کد خبر: ۹۲۷
۲۱ تير ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

هدف مدیر فروشگاه عرضه چادر مشکی معرفی سبک‌های مختلف چادر است

وضعیت حجاب در جامعه‌مان چندان خوب نیست. دلیل آن هم به خودمان برمی‌گردد. خانواده‌ها نباید به فرزندانشان سفت و سخت بگیرند چون در نهایت، بچه‌ها را بیشتر از حجاب دور می‌کنند. زمانی که ما چادرهای رنگی و طرح‌دار را برای بچه‌ها تولید کردیم، بعضی‌ها مخالفت می‌کردند، اما ما هدفمان این بود که کودک از حجاب زده نشود زیرا هیچ‌کس در فطرت خود از حجاب گریزان نیست، اما شاید آن‌طور که باید در این زمینه فرهنگ‌سازی نشده است. ما اینجا با خیلی از بانوانی برخورد داشته‌ایم که غیرچادری هستند اما وقتی وجهه حجاب و مدل‌های متنوع را می‌بینند، استقبال می‌کنند.

مدت‌هاست ثابت شده است نصیحت مستقیم به آدم‌ها کارساز نیست و حتی گاهی ممکن است نتیجه عکس بدهد، اما صحبت غیرمستقیم یکی از روش‌های مؤثر تربیتی است. فرد وقتی بدون اجبار و از روی اختیار چیزی را انتخاب می‌کند، برایش مفهوم دل‌نشینی دارد. بانو آزاده کمیلی نیز 17 سال است سعی می‌کند از طریق حفظ شأن و معرفی وجهه چادر به نوعی در فرهنگ عفاف و حجاب سهیم باشد تا زنان به‌ویژه دختران جوان بتوانند در انتخاب پوشش اسلامی، تنوع بیشتری داشته باشند. تا سال‌های پیش، بیشتر بانوان پارچه چادری می‌خریدند و از خیاط می‌خواستند برای آن‌ها بدوزد و شاید کمتر جایی پیدا می‌شد که به پوشش چادر با کیفیت و با تنوع بالا بپردازد. به همین دلیل، رغبتی به خرید چادر از بازار نبود. ابداع کمیلی نیز از دل چنین روزهایی سر برمی‌آورد. او می‌خواست جایی برای عرضه چادر باشد و انواع حجاب را به دیگران بشناساند. او حالا مدیر یکی از فروشگاه‌های بزرگ عرضه چادر مشکی در مشهد است و 17 سالی می‌شود که در این زمینه مشغول به کار است.

 

مردم در قطعی برق با چراغ‌قوه چادرها را می‌بینند

تاکنون بارها و بارها از زبان کارشناسان امر شنیده‌ایم که ترویج فرهنگ عفاف و حجاب که از بستر خانواده امکان‌پذیر است و سپس به اجتماع نیز تزریق می‌شود، در واقع حجاب، تضمین‌کننده امنیت اجتماعی است و می‌تواند باعث کاهش آسیب‌های اجتماعی شود. بنابراین در واقع کار کمیلی امری فرهنگی نیز به شمار می‌رود که امروزه بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم. این روزها خیلی از گفت‌وگوهای حضوری‌مان با قطعی برق هم‌زمان می‌شود و گاهی ممکن است مانند این‌بار، برای دقایقی پشت در برقی این مجموعه معطل شویم و با وجود تاریکی، گفت‌وگویمان را پیش ببریم. با وجود قطعی برق، مردم برای خرید می‌آیند و با نور چراغ قوه تلفن‌های همراهشان محصولات را می‌بینند.


دوست داشتم کارآفرین شوم

آزاده کمیلی، متولد سال 58 و اهل مشهد است. زمانی که مدرک لیسانس مبانی فقه و حقوق خود را دریافت می‌کند، در مرکز خدمات مشاوره آستان قدس مشغول به کار می‌شود. عمر این فعالیت 6 ماه بیشتر طول نمی‌کشد زیرا او متوجه می‌شود روحیاتش با شغل کارمندی سازگار نیست و دوست دارد کارآفرین شود.


چادری برای اشتغال و مادرانگی

مادرش معلم بود و در همه سال‌هایی که در جامعه فعالیت و در کنار آن بچه‌داری نیز می‌کرد، پرسشی در گوشه ذهنش جا خوش کرده بود: آیا نمی‌شود چادری طراحی کرد که بانوان در حین اشتغال و بچه‌داری راحت باشند و در عین حال پوشش آن‌ها به طور کامل حفظ شود؟ سرانجام، مادر کمیلی برای این سؤال، پاسخی پیدا کرد و سال 83 چادر مدل صدف را طراحی کرد.


راه‌اندازی کارگاه با لوازم دست دوم

طراحی چادر توسط مادر، انگار او را به رؤیای کارآفرینی‌اش نزدیک کرده بود. به همین دلیل، با وجود اینکه باردار بود،کارگاهی در نزدیکی خانه‌شان اجاره کرد تا زودتر به نتیجه برسد. «مادرم خیاطی بلد بود، به قدری که برای خودمان لباس می‌دوخت. کارگاه را با 500 هزار تومان رهن کردیم. 2 چرخ خیاطی داشتیم و چند میز و صندلی دست دوم هم از کوچه نور خریده بودیم. 5 بانوی سرپرست خانوار نیز در این کارگاه با ما کار می‌کردند. 6 ماه اول تا زمانی که نیروها کار دوخت چادر را یاد بگیرند، دستمال آشپزخانه می‌دوختند، اما من در همه این مدت برای دوخت چادر ساده و همان مدلی که مادرم طراحی کرده بود آگهی می‌دادم. ما آن زمان تکی‌دوزی می‌کردیم و کم‌کم آن‌قدر مشتری‌‌هایمان در همان کارگاه کوچک زیاد شدند که در کوچه صف می‌بستند.»

او می‌خواست کار جدیدی در همه زمینه‌های حجاب ارائه بدهد. به همین دلیل، اوایل به این فکر می‌کردند که چه کاری می‌شود انجام داد تا خانم‌هایی که مانتو و روسری می‌پوشند، یقه‌شان مشخص نشود. بنابراین یقه حجاب را تولید می‌کنند. سال 84 نیز ساق‌دست‌های رنگی را تولید می‌کنند که البته گاهی به دلیل این تغییرات، مورد نقد هم قرار می‌گیرند. «یک مرتبه به یاد دارم که خانمی می‌خواست شیشه‌های فروشگاه قبلی‌مان را بشکند یا مدتی در فضای مجازی مطالبی می‌نوشتند و به ما هجمه وارد می‌کردند که با این سبک‌ها دیگران را از حجاب زده می‌کنید، اما خوشبختانه در کنار این نقدها، واکنش‌های مثبت زیادی هم داشته‌ایم. زنان زیادی بودند که دوست نداشتند چادر سرشان کنند، اما وقتی در این فضا آمدند و وجهه کار را دیدند، چادر خریدند. خیلی از دخترانی که با مادرانشان از ما خرید می‌کردند، حالا برای خرید چادر عروسی‌شان به ما سر می‌زنند.»

کمیلی از همان ابتدای کار هم، هدفش کار بومی نبود و می‌خواست با همه سختی‌ها، سبک چادر را تغییر بدهد و کارش را در سطح کشوری مطرح کند. او همیشه معتقد بود شاید آن‌طور که باید و شاید سبک‌های مختلف چادر را ندیده‌ایم. او تبلیغات نمایشگاه عفاف و حجاب را در تلویزیون دید و با وجود گستردگی کار کسانی که در این نمایشگاه پا می‌گذاشتند، با خودش گفت باید در این نمایشگاه شرکت کند در حالی که آن‌ها علاوه بر کارگاه، فقط یک فروشگاه کوچک با یک فروشنده داشتند. «می‌خواستم کارم را در سطح کشور معرفی کنم. فکر کنید همه شرکت‌کنندگان دیگر غرفه‌های بزرگ با بنرهای شیک، رایانه و مانکن‌های فوق‌العاده داشتند، اما من فقط یک غرفه نصفه را اجاره کردم و قفسه‌های فلزی قدیمی برده بودم با چند عروسک که مدل چادرهایمان را سرشان کرده بودیم.»


تجربه اولین شرکت در نمایشگاه عفاف و حجاب

او دست تنها این غرفه را در نمایشگاه می‌چرخاند و اولین بار است چنین نمایشگاه گسترده‌ای را تجربه می‌کند. به گفته خودش، در خانواده و اقوام و خویشاوندان، همه استاد دانشگاه یا معلم‌اند و حتی یک نفر هم کاسب نیست که او روش کسب‌و‌کار را می‌توانست از او بیاموزد. حتی همسرش مهندس عمران بوده و به دلیل تداخل زمان امتحاناتش با برگزاری نمایشگاه، نمی‌توانست در کنار او باشد. «آن زمان به طور هم‌زمان در 2 نمایشگاه دیگر هم شرکت کرده بودیم و تنها در نمایشگاه اصلی، 500 چادر به ما سفارش دادند. به یاد دارم آن موقع‌ پسرم حدود 3 سال داشت و بیمار بود. مادر همسرم به تهران آمده بود و او را نگه می‌داشت تا من به نمایشگاه برسم، اما از 8 صبح تا 12 شب که در نمایشگاه بودم، همیشه صدای سرفه‌های پسرم را می‌شنیدم و نگران حالش بودم.»

آن سال در نمایشگاه به غیر از مدل چادری که او ارائه می‌کند، مدل جدید دیگری در منظر دید مردم قرار نمی‌گیرد. مسئولان برگزاری نمایشگاه، با یک مصاحبه مطبوعاتی، اعلام می‌کنند هیچ مدل جدیدی در این نمایشگاه عرضه نمی‌شود. کمیلی در پی این موضوع، با همان مانکن‌های عروسکی کوچک سراغ مسئول مربوط‌ می‌رود و چادر جدید را نشان می‌دهد. پس از آن، هر مسئولی که برای بازدید می‌آید، ‌به غرفه کوچک آن‌ها راهنمایی‌اش می‌کنند تا محصول جدید را ببیند. همان سال 85، در نمایشگاه، غرفه برتر می‌شوند و بعد از آن، کمیلی پاداش سختی کارش را می‌گیرد. «استقبال آن‌قدر زیاد بود که مردم مانند صف‌های کوپنی جلو‌ غرفه می‌ایستادند. من این حجم از استقبال را تا پیش از شرکت در این نمایشگاه‌ تصور نکرده بودم. در آن 10 روز به قدری فشار، اضطراب و خستگی ‌تحمل کردم که وقتی به مشهد برگشتم، عمل جراحی کیسه صفرا انجام دادم.»

4 سال، پروژه دوخت چادر بانوان نیروی‌انتظامی کل کشور به او سپرده می‌شود و جهش خوبی در کارشان ایجاد می‌کند. «این پروژه سخت بود و باید یک بار هر شهری را می‌رفتیم، اندازه‌گیری می‌کردیم و بعد از دوخت، دوباره برای تحویل می‌رفتیم، اما من از یک متخصص خواستم با این نمونه‌گیری، به ما کمک کند به سایزهای استاندارد دوخت چادر برای بانوان ایرانی در سطح کشور برسیم.»

سال‌های گذشته بعضی‌ها می‌گفتند جوانان دیگر به حجاب علاقه ندارند، اما من همیشه می‌گفتم جوانان علاقه دارند، اما محصول خوبی برای حجاب به آن‌ها ارائه نشده است


60 درصد خریداران محصولات حجاب مسافران هستند

بعد از آن، هر روز استقبال بیش از روز قبل می‌شود تا اینکه در سال 90 می‌توانند مجموعه بزرگ‌تری را افتتاح کنند و از آنجا که مشهد شهری زیارتی است، از همان ابتدا تاکنون، 60 درصد مشتریان آن‌ها مسافران هستند. «حالا 2 مدل مختلف چادر ارائه داده‌ایم. ضمن اینکه مقنعه، ساق‌دست، هد، کلاه‌ حجاب و حتی کاور چادر طراحی و تولید می‌کنیم. کارگاه اولیه را با 5 نیرو شروع کردیم و حالا 70 نفر در این مجموعه مشغول به کار هستند. 10 سالی هم می‌شود که برندمان را ثبت کرده‌ایم.»

آزاده کمیلی معتقد است «سال‌های گذشته بعضی‌ها می‌گفتند جوانان دیگر به حجاب علاقه ندارند، اما من همیشه می‌گفتم جوانان علاقه دارند، اما محصول خوبی برای حجاب به آن‌ها ارائه نشده است. خیلی وقت است که در هر جای شهر، اگر فروشگاه چادری افتتاح ‌شود، اولین نفری که برایشان گل و شیرینی می‌برد من هستم زیرا آن‌ها را رقیب نمی‌دانم. به نظرم رفیق هستیم زیرا هرچه تعداد این فروشگاه‌ها بیشتر شود، یعنی رغبت مردم به استفاده از محصولات حجاب بیشتر شده است و این برای همه خوب است.»

در خانواده پدری و مادری کمیلی، هیچ اجباری در نوع پوشش نبوده است. او هم کم‌کم حجاب چادر را انتخاب می‌کند. او به یاد دارد که مادرش همیشه برای او در کودکی لباس‌های بلند و پوشیده اما با گل‌دوزی و رنگ‌های زیبا می‌دوخت. «زمانی که مدرسه می‌رفتم، همه دوستانم چادری بودند و فقط من مانتو می‌پوشیدم، اما حالا که بزرگ شده‌ایم، من چادر سر می‌کنم و آن‌ها چادر را کنار گذاشته‌اند. حتی اگر بیرون شهر یا خارج از کشور هم بروم، چادر می‌پوشم زیرا انتخاب خودم است.»


هیچ‌کس از حجاب گریزان نیست

کمیلی معتقد است در حال حاضر وضعیت حجاب در جامعه‌مان چندان خوب نیست. دلیل آن هم به خودمان برمی‌گردد. به گفته او، خانواده‌ها نباید به فرزندانشان سفت و سخت بگیرند چون در نهایت، بچه‌ها را بیشتر از حجاب دور می‌کنند. «زمانی که ما چادرهای رنگی و طرح‌دار را برای بچه‌ها تولید کردیم، بعضی‌ها مخالفت می‌کردند، اما ما هدفمان این بود که کودک از حجاب زده نشود زیرا هیچ‌کس در فطرت خود از حجاب گریزان نیست، اما شاید آن‌طور که باید در این زمینه فرهنگ‌سازی نشده است. ما اینجا با خیلی از بانوانی برخورد داشته‌ایم که غیرچادری هستند اما وقتی وجهه حجاب و مدل‌های متنوع را می‌بینند، استقبال می‌کنند و ابتدای کار، از خرید یک ساق‌دست شروع می‌کنند.»

او بر این نظر است که آن‌ها یک نمایشگاه دائمی برای حجاب دارند و البته برای آینده کاری‌شان هم برنامه دارند. می‌خواهند کارخانه‌ای را برای تولید پارچه‌هایشان راه‌اندازی کنند و اکنون به دنبال فضا برای این مکان و مجوزهای آن هستند. «ما از کره و ژاپن پارچه می‌گرفتیم، اما طی چند سال اخیر اعلام شد چادر مشکی تولیدکننده داخلی دارد و اجازه واردات نداریم. همین موضوع موجب شد مدتی توقف زیادی در مجموعه داشته باشیم.»

کرونا به کسب‌وکار آن‌ها هم رخنه کرده است و در این 2 سال، با کمبود فروش و ریزش نیروها فروش خوبی نداشته‌اند. «خیلی زیاد ضرر کردیم. یعنی اگر فضای ما اجاره‌ای بود، باید آن را تعطیل می‌کردیم. ضمن اینکه در مدت کرونا، مسافر کمتری به مشهد می‌آمد و ما هم تحت تأثیر این موضوع قرار گرفتیم.»

در هر جای شهر، اگر فروشگاه چادری افتتاح ‌شود، اولین نفری که برایشان گل و شیرینی می‌برد من هستم زیرا آن‌ها را رقیب نمی‌دانم. به نظرم رفیق هستیم


تولید 2000 چادر در هر ماه

کمیلی معتقد است باید در هر ماه 2000 چادر تولید کنند. البته تا چند سال پیش، به کشورهای عراق، آمریکا، آلمان و انگلیس هم چادر صادر می‌کردند. «یکی از مؤسسات مرتبط با مسلمانان در آمریکا از طریق اینترنت با ما آشنا شده بود و چند مرحله محصولات حجاب را برایشان ارسال کردیم. برای اینکه دوباره صادرات داشته باشیم، مجوزهای خاصی می‌خواهد و پیگیر آن هستیم.»

آن‌ها کسب‌وکارشان را تقریبا خانوادگی کرده‌اند، همسر کمیلی مهندس عمران است اما به مرور او هم برای انجام کارهای فروش در مجموعه شروع به فعالیت کرد. اولین پسر کمیلی که 17 سال دارد، کارهای کافی‌شاپ را انجام می‌دهد و پسر سیزده‌ساله‌اش در کارهایی که می‌تواند کمک می‌کند. «همیشه سعی‌کرده‌ام در وظایف همسرداری و مادری‌ام کوتاهی نکنم و هر نقشی را به‌خوبی ایفا کنم. با وجود 2 فرزند، گاهی ممکن بود نتوانم سر کار بیایم، اما از دور کارها را مدیریت می‌کردم. ضمن اینکه مدیریت پشت صحنه اینجا، یعنی انتخاب و خرید پارچه، نیز بر عهده خودم است.»

او دغدغه کارهای فرهنگی دارد. به همین دلیل، در مناسبت‌های مختلف، مراسمی برگزار یا گاهی چادر اهدا می‌کنند و به نوعی، در حوزه عفاف و حجاب، الگو محسوب می‌شوند. «به یاد دارم روز مادر، به تعدادی از مادران شهدا از طرف فرزندشان چادر اهدا کردیم یا به مناسبت روز دختر، آرمیتا، دختر شهید رضایی‌نژاد، را دعوت کردیم و مراسم داشتیم. گاهی به مناسبت‌های مختلف مراسمی را بیرون از مجموعه برگزار می‌کنیم که ورود برای عموم آزاد است و افرادی را هم دعوت می‌کنیم.»


تولید پارچه، راهکار حل گرانی چادر

از اخبار بگیر تا صحبت‌های میان بازاری‌ها مهر تأییدی است بر گرانی قیمت چادر در مقایسه با سال‌های گذشته، اما علت آن چیست؟ «علت گرانی چادر مربوط به واردات پارچه‌های آن است که مدتی از ورود آن جلوگیری کردند و تعرفه‌ها افزایش پیدا کرد. در نتیجه، پارچه گران شد. شکستن قیمت بالای چادر در بازار نیز کار ما نیست زیرا بودجه‌هایمان محدود است و شاید سال‌ها طول بکشد، اما دولت می‌تواند این کار را با سرعت پیش ببرد. به نظر می‌رسد راهکار آن این است که به فناوری تولید پارچه دست پیدا کنیم و به این واسطه قیمت آن را کاهش دهیم.»


نبود صنف حجاب 

شاید به اندازه‌ای که درباره عفاف و حجاب صحبت شده، در این حوزه کاری انجام نشده باشد. مصداق آن نیز از دیدگاه کمیلی، نبود صنفی به نام حجاب است. «روزی که می‌خواستیم مجوز بگیریم، از این صنف به آن صنف پاسکاری می‌شدیم زیرا صنف عفاف و حجاب نداشتیم. اگر چنین اتحادیه‌ای وجود داشت، علاوه بر کیفیت کار، می‌توانست روی طرح‌های چادرهای جدید نیز نظارت کند.»

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44