محلات حاشیهای شهر مشهد افزونبر اینکه از کمبودهای زیرساختی شهری رنج میبرند، درگیر آسیبهای اجتماعی بسیاری نیز هستند که همین امر، لزوم تاسیس مراکز فرهنگی با ظرفیت جذب چشمگیر جوانان و نوجوانان را روشن میسازد.
از زمان پررنگ شدن موضوع حاشیه شهر مشهد و ضرورت اقدامات فرهنگی در این مناطق، فعالیتهای بسیاری انجام شده است، اما هنوز کافی نیست. اقداماتی، چون اختصاص بودجه جداگانه برای کارهای فرهنگی حاشیه شهر، بازسازی حوزههای علمیه درراستای کاهش آسیبهای اجتماعی، اعزام مبلغان روحانی و فعال کردن مساجد حاشیه شهر.
در این میان تعداد محدودی کانون فرهنگی مردمی نیز شکل گرفته است که بدون هیچگونه حمایت خاصی مشغول فعالیت است، اما از میان اقدامات دستگاهها، میتوان به راهاندازی مرکز فرهنگی رسالت اشاره کرد که در خیابان رسالتشمالی واقع شده است.
این مرکز فرهنگی که زیرنظر شهرداری اداره میشود، در طول این سه ماهه اخیر برنامههای موفق بسیاری برای ارتقای سطح فرهنگی محلات حاشیه شهر از مهرگان تا دروی و نیز روستاهای اطراف اجرا کرده است.
با هادی فاضل، مدیر این مجموعه فرهنگی، به گفتگو نشستیم تا هم از رسالت این مجموعه برایمان بگوید و هم از فعالیتهایی که تاکنون انجام دادهاند.
مرکز فرهنگی رسالت در سال ۱۳۸۴ در ساختمانی مربوط به بخشداری در خیابان رسالتشمالی با هدف پر کردن خلأهای فرهنگی این منطقه از شهر راهاندازی شده، اما متاسفانه در این یک دهه، چندان محل توجه و شناختهشده نبوده و بهدنبال همین موضوع استقبال چندان چشمگیری از برنامههای آن نمیشده است.
فاضل، مدیر مرکز فرهنگی رسالت، میگوید: «از زمان تاسیس این مجموعه تا به امروز برنامههای خوب و موفق زیادی اجرا شده است، اما متاسفانه بهدلیل نبود اطلاعرسانی و تبلیغات مناسب، مردم خیلی با این مرکز و برنامههای آن آشنا نبودهاند.
حتی صحبت از تعطیلی آن هم بهمیان آمده بود، با این همه خوشبختانه با اقدامات و تبلیغات مناسبی که در طول این سه ماه اخیر صورت گرفت، توانستیم این مرکز فرهنگی را تا حدود زیادی به مردم بشناسانیم و توجهها را به خودمان معطوف کنیم؛ حرکتی که باعث شد سایه خطر تعطیلی از سر این مجموعه برداشته شود.»
او با اشاره به موقعیت بد مکانی مجموعه میافزاید: «متاسفانه مرکز فرهنگی رسالت در نقطهای از خیابان رسالت و جاده سیمان واقع شده است که نسبتبه دیگر نقاط، تراکم جمعیت کمتری دارد.
همچنین قرار گرفتن مجموعه ما درمیان تعمیرگاههای خودروهای سنگین و مغازههای فروش کپسول گاز، مزید بر علت شده است تا آنطور که شایسته و بایسته است و ما انتظار داریم، از آن استقبال نشود؛ برای همین بهدنبال این هستیم که با شماری از مدارس و مساجد به توافق برسیم تا برخی کلاسها و برنامههایمان را در آنجا برگزار کنیم که موجب آشنایی و حضور بیشتر و پرشورتر اهالی در این مرکز فرهنگی شود.»
مرکز فرهنگی رسالت، روزهای شلوغ و پررونقی را پس از ماه مبارک رمضان پشتسر گذاشته است. کلاسهای آموزشی پرتعداد این مرکز از قلابدوزی و مکرومهبافی و خیاطی تا زبان و رایانه و نقاشی بهتازگی تمام شده، اما فرایند آموزش در این مجموعه فرهنگی هنوز در جریان است و بهجای بچهها حالا مادران آنها در حال آموزش دیدن هستند.
مدیر مرکز فرهنگی منطقه ما عنوان میکند: «طبق برنامهریزیهایی که انجام دادیم، تصمیم گرفتیم مطابق برنامه، هرساله کلاسهای آموزشی را برگزار کنیم، اما با تنوع بیشتر.
ما حتی برای رفع محدودیت مکانیمان ناچار شدیم اتاقهای اداری مجموعه را تبدیل به کلاس کنیم؛ بههمین علت هم کلاسهایی که در خانه فرهنگ رسالت تشکیل شد، نسبتبه فرهنگسراها هم تنوع بیشتری داشت و هم با استقبال خوبی روبهرو شد.
افراد از مسیرهای دوری مانند شهرک مهرگان و سیاسک و سیس آباد بهسختی به اینجا میآمدند تا از کلاسها و برنامههای ما استفاده کنند. همچنین با توجه به اینکه این منطقه جزو حاشیه شهر بهشمار میآید و بیشتر مردم وضع مالی خوبی ندارند، شهریهای که ما از خانوادهها گرفتیم، تقریبا یکپنجم دیگر مراکز فرهنگی وابسته به شهرداری است.»
او میافزاید: «علاوهبر همه این برنامههای آموزشی، با توجه به نیاز منطقهای که در آن فعالیت میکنیم، کلاسهای مشاوره خانواده ویژه مادران و همچنین سوادآموزی به برنامههای ثابت ما تبدیل شده است، حتی در زیرزمین ساختمان مرکز فرهنگی که فضایی سولهمانند دارد، ورزش صبحگاهی برای بانوان اجرا کردیم که با استقبال خوبی مواجه شد، تاجاییکه وقتی بنا بهدلایلی مجبور به تعطیلی این برنامه شدیم، بارها به ما اعتراض شد.»
بهجز کلاسهای آموزشی، مدیران این مجموعه تا به امروز بهمناسبتهای گوناگون، چندین و چند برنامه و جشن را نهتنها در خود ساختمان مجموعه، بلکه در دیگر نقاط و محلات خیابان رسالت (مانند زمین فوتبال دهرود و مدارس) برگزار کردهاند تا همه مردم از آن بهرهمند شوند، اما یکی از برنامههای شاخص مرکز فرهنگی رسالت، المپیک فرهنگیورزشی بوده است که چند روز پیش آیین پایانی آن برگزار شد.
فاضل میگوید: «برگزاری المپیک در کشور برزیل باعث شد ما هم به این فکر بیفتیم که المپیک فرهنگیورزشی برگزار کنیم. برنامه هم به این صورت بود که نخست، جشنی ۴۵ دقیقهای و متنوع برگزار میشد. پس از آن آقایان مشغول فعالیتهای ورزشی میشدند و برای خانمها هم برنامههای متنوعی مانند مشاورههای خانوادگی و... تدارک دیدیم.
خیلی جالب است بدانید که بیشتر کارهای این مراسم را مردم انجام میدادند؛ یعنی از چند ساعت مانده به آغاز برنامه، خودشان میآمدند و مقدمات کار را فراهم میکردند. حدود ۱۸ برنامه در طرح المپیک فرهنگیورزشی برگزار شد که ۵ برنامه در مساجد محوری محدوده قرقی و مهرگان که فاصله زیادی با مرکز فرهنگی رسالت دارند، اجرا کردیم و مابقی برنامهها را در خود مجموعه. هرشب هم نزدیک به ۵۰۰، ۳۰۰ نفر در این ویژهبرنامه فرهنگی شرکت میکردند.»
مسئول مرکز فرهنگی حاشیه شهر ادامه میدهد: «غیر از المپیک فرهنگیورزشی، در ایام ولادت حضرت معصومه (س) هم جشنی شاد و مفرح با نام «جوانهها» برگزار کردیم. همچنین در روزهای آغاز سال تحصیلی جدید، جشن شکوفهها را در چهار مدرسه در سطح محدودههایهای قرقی و سیس آباد و روستاهای اطراف برپا کردیم.»
حاشیه شهر پر از استعدادهای گوناگونی است که معمولا بنا بهدلایل مالی و خانوادگی شکوفا نمیشود و بهقول معروف، در نطفه خفه میشود، اما در مرکز فرهنگی رسالت نهتنها این استعدادها کشف میشود، بلکه حاصل آن به پول هم تبدیل میشود؛ «استعدادهایی که در این منطقه از شهر وجود دارد، واقعا در جاهای دیگر پیدا نمیشود.
این حرف من نیست؛ حرف استادانی است که برای تدریس به اینجا میآیند و بچهها را از نزدیک میبینند؛ برای نمونه چند وقت پیش استاد کلاس نقاشی ما نقاشیای را پیش من آورد که در نگاه اول فکر کردم مربوط به فردی است که چندین سال در این زمینه کار کرده است، اما وقتی ایشان گفت که این نقاشی متعلق به یکی از بچههای کلاس است که فقط هشت نُه سال دارد، واقعا تعجب کردم. به هر حال در این مرکز فرهنگی سعی میکنیم این استعدادها را شناسایی کنیم و پرورش دهیم.»
مدیر مرکز فرهنگی رسالت ادامه میدهد: «ما ازطریق همین کلاسهای آموزشی که برای بانوان برگزار کردهایم، برایشان بهصورتهای گوناگون اشتغالزایی هم انجام دادهایم. ما خودمان صنایع دستیای را که این بانوان پدید آوردهاند، میخریم و از همان بهعنوان هدیه در برنامهها و جشنها استفاده میکنیم.
همچنین با برخی مغازههای سطح شهر مذاکره کردیم و اینگونه بازاری برای فروش محصولات بانوان فراهم ساختیم. بازار فروشی نیز در مرکز فرهنگی رسالت برپا کردیم تا کارهای هنری هنرجویانمان در معرض عموم قرار بگیرد و بتوانند آن را به فروش برسانند.»
با آغاز فصل پاییز و سال تحصیلی، مرکز فرهنگی رسالت بنا ندارد مانند مراکز مشابهش به خواب زمستانی برود، بلکه قرار است برنامههای آن با سروشکلی دیگر و گستردگی بیشتری ادامه پیدا کند.
مسئول مجموعه فرهنگی رسالت در همین زمینه بیان میکند: «برنامههای فصل پاییز ما قرار است با نام احتمالی «پاییزانه» بهصورت گسترده و در سطح مدارس برگزار شود.
در این طرح قرار است مدیران مدارس با ما همکاری کنند و آسیبها و مشکلاتی را که خانوادههای دانشآموزان و خود بچهها با آن درگیر هستند، به ما معرفی کنند تا ما برای پیشگیری از آن، کلاسهای مشاورهای را در خود مدرسه برای مادران و بچهها برپا کنیم.
دلیلش هم این است که در این محلات، بیشتر بار تربیت روی دوش مادران است و اگر بتوانیم روی آنها تاثیر بگذاریم، بیتردید به کل خانواده تسری پیدا میکند. همچنین مقرر شده است نخبههای همین مدارس که وضعیت مالی مناسبی ندارند.
هرلحظه بیم آن میرود که ترک تحصیل کنند، به مرکز فرهنگی رسالت معرفی شوند تا هم با توجه به ظرفیتهای این مرکز، کلاسهای آموزشی متنوعی مانند زبان، رایانه و... برگزار کنیم و هم اینکه با کمک نیکوکاران تا هجدهسالگی و ورود دانشآموزان یادشده به دانشگاه، از آنها حمایت کنیم تا بدون دردسر و مشکل تحصیل کنند.»
در بخشی از گفتگویمان، مدیر مرکز فرهنگی رسالت به مشکلات و آسیبهای اجتماعی که محلات حاشیه شهر با آن درگیر هستند، اشاره میکند و میگوید: «بچههایی که در این محدودهها زندگی میکنند، از بدیهیترین و ابتداییترین مراکز تفریحی که در سطح شهر وجود دارد، محروم هستند.
اینجا هیچگونه فضای سبز و بوستانی وجود ندارد که کودکان و نوجوانان بهجای بازی درمیان خاک و نخالهها و حیوانات، به آنجا بروند، حتی یک زمین ساده فوتبال هم از اینها دریغ شده است.
الان ما در خود مجموعه یک سبد بسکتبال و دو میز فوتبالدستی تعبیه کردهایم، باید ببینید که بچهها با چه شور و شوقی به اینجا میآیند و به بازی کردن و استفاده از امکان یادشده مشغول میشوند.
اگر کتابخانهای هم در اینجا تاسیس شود و بچهها به کتابخوانی ترغیب و تشویق شوند، تا حد زیادی از آسیبها و ناهنجاریها جلوگیری میشود؛ کاری که ما در این مرکز فرهنگی بهدنبال اجرای آن هستیم و قصد داریم کتابخانه کوچکی را که داریم، تجهیز کنیم تا همه بتوانند از آن استفاده کنند.»
فاضل ادامه میدهد: «متاسفانه آسیبهای اجتماعی زیادی در میان کودکان و نوجوانان محلات حاشیه شهر وجود دارد. کم نیستند بچههایی که یا پدر و مادرشان هردو معتاد هستند یا اینکه پدر درگیر اعتیاد شده و منزل را ترک کرده است.
ضمن اینکه سن اعتیاد هم در این منطقه بهشدت پایین است. وجود این آسیبها باعث شده است که ما ناهنجاریهای زیادی را در رفتار کودکان و نوجوانان محلات این محدوده مشاهده کنیم.
اگر بعضی رفتارهای نادرست اجتماعی این بچهها آسیبشناسی و اصلاح شود، مباحث فرهنگی بهقول معروف روی غلتک میافتد و خودکار جلو میرود و نیاز به صرف هزینههای سنگین برای برخی فعالیتها با اثرگذاری ناچیز نیست.
کمااینکه در این مجموعه ما چنین کاری را در زمینه اعتیاد انجام دادیم و تاثیرش را کاملا مشاهده کردیم؛ بهعنوان مثال با بانویی روبهرو شدیم که طرز برخورد با همسر معتادش را نمیدانست ولی در کلاسهای مشاوره خانواده، توانست در زندگیاش تغییر مثبت ایجاد کند؛ البته اجرای این موضوع، مستلزم این است که نهتنها شهرداری، بلکه همه نهادها و سازمانهای مسئول پای کار بیایند و بهاندازه توانشان در حاشیه شهر فعالیت کنند.»
* این گزارش یکشنبه ۱۱ مهر سال ۱۳۹۵ در شماره ۲۱۸ شهرآرامحله چاپ شده است.