کد خبر: ۹۱۹۷
۰۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۰

فرزندمان را با قرآن بیمه کردیم

پوریا قدمیاری، حافظ خردسال قرآن در محله فاطمیه است که خانواده نقش مهمی در تربیت او داشته است.

هنوز مدرسه نمی‌رود، اما جزء‌های ۱ و ۲ و ۳۰ قرآن کریم را حفظ کرده و اگر همین‌طور پیش برود، یکی از همین روز‌ها جزء ۳ را هم از بر خواهد کرد. پوریا قدمیاری که مهر امسال هفت‌ساله خواهد شد، پسربچه‌ای کم‌حرف و مودب از محله فاطمیه است که با مادرش میهمان شهرآرامحله شده است.

 

خانواده قرآنی

زهرا رحمانی درباره کودک بااستعداد خود می‌گوید: پوریا سومین فرزند من است و مانند برادرهایش به قرآن علاقه‌مند. دو پسر بیست‌وپنج‌ساله و شانزده‌ساله‌ام هم قاری و حافظ جزئی از کلام‌ا... مجید بوده‌اند.

او درباره ریشه‌های این علاقه عنوان می‌کند: خود من ۱۵ سال پیش در کلاس‌های تجوید حرم مطهر شرکت می‌کردم و دلم می‌خواست بچه‌ها هم از موهبت و برکت کتاب خدا بهره ببرند. البته پیش از آن هم برای پوریا از یک سالگی نوار قرآن می‌گذاشتم تا زمینه‌های آشنایی در او ایجاد شود. الان هم سه سال است که من و پدرش پوریا را به کلاس‌های آموزش قرآن می‌فرستیم و او دوره‌های آموزشی اشاره و حروف و تجوید یک و روان‌خوانی را گذرانده است.

این مادر دلسوز و پرتلاش ادامه می‌دهد: اوایل برای اینکه پوریا بهتر حفظ قرآن را فرا بگیرد، خودم هم در خانه با او تمرین می‌کردم، اما از دو ماه پیش آمادگی لازم را پیدا کرده و به تنهایی می‌خواند و حفظ می‌کند.

 

با قرآن، فرزندمان را بیمه می‌کنیم

پوریا می‌گوید: من همه سوره‌های قرآن را دوست دارم و از خواندن و حفظش کیف می‌کنم. می‌خواهم تمام قرآن را حفظ کنم تا به خدا نزدیک‌تر شوم و او دوستم داشته باشد.

مادرش هم عنوان می‌کند: این روز‌ها بیرون از خانه، خلاف زیاد شده است ولی مسیر مسجد و کتاب خدا آدم را حفظ می‌کند؛ من و همسرم با تشویق بچه‌هایمان به این مسیر درواقع آنها را در مقابل بیراهه‌ها بیمه می‌کنیم.

ما با تشویق بچه‌هایمان به این مسیر درواقع آنها را در مقابل بیراهه‌ها بیمه می‌کنیم

 

 

همراه بابا

پوریا می‌گوید: من و بابا هفته‌ای یک بار به موسسه‌ای نزدیک خانه می‌رویم و در جلسات قرآنشان شرکت می‌کنیم. در میهمانی هم بعضی‌ها به من می‌گویند قرآن بخوان.

او که کم‌کم به حرف آمده، وقتی می‌خواهیم برایمان خاطره تعریف کند، با شیرین‌زبانی می‌گوید: من نمازم را همراه بابا می‌خوانم، کوچک‌تر که بودم، دراز می‌کشیدم و به جای پیشانی، چانه‌ام را روی مهر می‌گذاشتم (می‌خندد).

 

شیرین زبان و باهوش

نقش تشویق را در پرورش کودکان نمی‌توان انکار کرد. اطرافیان حافظ کوچک محله‌فاطمیه هم از این عامل غفلت نکرده‌اند: وقتی کوچولو بودم، مامان و مربی قرآنم برای سوره‌هایی که حفظ می‌کردم، می‌گفتند چشم‌هایت را ببند تا جایزه فرشته مهربان را بگیری، فکر می‌کردم فرشته مهربانی بال می‌زند و می‌آید جایزه‌ام را می‌اندازد کف دستم و زود می‌رود! اما یک بار مامانم گفت بیا به رحل قرآنت برچسب بزنیم تا خوشگل شود؛ برچسب‌ها را که دیدم، فهمیدم قبلا هم مامان و خانم باغشنی (مربی) برچسب را کف دستم می‌گذاشته‌اند! الان هم بابا هلی‌کوپتر و بستنی و کیک جایزه می‌دهد و تشویقم می‌کند.

 

کوچه قشنگ ما

پوریا عاشق قرآن است و می‌خواهد بی‌وقفه آن را فرابگیرد، اما علایق دیگری هم دارد: کوچه‌مان قشنگ است و دوستش دارم. کنار خانه ما درخت بزرگ توتی هست که چهارپنج‌نفری زیرش چادر می‌گیریم و بابا می‌رود بالای آن و برایمان توت می‌ریزد.

از مادرش می‌خواهیم حرف پایانی را بزند که می‌گوید: دوست دارم پسرم حافظ کل قرآن و در درس‌هایش هم موفق شود، دلم می‌خواهد به خدا بیشتر نزدیک شود و از خواندن نماز غافل نشود.

 

* این گزارش یکشنبه ۲۵ مرداد‌ماه ۱۳۹۴ در شماره ۱۶۳ شهرآرا محله منطقه ۳ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44