از آنجا به میدان بار رضوی در ابتدای شهرک شهید رجایی و از آنجا به سمت نیروی هوایی دور بزنیم تا به بازار حافظ برسیم. یعنی نزدیک به ۵ کیلومتر راه که دست کم با ترافیک روان ۲۰ دقیقه معطلی دارد؛ در حالی که اگر میشد همین مسیر را پیاده برویم، ۲ دقیقه هم طول نمیکشید!
اما اینها همه ماجرا نیست، چراکه وقتی از بازار حافظ و محدوده اطراف آن کمی آن طرفتر میرویم و پای صحبت ساکنان شهرک شیرین مینشینیم، روی دیگر مشکلات نیز نمایان میشود. پدر پیر محله که همه او را به عنوان سخن گو و معتمد میشناسند، لب به سخن میگشاید و رنج ساکنان را برایمان بازگو میکند.
میگوید: در این سالها به هر دری زدیم، باز نشد و به هر مسئولی رو زدیم، رویمان را زمین انداخت و به بن بست خوردیم. یک نفر جواب این پرسش را بدهد که چطور خانوادهای که برای نان شبش مانده است و نمیتواند پسر و دخترش را به مدرسه بفرستد، هر روز پول تاکسی و آژانس بدهد. آیا این مسلمانی است؟ ساکنان اینجا بیشتر قشر ضعیف هستند و از عهده هزینههای اتوبوس هم برنمی آیند. این در حالی است که با توجه به حذف خط اتوبوس حرم، برای زیارت هم باید ۳ خط اتوبوس سوار شویم.
به هر دری زدیم، باز نشد و به هر مسئولی رو زدیم، رویمان را زمین انداخت و به بن بست خوردیم
یکی از خانمهای ساکن شهرک شیرین هم میگوید: قرار بود ایستگاه آخر خط ۸۳۱ که پایانه آن مصلی است، شهرک شیرین باشد که هنوز محقق نشده، اما اگر این اتفاق بیفتد، لطف بزرگی در حق مردم است.
موضوع احداث پل غیرهمسطح بارها و بارها در جلسات متعدد مطرح و پیگیری شده و تا کنون در اولویتهای شهرداری قرار نداشته است؛ از این رو اجرای آن نیز محقق نشده است. این در حالی است که پروژه تقاطع غیرهمسطح راهکاری اساسی برای برون رفت از مشکلاتی است که مردم به آن اشاره میکنند. بی تردید اجرای این پروژه علاوه بر بهبود زندگی مردم سبب برخورداری ساکنان از امنیت و امکانات رفاهی بیشتر میشود و بازار مواد غذایی حافظ را نیز رونق خواهد بخشید.
موضوع احداث پل غیرهمسطح شهرک شیرین را که به گفته اهالی نزدیک به ۲۰ سال طرح آن وجود داشته، اما عملیاتی نشده است بار دیگر پیگیری میکنیم. مدیر روابط عمومی سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد خبر خوشی برای ساکنان این محدوده دارد.
به گفته مجید بخت آزما مطالعات احداث پل غیرهمسطح شهرک شیرین در حال انجام است. این طرح اکنون نیازمند ۲ مصوبه از استانداری و اداره کل راه و شهرسازی است که درخواست آنها به کمیسیون ماده ۵ ارسال شده و به محض تأییدیه، کار مطالعاتی نیز به پایان میرسد.
او میگوید: با جدیت پیگیر اجرای این طرح در سال ۹۸ و ۹۹ هستیم و به محض دریافت تأییدیهها عملیات اجرایی آن آغاز میشود.
بر اساس صحبتهای بخت آزما، طرح به این شکل است که پلی غیر همسطح محدوده مصلی را به محمدآباد و آنجا را به بهشت رضا متصل میکند.
* این گزارش چهارشنبه ۲۰ شهریورماه ۱۳۹۸ در شماره ۲۹۱۸ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.