ملیحه محمدی| جوانی دورانی است که همه آن را با عنوانهایی مثل بهار زندگی یا دوران طلایی عمرمان میشناسیم. بیشتر افراد میان سال و پیر هنگامیکه به جوانها برمیخورند اولین نصیحتشان به آنها این است که قدر جوانیشان را بدانند و تا جوان هستند زندگی خود را بسازند و...
با این تفاسیر اهمیت دوران جوانی برای همه ما روشن است، اما چگونه میتوانیم قدر این دوران طلایی را بدانیم و از آن بهترین استفاده را بکنیم؟ چگونه میتوانیم یک جوان موفق باشیم و احساس نکنیم که جوانیمان هدر رفته است؟
بیشتر ما فکر میکنیم موفقیت یعنی یک کار بزرگ و خاص را انجام دادن و یک انسان موفق بودن یعنی قهرمانبودن، درصورتیکه موفقیت یعنی بهترین استفاده از امکانات و موقعیتها در زندگی و تلاش برای رسیدن به اهداف با ارزش زندگی در کوتاهترین زمان ممکن و مهمترین نکته برای دستیابی به موفقیت داشتن هدف در زندگی است.
مجید نوروزی جوانی که متفاوت از همسنوسالها و همردههای خودش بهعنوان یک آشپز نمونه تلاش کرد و حائز مقام دوم کشوری در این رشته شد حالا برای ما از موفقیتش میگوید.
این تصمیم بزرگ و سرنوشتساز برای جوانی کمسنوسال با توجه به ابعاد و تاثیرات آن در زندگیاش بسیار شجاعانه تلقی میشود که او را از سایر جوانان همسنوسال خودش متمایز میکند.
او که ساکن محله هاشمیه است در چهاردهمین مسابقات ملی مهارت آشپزی حائز رتبه دوم در سطح کشوری شد و افتخاری بزرگ را برای خود و همشهریانش کسب کرد. مصاحبهای که میخوانید گفتگوی صمیمانه ما با این جوان موفق است.
- لطفا خودتان را معرفی کنید؟
مجید نوروزی متولد ۱۳۷۳ و ساکن محله هاشمیه هستم که در رشته معماری تحصیل میکنم. اما بدونشک رشته تحصیلیام را مطابق با حرفهام تغییر میدهم و هنر آشپزی را برای آیندهام در نظر دارم. در حال حاضر نیز چهارسال است که آشپزی میکنم.
- چگونه به هنر آشپزی علاقهمند شدید؟
برادرم مهدی مدتهاست در این حرفه مشغول کار است و به عنوان سرآشپز در چند آشپزخانه فعالیت میکند. اولینبار سال ۱۳۸۸ بود که برادرم از محل کارش با من تماس گرفت و از من خواست در کارهای آشپزی به او کمک کنم. من هم تمام تلاشم را کردم تا بتوانم کارم را بهخوبی انجام دهم و شاید همانجا بود که به این هنر علاقهمند شدم و بعد از آن سعی کردم با این حرفه بیشتر ارتباط برقرارکنم و آموزشهای بیشتری ببینم.
- بعد از اینکه با هنر آشپزی در کنار برادرتان آشناشدید دورههای آموزشی را هم سپری کردید؟
بله، به دلیل علاقهای که به این هنر پیداکردم به دنبال کلاسهای آموزشی هم رفتم و در کلاسهای فنیوحرفهای با آموزش و راهنماییهای استاد گرانقدر، آخوندزاده توانستم بیشتر با این حرفه ارتباط برقرارکنم و در این زمینه آموزشها و نکات بسیار ارزندهای را آموختم. کلاسهای میراث فرهنگی هم یکی دیگر از دورههای آموزشی بود که بیشتر جنبه تئوری داشت و شیوه آموزش از راه دور بود که آنها را هم گذراندم.
- چگونه وارد جشنواره آشپزی شدید؟
این جشنواره همه ساله برگزارمیشود، اما متاسفانه تبلیغات آنقدر کمرنگ و ضعیف بود که حتی نمیدانستم چنین جشنوارهای وجود دارد و بهوسیله یکی از دوستان به نام احسان فروزاننیا که در سال گذشته مقام دوم این جشنواره را به دست آورده بود متوجه این جشنواره شدم و در آن شرکت کردم و مراحل مختلفی را برای رسیدن به مرحله کشوری گذراندم.
البته ناگفته نماند که حمایتهای برادرم و خانواده تاثیر بسیار زیادی در راهیابیام به این جشنواره داشت و پشتیبانی آنها من را به ادامه راه امیدوارمیکرد، ضمن اینکه وقتی برای مسابقات کشوری انتخاب شدم آقایان یک پیکر و بابایی از سازمان فنیوحرفهای با من تماس گرفتند و نکات مهمی را درباره دسر و سالاد یادآور شدند که در موفقیت من بیتاثیر نبود.
این مسابقات در رده جوانان برگزار میشود. مشهد نیز هنرمندان بسیاری در این زمینه دارد، اما به دلیل نبود اطلاعرسانی افراد شرکتکننده از مشهد بسیار کم بودند
- جشنواره را چگونه ارزیابی میکنید؟
این جشنواره در سطح کشوری برگزارشد و از همه استانها نمایندگانی برای شرکت در مسابقات حضورداشتند. افتتاحیه این جشنواره در سالن همایشهای فنیوحرفهای برگزارشد و کرج میزبان اجرای مسابقات بود.
مراسم اختتامیه با حضور بعضی از نمایندگان مجلس، پرند معاون وزیر کار و رفاه امور اجتماعی و نمایندگانی از شرکت فستوی آلمان که اسپانسر برنامه بود در برج میلاد تهران برگزارشد. این مسابقات با ۶ هزارنفر شرکتکننده در ۲۸ رشته مختلف برگزارشد.
در آشپزی ۲۱ نفر به نمایندگی از ۲۱ استان پذیرش شدند و سطح مسابقات بسیار بالا بود. شرایط خیلی سخت و رقابتها بسیار نزدیک به هم بود.
- کمی از برگزاری مسابقه برایمان بگویید؟
مواد اولیه آشپزی طبق قانون مسابقات برای همه یکسان بود و ما در سهروز متوالی ششنوع غذا درستکردیم. سوپ قارچ، سالاد ژامبون با کرفس، تهچین مرغ و بادمجان، کیفسکی (غذای اکراینی)، تارت سیب و انواع پیشغذا در این دور از مسابقات برای رقابت و امتیازدهی از طرف داوران انتخاب شده بود.
داورها هم از بهترین و مجربترین اساتید آشپزی و قنادی از شهرهای مختلف بودند. وقتی مسابقات شروع شد با توجه به اینکه از همه استانها نمایندگانی حضور داشتند سطح رقابت بسیاربالا بود و شرکتکنندگان استرس زیادی داشتند بهطوریکه بعضی از آنها نمیتوانستند بهخوبی کارکنند.
شرایط برای همه شرکتکنندگان سخت بود و شاید در آن مسابقه افراد زیادی با خود فکرمیکردند که در مقابل آشپزی خانمها ما شانس زیادی برای برندهشدن نداریم.
من در این مسابقه با این ذهنیت که چهارسال آشپزی کرده بودم استرس زیادی نداشتم و سعی کردم اعتماد به نفس داشته باشم، برای همین تلاش کردم باآرامش به کارم مسلط باشم و شاید یکی از دلایل موفقیت من در این مسابقه دقیقا همین نکته بود، وقتی اعتماد به نفس داشته باشیم و به توانایی خودمان ایمان داشته باشیم بدونشک موفق خواهیم بود.
- گزینههای امتیازدهی به چه صورت بود؟
طعم غذا، تزیینات، رعایت نکات بهداشتی، تمیزکارکردن و همچنین اسرافنکردن از گزینههای امتیازدهی بود که البته تزیینات و طعم غذا از مهمترین شرایط امتیازدهی از طرف داوران بود. در این مسابقه نفرات اول و سوم خانمها بودند و هنگامیکه مجری برنامه سهنفر برتر را اعلام میکرد هیچکس انتظار نداشت این مسابقه غیر از خانمها برندهای داشته باشد.
- قصد شرکت در جشنواره سال آینده را دارید؟
بله، اگر شرایط فراهم باشد حتما شرکت خواهم کرد.
- چه برنامهای برای آینده کاری خود در نظر دارید؟
همیشه یک سبک جدید موفق است بههمیندلیل با همراهی برادرم در فکر افتتاح یک رستوران با سبکهای جدیدآشپزی هستیم. هنر آشپزی را باید پلهپله پیش برویم؛ چراکه آشپزی نکات بسیار زیادی دارد و اگر بتوانیم اطلاعات خود را بیشترکنیم در طعم غذا موثرخواهد بود.
تجربه چیزی نیست که یک شبه به دست بیاید برای همین باید هنوز تجربه کسب کنم و تصمیم دارم دورههای آشپزی خارج از کشور را هم بگذرانم تا با سایر غذاهای فرنگی بیشتر آشنا شوم. یکی دیگر از برنامههایی که به فکر آن هستم چاپ کتابی در زمینه آشپزی است. آیندهنگری و برنامهریزی یک از اصول موفقیت است.
- در خانه هم آشپزی میکنید؟
خیلی کم، چون دستپخت مادرم را بیشتر دوست دارم. چند سال پیش تصمیم گرفتم در منزل کوفته تبریزی درست کنم و با راهنماییهای مادرم غذای بسیار خوبی شد. شاید اگر نمیتوانستم این غذا را بهخوبی درست کنم هیچوقت عاشق این هنر نمیشدم.
بعد از آن هم در کنار برادرم غذاهای زیادی درست میکردم که همین فعالیتها علاقهام را بیشترکرد. در حال حاضر هنوز هم برای درستکردن بعضی از غذاها با مادرم مشورت میکنم و از او چیزی میآموزم.
بعضی باور ندارند که آقایان بتوانند آشپزی کنند اما معروفترین آشپزهای دنیا آقایان هستند
- واکنش دوستان و هممحلهایها هنگام برنده شدنتان در این رشته چه بود؟
برای همه باور این مسئله که آقایان بتوانند در این رشته موفق باشند سخت است، اما بعضیها هم معتقدند که آشپزی آقایان بهتر از خانمهاست، ضمن اینکه معروفترین آشپزهای دنیا آقایان هستند.
- خاطرهای از آشپزی دارید؟
سال گذشته سفارش تعداد زیادی غذا را برای یک باغ در شاندیز گرفته بودیم. بعد از اتمام کار، غذاها را به باغ بردیم و در حال صرف کردن غذاها متوجهشدیم که سالادها را فراموش کرده و در مشهد جاگذاشتهایم. وقتی برای رساندن سالادها به مراسم نداشتیم.
در همان لحظه به فکر چاره افتادیم و به این نتیجه رسیدیم که با همان مواد غذایی موجود در باغ سالاد درست کنیم. با تعدادی کلم و کمی زرشک و کشمش و برنج و زعفران در همانجا چندین مدل سالاد درست کردیم که اتفاقا خیلی هم خوب شد و در آخر مجلس میزبان به خاطر سالادهای متفاوتی که درست کرده بودیم از ما تشکر کرد و این یک خاطره بهیادماندنی و شیرین بود.
- چه پیشنهادی برای جوانان علاقهمند به این رشته دارید؟
ممکن است در زندگی مشکلات فراوانی سر راه هرکسی قرار بگیرد که او را از اهدافش دورمیکند یا اصلا امکاناتی برای رسیدن به اهدافش نداشته باشد، اما اگر کسی به دنبال هدف خود باشد حداقل میتواند با راهی طولانیتر به هدفش برسد.
گاهی لازم است چند هدف کوتاهمدت برای خودشان تعریف کنند تا پلهپله به اهداف بزرگترشان دست یابند. علاقه در رشته آشپزی حرف اول را میزند، اگر علاقه داشته باشید میتوانید موانع را نادیده بگیرید و با سختیهای کار کنار بیایید، چون هر کاری سختی خودش را دارد و شما میتوانید با پشتکار و علاقه خودتان را در سطح جهانی مطرح کنید و باید در این زمینه از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشید.
در پایان از همه کسانی که من را حمایت کردند تا بتوانم در این دوره از جوانی مسیر زندگیام را پیداکنم سپاسگزارم.
* این گزارش چهارشنبه ۱۳ آذر سال ۹۲ در شماره ۸۰ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.