کد خبر: ۹۳۱۴
۱۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰

غصه‌های دنباله‌دار بعد از سیل

حجت‌الاسلام‌والمسلمین داوودی‌نژاد می‌گوید: یکی از مشکلات در مسیر کمک‌رسانی به سیل‌زده‌ها واضح‌نبودن درگاه‌های کمک است. اگر گروه جهادی مسجد محله فعال نبود، امکان کمک به سیل‌زده‌ها نبود.

آنچه در خیابان سیدی، میدان انقلاب، بولوار نماز و... با باران‌های بهاری رخ داد، دل مشهدی‌ها را به درد آورد. همه عکس و فیلم‌ها را می‌دیدیم که نشان می‌داد سیل چطور چنگ می‌اندازد به خانه و زندگی مردم و به آنی همه‌چیز را نابود می‌کند. اما بسیاری از ما به‌جز حسرت‌خوردن و زیر لب دعاخواندن توان انجام کاری نداشتیم.

در همان لحظات دلهره‌آور افرادی هم بودند که این حسرت‌خوردن را کنار گذاشتند و به دل میدان زدند تا باری از دوش مردم آسیب‌دیده بردارند. تعدادی از این افراد، جوان‌های محله بالاخیابان بودند؛ بچه‌های مسجد صاحب‌الزمان (عج) خیابان هاتف که از جیب مایه گذاشتند و با تهیه وسایل راهی خیابان سیدی شدند.

البته آنها فقط به خیابان سیدی اکتفا نکردند و وقتی خبر سیل و خرابی‌هایش در روستا‌های فریمان به گوششان رسید، راهی این شهر شدند و یک‌روزونیم هم در روستای هدایت‌آباد فریمان گل از خانه‌ها بیرون کشیدند.

حالا که سیل پایش را از زندگی مردم عقب کشیده و اوضاع کمی آرام شده است، سراغ تعدادی از آنها رفته‌ایم که خستگی کار بدون استراحت در میان گل‌ها را فراموش کرده‌اند، اما چشم‌های پراندوه سیل‌زده‌ها روی دلشان سنگینی می‌کند. به همین دلیل تنها درخواستشان این است که مردم و مسئولان تا چندین ماه باید هوای این خسارت‌دیده‌ها را که دیگر چیزی برایشان نمانده است، داشته باشند.

 


برای مردم هیچ نمانده بود

عمر کار‌های جهادی حجت‌الاسلام والمسلمین حسین داوودی‌نژاد به دو سال می‌رسد. او پیش‌تر با جوانان جهادی مسجد صاحب‌الزمان (عج) در روستا‌های محروم اطراف مشهد برای بازسازی خانه نیازمندان، ساخت مسجد و به‌عنوان مبلغ حاضر شده است.

داوودی‌نژاد هیچ‌وقت تجربه حضور بین سیل‌زده‌ها را نداشته است و وقتی چهارشنبه‌شب (۲۶ اردیبهشت) دوستانش تلفنی به او می‌گویند یار جمع می‌کنند تا راهی خیابان سیدی شوند، بی‌بروبرگرد قبول می‌کند.

او که یک شب کامل تا صبح را در خیابان سیدی برای کمک به سیل‌زده‌ها گذرانده است، می‌گوید: اصلا زبانم قاصر است از گفتن آنچه دیدم. برای مردم سیل‌زده هیچ نمانده بود. وارد خانه‌ها که می‌شدیم، گل‌ولای همه‌جا را گرفته بود. داخل یخچال، کابینت‌ها، کمد، تلویزیون و... پر از گل بود. روی فرش‌ها دست‌کم ۵ سانتی‌متر گل داشت که از میان همین گل‌ها اسباب‌بازی بچه‌ها را بیرون می‌آوردیم.

او که از خیابان سیدی راهی روستای هدایت‌آباد فریمان شده، هرچه را در سیدی دیده، در خانه‌های آن روستا هم مشاهده کرده است: شدت سیل به‌حدی بود که بلوکه‌های دیوار را وارد خانه کرده و ضربه بلوکه به شیشه و کمد و... شکستگی زیادی به بار آورده بود.

خانه‌ها هم رطوبت کشیده‌بودند. صاحبان آنها نه‌تن‌ها وسیله‌ای برای زندگی نداشتند، بلکه دیگر خانه‌شان هم قابل سکونت نبود. بدترین چیز دیدن همین صحنه‌ها و نبود امکانات بود که اگر مردم و مسئولان کمک نکنند، آنها نمی‌توانند روپا شوند.

 

سیل‌زده‌ها نیازمند حداقل‌ها

حجت‌الاسلام‌والمسلمین داوودی‌نژاد یکی از نیاز‌های اصلی بعد از سیل را برای سیل‌زده‌ها مواد خوراکی، محلی برای اقامت موقت، پوشاک و آب می‌خواند و می‌گوید: در فریمان با تانکر برای سیل‌زده‌ها آب آورده بودند که از همان برای نوشیدن و شست‌وشو استفاده می‌کردند. در آن اوضاع بحرانی حدا‌قل‌ترین کار این بود که برایشان آب بهداشتی مثل آب‌معدنی بیاورند تا بیمار نشوند.

خیلی از آنها مانند مردم سیل‌زده سیدی حتی کفشی برای پوشیدن و لباس گرمی که به تن کنند نداشتند. از همشهری‌هایم درخواست می‌کنم اگر توانش را دارند، تا چند ماه به مردم سیل‌زده کمک کنند تا حداقل‌های زندگی برایشان جور شود.

طبق گفته‌های او، یکی از مشکلات در مسیر کمک‌رسانی به سیل‌زده‌ها هم واضح‌نبودن درگاه‌های کمک است. به‌عنوان نمونه اگر گروه جهادی مسجد محله فعال نبود، او نمی‌توانست به این سیل‌زده‌ها کمک کند، چون حضور در محدوده سیل‌زده بدون هماهنگی امکان‌پذیر نبود. همین مسئله برای رساندن کمک‌های نقدی، خوراکی، پوشاک و لوازم خانه هم وجود دارد که مسئولان باید به‌نحوی راه‌حلی ارائه کنند.

وضعیت برخی معابر اطراف حرم‌امام‌رضا(ع) در جریان سیل مشهد


برای سیل‌زده‌ها وسایل خانه جورکنیم

محمدجواد نوائی در بین جوانانی که راهی خانه‌های سیل‌زده‌ها شدند، با ۴۷ سال سن از همه بزرگ‌تر است. بدترین صحنه‌ها در چشم او خانه‌خرابی و ازبین‌رفتن سرمایه مردم با سیل است. از سوپرمارکتی که کل جنس‌هایش را سیل خراب کرده و با خود برده است می‌گوید و از خانه‌های همکفی حرف می‌زند که گل‌ولای سیل همه‌جایشان را پوشانده بود و قابل استفاده نبودند.

او با تأکید بر اینکه کمک‌های اولیه بعد از سیل مهم است، اما حمایت از سیل‌زده‌ها در چند ماه پشت‌سرهم مهم‌تر است، ادامه می‌دهد: گل‌ولای خانه‌های سیدی را که خالی می‌کردیم، خیلی از وسایل سیل‌زده‌ها اصلا دیگر قابل استفاده نبود. مثلا فرشی با آن حجم گل اندازه قیمتش باید آب خرج شود تا تمیز شود.

یا گازی که گل گرفته، اگر تمیز هم شود، روشن نمی‌شود. یا تلویزیونی که آب خورده است، دیگر کارکردی ندارد و.... به همین دلیل، کاش مسئولان و مردم کمک کنند تا در این گرانی این خانواده‌ها بتوانند وسایل خانه تهیه کنند.

به اعتقاد او اگر این همت دسته‌جمعی باشد، مردم سیل‌زده یک ماه آینده به زندگی عادی بازخواهند گشت.

نوائی که با مردم سیل‌زده همراه بوده و دیده چطور حتی حبوبات و خشکبار خانه‌ها را سیل گل‌آلود کرده یا با خودش برده است، مهم‌ترین نیاز آنها را مهیاکردن سرپناه موقت، تهیه خوراک و غذا و وسایل اولیه می‌خواند که در این گرانی‌ها تهیه آن برای این خانواده‌ها دشوار است.


موقع کمک ۲ بار دیگر سیل آمد

حضور این گروه جوان برای لای‌روبی خانه‌های سیل‌زده به تماس علیرضا غفوریان برمی‌گردد؛ کسی که این گروه را در سال ۱۳۸۵ در مسجد صاحب‌الزمان (عج) شکل داده است.

او ساعت ۱۲ شب چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۲۰ جوان را با پیامک در بالاخیابان جمع می‌کند و راهی خیابان سپاه ۶۹ می‌شوند: کارمان از ساعت ۱۲ شب تا ۸ صبح در سیدی فقط با خالی‌کردن گل‌ولای خانه‌ها طول کشید. آنجا بودیم که خبر دادند در فریمان نیاز به کمک دارند. سریع اتوبوسی جور کردیم و گروه بیست‌نفره در سیدی را به چهل نفر رساندیم و راهی فریمان شدیم. نمی‌شد از سر خستگی و شب‌بیداری دست روی دست گذاشت.

داخل ماشین در مسیر مشهد به فریمان بچه‌ها استراحت کردند. اوضاع خیلی ناجور بود. خانه‌های زیادی خراب شده بود. خودمان با کمک هم پول گذاشته و از مشهد فرغون، بیل، چکمه و لباس تهیه کرده بودیم. با همان‌ها شروع کردیم به بازکردن راه آب و خالی‌کردن گل‌ولای خانه‌ها.

آنها یک‌روز‌ونیم در فریمان می‌مانند، چون سیل دوبار دیگر تکرار می‌شود و باز خسارت‌های جدیدی به بار می‌آورد. کار گروه آنها که جوان بودند و زور بازو داشتند، به‌جز جمع‌کردن گل‌ولای از داخل خانه‌ها و کوچه‌ها، جابه‌جایی وسایل سیل‌زده بوده است.

غفوریان می‌گوید: گل‌ها را بار فرغون می‌کردیم و جوان‌ها جابه‌جا می‌کردند. فرش‌ها را بعد از گل‌زدایی سوار ماشین‌های سپاه می‌کردیم، وسایل را هم برای لای‌روبی بیرون می‌آوردیم.
آخرین حرف او بعد از دیدن این همدلی برای کمک به سیل‌زده‌ها، ادامه رساندن کمک به آنها تا برگشت به وضع عادی زندگی است.

* این گزارش پنج‌شنبه ۱۰ خردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۴۸ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44