نزدیکبه ۳۰ سالی از آن تصمیم میگذرد. حالا فرزندان این خانواده همه بزرگ شدهاند و درمجموع با عروسها و دامادها ۲۰ نفر میشوند که هنوز ماهی یک بار نوبتی در خانه یکی جمع میشوند. بیشتر فرزندان این خانواده در محله پیروزی، رضاشهر، سرافرازان و آبوبرق و فقط یکی از آنها در قاسمآباد ساکن است، اما ماهی یک بار این مهمانی برپاست.
علیاصغر پدر این خانواده میگوید: خانوادهها آنقدر خودشان را گرفتار و پرمشغله کردهاند که همان را بهانه بسیاری از کوتاهیهای خود در ارتباط با صلهرحم میکنند. ما از اول ازدواجمان اصل را بر این گذاشتیم که هر ماه دور هم جمع شویم و با یک مهمانی ساده حتی با پذیرایی یک چای و شیرینی، دورهمبودن را از دست ندهیم.
او میافزاید: از گذشتههای دور به یادداریم که دورهمجمعشدن فامیل و خویشاوندان در وهله اول با هدف دید و بازدید و بعد آگاهییافتن از مسائل و مشکلات فامیل و تلاش برای رفع این مشکلات بود.
هیچکس از مشکل دیگری بیتفاوت نمیگذشت و تا آنجاکه میتوانست سعی بر آن داشت تا به هر طریق ممکن، کمکحال دیگر اعضای خانواده و فامیل باشد، اما امروز میبینیم که اغلب خانوادهها هفتهها و گاه ماهها از یکدیگر بیخبرند و شاید اگر خیلی مقید به حفظ این سنت نیکو باشند، فقط با تلفن از حال یکدیگر باخبر شوند.
او میافزاید: در همسایگی ما شخصی ساکن است که ادعا میکند برادرش را ماههاست ندیده؛ وقتی علت را از او جویا میشوم، میگوید آنقدر گرفتارم که فرصت نمیکنم. حتی وقت ندارم تلفنی با او صحبت کنم. برای همین تقریبا ماهی یکبار او را خانه مادرم میبینم وگرنه همان میزان نیز نمیبینم.
فامیل و خویشاوندان را که هرگز وقتش را ندارم. معمولا دیدار اقوام و خویشان به سالی یک بار آن هم در ایام نوروز محدود میشود.
پدر خانواده میگوید: از نکات مثبت مهمانی خانوادگی ما، این است که در آن مسائل حل میشود. البته رفع مشکلات اقتصادی و ردوبدلشدن اطلاعات در زمینههای مختلف از دیگر آثار مثبت این سنت حسنه است.
بیشک اگر این مهمانی برپا باشد و خویشاوندان دائم یکدیگر را ببینند، هنگام بروز مشکلات اقتصادی امکان کمکگرفتن از همدیگر برایشان فراهم میشود یا درباره بسیاری از امور میتوانند با خویشاوندان خود مشورت کنند و از اطلاعات آنان برای برخی امور خود کمک بگیرند.
به نظر میرسد تشریفات، یکی از عوامل محدودکننده رفتوآمدهای خانوادگی است که اگر نبود، بیشک سنت حسنه صله رحم احیا میشد؛ چه مشغلهای آنقدر مهم است که دوستان و اقوام را ماهها از هم دور کند؟ باید گفت همین دوریجستنهاست که مشغلهها را بیشتر میکند چراکه علاوهبر بیبهرهماندن از برکات معنوی صلهرحم، باعث میشود از مواهب مادی آن نیز بینصیب بمانیم.
آقای مرتضایی ادامه میدهد: همیشه که نباید مراسم یا مناسبتی باشم تا سراغ اقوام برویم؛ بلکه میتوان در همین روزهای عادی هم سری به فامیل بهخصوص بزرگترها زد. کار همیشه هست و خوب نیست که این موضوع، باعث دوری افراد از یکدیگر باشد.
روزها میگذرد، اما همچنان فامیل از یکدیگر فاصله میگیرند؛ آنها میترسند که تورم و هزینههای مهمانی کمرشان را خم کند. درست است که گرفتاریها و کارکردن در دونوبت کاری برای برخی خانوادهها طبیعی شده است تا زندگیشان را بچرخانند، آیا میتوان با این بهانهها زندگی را تعطیل کرد و از سایر امور ضروری غافل شد؟
زهرهخانم نیز که مادر خانواده و پای ثابت این مهمانیهاست، میگوید: ما برخلاف برخی خانوادهها سعیکردهایم فاصلهها را از بین ببریم تا بتوانیم سنت حسنه صلهرحم را که در دین اسلام نیز بسیار بر آن تاکید شده است، بهجاآوریم.
وقتی از او میپرسم نوبت مهمانیها بر چه اساسی و آیا از قبل تعیینشده است، میگوید: تقریبا مشخص است. نوبت مهمانیها از فرزند بزرگتر شروع میشود تا به آخری برسد. هر ماه نوبت مهمانی ماه بعد معلوم میشود البته این نوبت قراردادی نیست و گاهی براساس شرایط تغییر میکند، برای مثال یکی نوبتش دوسهماه بعد است، اما بهدلیل تولد بچهاش زمان آن را جابهجا میکند.
مادر خانواده میافزاید: از دیگر نکاتی که در مهمانی خانوادگی ما رعایت میشود و یک اصل به شمار میرود، این است که زمانی که دور هم جمع میشویم و به دیدار یکدیگر میرویم، تلویزیون خاموش است. قرار نیست که تلویزیون افراد را به خود جلب کند بلکه همه بهجای اینکه محو تماشای تلویزیون شوند، ساعتها با یکدیگر به صحبت و تعامل با هم مشغولند.
فاطمه، دختربزرگ این خانواده است و از اینکه هر پنج ماه نوبت مهمانی او میرسد، خرسند و راضی است و میگوید: البته ما بهجز این مهمانی در طی ماه همدیگر را در خانه مادرمان ملاقات میکنیم، اما این مهمانی بهدلیل اینکه همه دور هم هستیم و کسی نمیتواند غیبت کند، شیرینتر است.
ما بهجز این مهمانی در طی ماه همدیگر را در خانه مادرمان ملاقات میکنیم
بهخصوص اینکه اگر کسی مشکلی داشته باشد و نتواند در مهمانی شرکت کند، زمان مهمانی را تغییر میدهیم تا همه بتوانند در آن شرکت کنند.
او نیز از این مهمانی که معتقد است روزیشان را افزایش میدهد، به نیکی یاد میکند و میافزاید: شاید باورتان نشود، اما ما از این مهمانیها انرژی میگیریم. خیلی از مشکلات ما در این مهمانی حل میشود. در بیشتر موارد نیز بحثهای کارشناسی و روانشناسی ازسوی بقیه خواهر و برادرانم که متخصص این فن هستند، صورت میگیرد.
دختر خانواده مرتضایی ادامه میدهد: در خیلی از موارد هم اگر کسی نیاز مالی داشته باشد، همه با هم برای رفع مشکلش آستین بالا میزنیم تا مشکل او را حلکنیم. نمیدانید چقدر شیرین است زمانی که برای برنامهریزی این مهمانی چشم میکشیم.
بهخصوص وقتی این مهمانی در خانه پدرومادرمان برگزار میشود، دوباره به یاد دوران کودکیمان مثل روزهای تابستان روی تراس دور هم جمع میشویم و چایلیمو میخوریم؛ هیاهو و سروصدای بچهها در این خوشی گم میشود...
البته فاطمهخانم از کمرنگ شدن ارتباطات و رفتوآمدهای فامیلش گلهمند است و میگوید: متاسفانه این مهمانی فقط بین خانواده خودمان خلاصه شده است. با اینکه بارها سعی کردیم از بقیه فامیل مثل خاله و عمه و دایی و عمو دعوت و آنها را وارد این چرخه کنیم، آنها اغلب گرفتاری و مشغولیت کاری را بهانه میکنند و به مهمانیهای ما نمیآیند.
وقتی مناسبتی میشود منتظر دوستان و اقوام خود هستیم تا سری به ما بزنند و حالمان را بپرسند. یا وقتی بیمار هستیم و در بستر بیماری، چشمانتظار یک مهمان هستیم، اما در این لحظات فقط صدای پیامک تلفن همراهمان میآید و با یک پیام، حالمان را میپرسند؛ این خیلی تاسفبار است؛ حکایت فامیل ما الان این شده است.
* این گزارش چهارشنبه، ۷ اسفند ۹۲ در شماره ۹۲ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.