سیدجلال موسوی، موسس شیرینی فروشی جام عسل، ۳۳ سال برای شیرینکردن دهان و دل همشهریان خود تلاش کرد و سرانجام در ۱۳ مهر سال ۱۳۹۹ خبر تلخ درگذشتش منتشر شد. گفتگوی زیر ۱۰ دی ۹۳ در شماره ۱۳۲ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شد را با هم مرور میکنیم.
سید جلال موسوی رمز موفقیت در کاسبی را توکل به خدا، راستی و درستی، ادای حق خدا و مردم، تلاش و پشتکار فراوان و امیدواری به آینده، بهحق خود قانعبودن و حق مردم را اداکردن میدانست. موسوی با شوق و ذوق مثالزدنی از سالها تلاش و پشتکارش صحبت میکرد.
کاسب قدیمی محله رضاشهر از خستهنشدن بعد از ۳۳ سال کار در این شغل میگوید و تاکید دارد هنوز هم هیچ تفریحی در زندگیام را با کار در مغازه و خدمت به مردم عوض نمیکنم.
موسوی میگوید: همانطور که میدانید انسان از کودکی آرزوها و رویاهای زیادی در سر دارد و تلاش میکند به این آرزوها دست یابد. در ورود به هر کاری اولین قدم عشق و علاقه به آن کار است. پدرم کشاورز بود و از این بابت به او افتخار میکنم ولی من به حرفه قنادی علاقه داشتم و الان سالها است که در این عرصه فعالیت میکنم و با کمک و حمایت بعضی مسئولان توانستم به فعالیت خود ادامه دهم.
در زمان کودکی وقتی پدرم من را به سینما میبرد، برایم از اغذیه هما یک ساندویچ و یک نوشابه و از قنادی برایم شیرینی میگرفت. لذت خوردن ساندویچ در آن زمان، بعدها من را وارد همین شغل کرد. ۱۸ سال یک اغذیهفروشی بهنام نادری داشتم که در آن زمان یکی از پرفروشترین اغذیهفروشیها در مشهد بود ولی بعد از سالها از این شغل خسته شدم.
از طرفی در کودکی علاقه زیادی هم به شیرینی داشتم و با خودم میگفتم میشود روزی قناد شوم؟ بعد از فعالیت در اغذیهفروشی در سال ۱۳۷۰ وارد عرصه شیرینیپزی شدم، همیشه در کارم انگیزه داشتم و البته ناگفته نماند قبل از آن بهمدت ۹ ماه در یک قنادی بهعنوان شاگرد مشغول به کار شدم و نگفتم که خودم صاحبکار هستم و اغذیهفروشی دارم، سپس امتحان مربوط به تاسیس قنادی را دادم و با معدل ۱۹ و ۶۰ قبول شدم.
هر روز صبح کارم را با بسم ا... الرحمن الرحیم که گشاینده همه کارهاست، آغاز میکنم. یقین دارم هر کاری که با نام خدا شروع شود به خیر و نیکی ختم خواهد شد. من نیز کار خود را با این ذکر شروع میکنم.
اهالی رضاشهر مردمی اصیل هستند و بیشتر آنها یکدیگر را میشناسند و با هم مهربان هستند. ما همسایگان و دوستان هممحلی با یکدیگر معاشرت خوبی داریم و تاحد زیادی از احوال یکدیگر مطلع هستیم.
خوشبختانه ۳۶ سال است ساکن این محله هستم و آنقدر در مردم این محله صفا و صمیمیت و همراهی دیدهام که حاضر نیستم این محله را با محله دیگری عوض کنم. این محله بهاندازهای برای من عزیز و دوستداشتنی است که هیچگاه حاضر نیستم فروشگاهم را بهجای دیگری منتقلکنم یا یک محله دیگر را برای کسبوکار انتخاب کنم.
این کاسب قدیمی محله رضاشهر که خود بهعنوان نماینده فعال شورای اجتماعی محله رضاشهر نیز فعالیت میکند، برای محلهاش گامهای بزرگی در حل مشکلات همسایههایش برداشته است. او میگوید: من باور دارم زمانی که نماینده یک اجتماع، محله و... میشوی یعنی مسئولیت زیادی را پذیرفتهای؛ بنابراین تمام توان خود را بهکار میگیرم تا در جهت بهبود اوضاع و رفع مشکلات محله گام بردارم.
قطعا هرگاه اجتماعی بزرگتر میشود، درگیر مشکلات بیشتری خواهد شد. رضاشهر نیز یکی از محلههای قدیمی و بزرگ شهر است و مشکلاتی هم دارد. همچون طرح اگو که سالهاست منتظر راهاندازی آن هستیم، همچنین یکی از معضلات این است که خانههای ویلایی و قدیمی رضاشهر جای خود را به آپارتمانهای کوچک و بلند دادهاند و این از زیبایی محله میکاهد.
این روزها که کار و اشتغال به مهمترین دغدغه دولت و بسیاری از خانوادهها تبدیل شده است و در این میان توصیههای زیادی به جوانان برای اشتغال و کارآفرینی میشود، شاید بهترین توصیهها را کاسبان قدیمی داشته باشند که در طول سالیان زندگی کاری خود با نوسانات زیادی روبهرو شده، اما با صبر و پشتکار خود کمتر دچار یأس شدهاند. موسوی با اینکه دارای مدرک دیپلم است، توانسته مدیر موفقی در کار خود باشد.
در کارگاه شیرینیپزی آقای موسوی ۸۶ پرسنل فعالیت دارند. بهطوریکه خودش میگوید: تمام سعی خود را کردهام فضایی ایجاد کنم تا هرکس بهقدر تلاش خود موفق باشد. هر پرسنلی که پویاتر بوده، موفقیت بیشتری نیز به دست آورده است.
من به پرسنل به چشم کارگر نگاه نمیکنم، آنها نیروی کاری من هستند و من بهعنوان پدر خانواده باید به فرزندانم نزدیک باشم و یک عامل موفقیتم هم همین کار بوده و خوشبختانه توانستم رابطه خوبی با پرسنلم ایجاد کنم.
قدیمیترین نیروی من ۱۹ سال سابقه کاری دارد، همچنین در زمانیکه اغذیهفروشی داشتم سه تا از نیروهایم بهدلیل شرایط سنی زیاد بازنشست شدند و در قنادی هم دو نفر از پرسنلم در سال ۸۴ بازنشست شدند. هنوز خیلی از آنها به یادم هستند و به هر مناسبتی از من یاد میکنند.
بهتازگی خدا کمک کرد کارخانهای در شهرک صنعتی خریداری کردم و خط تولید کلوچهام را از لاهیجان خریدم و میخواهم پنجنوع برند از محصولات خودم را به تولید انبوه برسانم و سعی دارم کلوچه مخصوص خودمان را که اگر از کلوچههای شمال بهتر نباشد پایینتر نیست، تولید کنم.
در کارگاه شیرینی پزی آقای موسوی ۸۶ نفر مشغول به کار هستند
من خوشحال هستم که دارای واحد استاندارد ملی ایران در کشور هستم و خداوند به من کمک کرده است که برای محصولاتم آرم حلال بگیرم. مسئولان هم کمک کردند که پروانههایساخت معتبری داشته باشم و دارای ایزو ۹۰۰۱ (کیفیت محصول)، ایزو ۱۴۰۰۰ (سلامت کارکنان) و ایزو ۱۸۰۰۰ (سلامت مصرفکننده) هستم.
یک فروشگاه خیلی بزرگ در فرانکفورت آلمان و یک فروشگاه کوچک در کانادا محصولات من را عرضه میکنند، همچنین چند نمایندگی در سیستان وبلوچستان و سرخس دارم و ۱۱ شعبه در شهرستانهای استان و شمال کشور وجود دارد.
او برای جوانی که تازه میخواهد وارد اینکار شود نیز پیشنهادی دارد و میگوید: همیشه حق خدا و حق مردم را مقدم بر همه امور بداند و تلاش و صداقت و انصاف را سرلوحه کار خود قرار دهد. یکی از توصیههای اسلام کسب روزی حلال است.
اگر روزی حلال نباشد بههردلیل سادهای از کف میرود، خدا نکند مال حرام وارد خانه شود که با خود بدبختی و مشکلات فراوانی میآورد. همیشه به روزی حلال معتقد بودهام و تمام تلاش من برای کسب روزی حلال است.
یکی از شروط کار و کاسبی، داشتن اخلاق خوب و نیکو است. کاسب باید خوشرو و خوشخلق باشد. تولید و ارائه محصولات مرغوب و با کیفیت نیز جزئی از اخلاق است و باید به آن پایبند بود.
خط تولید کلوچهام را از لاهیجان خریدم و میخواهم پنجنوع برند از محصولات خودم را به تولید انبوه برسانم
روزهای کاسب قدیمی محله رضاشهر همراه با خاطرات شیرین و تلخی بوده است، بهطوریکه نمیتواند هیچکدام از این خاطرات را از ذهنش پاک کند. با این حال میگوید: وقتی که وارد محیط کار میشوم و حرکت و پویایی پرسنل را برای بهدستآوردن لقمه حلال میبینم و هرکدام نانآور خانوادهای هستند، خداوند را با تمام وجود شکر میکنم که مرا انتخاب کرده تا بتوانم فضایی برای بهکارگیری این عزیزان ایجاد کنم. چه لذت و خاطرهای از این بهتر میتوان داشت؟
اما هر کاسبی بالاخره شیرینترین و تلخترین خاطرهاش را حتما در محیط کارش تجربه میکند. موسوی نیز معتقد است: وقتی شاهد ورود یک زوج جوان هستیم که با لبانی پر از خنده و دست در دست یکدیگربرای انتخاب کیک و شیرینی جشن ازدواجشان وارد فروشگاه میشوند از خدای بزرگ برایشان عاقبت بهخیری آرزو میکنم و لذت و شادی را در خودم احساس میکنم و متاسفانه آنگاه که چند نفر را با پوشش مشکی برای سفارش پذیرایی مجلس ختم میبینم، بهشدت متاثر میشوم.
خوشبختانه مشتریان قدیمی و ثابتی به این فروشگاه قدم میگذارند که درواقع جزئی از این مجموعه هستند و وجود آنان است که باعث دلگرمی و شیرینی کار میشود.
موسوی کمی هم از بازار قدیم و وسع مردم برای خرید شیرینی میگوید: زمان قدیم شاید (حدود ۲۰ سال پیش) پول در دست مردم به این مقدار نبود و مصرف شیرینی و شکلات حالت فانتزی داشت و صرفا در مراسم و اعیاد یا مهمانیها استفاده میشد، اما هماکنون با ایجاد تغییر فرهنگ و مصرف دسر، رونق کار شیرینیسازی و شیرینیفروشی بیشتر شده است و میتوان گفت با گذشته مقایسهشدنی نیست. در رابطه با خریدوفروش نسیه باید گفت که زمان قدیم نسیه بیشتر بود.
او درباره خیرات و نذورات بازاریان در قدیم و حال نیز خاطرنشان میکند: الحمدا... کمک مالی و پشتیبانی بازاریان همیشه و در هر عصر و زمان در امور خیر، نشانگر فکر مثبت آنها بوده و هست و هرگونه برگزاری مجالس مذهبی، فرهنگی، ورزشی، آموزشی و احداث اماکن وابسته به این امور با حضور پررنگ بازاریان بوده و هست.
و اما زندگی شخصی سیدجلال موسوی. صاحب شش فرزند و پنج نوه است. زمانی که از او میپرسم آیا فرزندانتان نیز به این شغل مشغول هستند، پاسخ میدهد: گاهی با من همکاری و همیاری میکنند، اما هریک مشغولیتهای خاص خود را دارند. پسربزرگم اکنون مشغول خدمت سربازی است و پسرکوچکم درحال تحصیل است و اگر خدا بخواهد دو پسرم پس از اتمام فعالیتهای فعلی خود تصمیم دارند اینکار را وسعت بدهند.
۲۱ سال سابقه ورزشی دارم و با تمام وجود تیمداری میکردم و ۲۱ سال از حق همسر و خانوادهام گذشتم و به ورزش اهمیت دادم، چون من در سال ۷۲ با همسرم توافق کردم که یکسوم از هر آنچه درآمد دارم را برای خدمت به ورزش صرف کنم. عشقم فعالیت با جوانان است. دوست داشتم که بهعنوان یک سازنده در عرصه ورزش ایفای نقش کنم.
من درحال حاضر در ورزش قهرمانی نیستم ولی خودم را از آن جدا نمیگیرم، صبحها در ورزش همگانی که با حضور ۷۰۰ نفر از خانمها و آقایان در پارک ملت مشهد برگزار میشود، حضور دارم.
* این گزارش چهارشنبه، ۱۰ دی ۹۳ در شماره ۱۳۲ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.