نام رمان، «عیدگاه» است و قصهاش از جلو یک قهوهخانه و مارگیرهایی شروع میشود که درصدد ذبح مار هستند تا پوستش را بکَنند و با گوشتش آبگوشت درست کنند! ماجرایی واقعی از عیدگاه دههشصت که برای نوجوان امروز میتواند عجیب و درعینحال جذاب باشد.
«عیدگاه» جلد نخست از مجموعه سهجلدی رمان «قصههای محمد» است؛ محمد نوجوانی مذهبی است که در جریان قصه با ماجراهای مختلفی روبهرو میشود و داستان روی مرز جابهجایی سنت و مدرنیته پیش میرود.
محمد، عاشق ساختن وسایل الکترونیکی است و میخواهد کیت فرستنده رادیویی بسازد تا اهالی محله هم بتوانند برنامههای رادیویی او و دوستانش را گوش دهند. اتفاقات پیدرپی و ماجراجوییهای این گروه پسرانه داستانهایی جالب و خواندنی را خلق کرده است.
این رمان براساس دغدغه جدی محمد خسرویراد، از اهالی عیدگاه، نسبت به ادبیات اقلیمی خراسان و مشهد نوشته شده است.
او میگوید: از زمانیکه از تهران به مشهد برگشتم، تلاش کردم حالوهوای کوچهپسکوچهها، آدابورسوم و... را در داستانها بیاورم. این درحالی است که بیشتر نویسندههای مشهدی که از نظر حرفهای جایگاه خوبی هم دارند، پایتختنشین شدهاند و اگر قرار باشد فضای اقلیمی را در قصههایشان ترسیم کنند، تهران و نهایت کمی اینطرف و آنطرفترش را روایت میکنند و اینگونه شده که مشهد و خراسان در این وادی غریب مانده است.
درحالیکه وقتی داستانهای احمدمحمود را میخوانیم، حتی اگر نامش و نام کوچهها را از روایتها حذف کنیم، باز هم از شیوه روایتگری، فضای محلههای جنوب و فرهنگ جنوب و آدابورسومش را حس میکنیم.
نمونه دیگر رمانهای مرحوم سیمین دانشور است که در شیراز و سالهای پایانی جنگ جهانی دوم رخ میدهد و فضای اجتماعی سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ را بهخوبی ترسیم میکند. این اتفاق درباره مشهد و آدابورسومش نیفتاده است و عنوانی با نام مکتب خراسان با گسترهای که حکیم ابوالقاسم فردوسی دارد، نداریم و همچنان مغفول مانده است.
از نگاه این نویسنده مشهدی، مکتب خراسان یعنی اقلیم به اضافه خردهفرهنگها. اولین کتابی که او همزمان با بازگشت به مشهد نوشت «فریاد در تاکستان» بود که در آن، زندگی دکتر شیخ را روایت کرده است. در کتاب «شهید آستانهپرست» خسرویراد نیز آداب و رسوم و آدمهای مشهدی نقش پررنگی داشتند.
او به «نقل گیتی» که اولین رمان منتشر شدهاش است، اشاره میکند و میگوید: در این قصه به ماجرای ازدواج دختر مشهدی با پسر عراقی پرداختم که پس از ۱۸ سال بدلیل پیشنهاد کاری تمایل به بازگشت به کشورش و ادامه زندگی در عراق پیدا میکند. داستان از آنجا شروع میشود که اختلاف این زوج بر سر تضاد فرهنگها و آداب و رسوم بالا میگیرد!
جدال میان «عشق و وطن» در این رمان به نمایش گذاشته شده و در این جدال، جایگاه «وطن» ویژهتر دیده شده است. در کتاب «عیدگاه» نیز کوچهپسکوچهها و فرهنگ بومی شهر در برههای از زمان برای مخاطب اصلی یعنی نوجوان اکنون و نوجوانان دهه شصتی در قصه به تصویر کشیده شده است. در این کتاب به نوعی خاطرهسازی شده و روایتی از مشهد دهه ۶۰ و آدمهایش و شیوه ارتباطاتشان آمده است.
* این گزارش پنجشنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۵۳ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.