کد خبر: ۸۶۲۵
۱۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۰

یک محله، یک خانواده

بازنشسته‌های محله کارمندان دوم به‌واسطه سال‌ها همسایگی نه‌تنها خیلی خوب یکدیگر را می‌شناسند که به یک خانواده بزرگ شبیه شده‌اند و پیوند همسایگی خود را از گذشته تا امروز حفظ کرده‌اند.

 قدمت محله کارمندان دوم به بیش از چهل‌سال پیش برمی‌گردد. دولت وقت خانه‌های یک‌شکل این محله را می‌سازد و بین کارمندان اداره‌های مختلف تقسیم می‌کند؛ همین است که حالا قالب جمعیت این خیابان را کارمندان بازنشسته نهاد‌ها و ادارات مختلف مشهد تشکیل می‌دهند.

بازنشسته‌هایی که به واسطه سال‌ها همسایگی نه‌تنها خیلی خوب یکدیگر را می‌شناسند، که به یک خانواده بزرگ شبیه شده‌اند. سیدغلامرضا شریفی‌مقدم، غلامرضا کوه‌جانی و فرهاد منافی‌آزاد سه نفر از همین بازنشسته‌ها هستند که پیوند همسایگی خود را از گذشته تا امروز حفظ کرده‌اند.


پاتوق دانش‌آموز‌های محله

سیدغلامرضا شریفی‌مقدم، معلم بازنشسته آموزش‌و‌پرورش ناحیه ۲ و متولد سال ۱۳۲۹ است. او ۴۳ سال پیش همراه با خانواده‌اش به این خیابان نقل مکان کرده است و حالا هم یک خرازی کوچک چسبیده به خانه‌اش دارد. این خرازی را بیست‌سال پیش که بازنشسته شده، راه انداخته تا ارتباطش را با مردم به‌ویژه با دانش‌آموزان همچنان حفظ کند.

خرازی کوچکش حالا به پاتوق دانش‌آموزان محله تبدیل شده‌است. او هم خیلی وقت‌ها بی‌چشمداشت به بچه‌ها کمک می‌کند تا نمرات بهتری کسب کنند. علاوه‌بر‌این شاگرد‌های قدیمی‌اش هم به اینجا می‌آیند تا حال و احوالش را بپرسند.

آقاغلامرضا از دغدغه‌مندترین ساکنان محله هم هست و زیر‌و‌بم آن و همه داشته‌ها و کم‌و‌کاستی‌هایش را می‌شناسد. هرجا مشکلی باشد، بررسی می‌کند و گله و شکایت اهالی را به گوش مسئولان می‌رساند. از وقتی هم که بازنشسته شده‌است، بخشی از وقتش را در ادارات مختلف به پیگیری امور محله می‌گذراند تا گرهی از کار همسایه‌هایش باز شود.

فعال مسجدی

دیگر همسایه فعال خیابان کارمندان دوم، غلامرضا کوه‌جانی است. او کارمند بازنشسته بانک ملی است و سال‌۱۳۷۳ به این خیابان نقل مکان کرده است. از همان ابتدای سکونت به مسجد محله رفت‌و‌آمد داشته، اما پس‌از بازنشستگی بوده که یک‌تنه همه امور مسجد امام‌رضا (ع) را به دست گرفته است.

او حالا هم کلیددار مسجد است و هم رئیس هیئت‌امنایش؛ آن‌طور‌که همسایه‌ها می‌گویند «در مسجد هفت نفر عضو هیئت‌امنا هستند و یکی از اعضای فعال همین آقای کوه‌جانی است؛ از خرید مواد غذایی برای افطاری گرفته تا هم‌زدن دیگ شله محرم در آبدارخانه، همه‌چیز را گردن گرفته است.»

غلامرضا کوه‌جانی این فعالیت‌ها را با عشق و علاقه انجام می‌دهد؛ می‌گوید: فعالیت در مسجد باعث شد با همسایه‌ها ارتباط بیشتری داشته‌باشم. هرکسی نذری داشته‌باشد به من می‌سپارد تا بانی شوم و در مسجد خیرات کنم.

او عضو فعال بسیج محله هم هست. تلاش می‌کند تا با ارتباط‌گیری با نیروی انتظامی امنیت در محله بیش از پیش برقرار شود؛ «اطراف محله پر است از زمین خالی و رها‌شده که باعث شده اینجا به پاتوق معتاد‌ها و زباله‌گرد‌ها تبدیل شود.»

همدل و همراه

غلامرضا کوه‌جانی دوست و همسایه قدیمی فرهاد منافی‌آزاد است. او هم سال‌۱۳۷۳ به این خیابان نقل مکان کرده است. حواسش به همه همسایه‌ها هست و سعی می‌کند از حال همه باخبر باشد.

می‌گوید: اینجا همسایه‌ها شبیه یک خانواده شده‌اند. همسایه‌ای داشته‌ایم که مشکل شدید مالی داشت؛ همگی دستش را گرفتیم و برای رفع مشکلش قدم برداشتیم. یا پیش آمده است که همسایه‌ای در بیمارستان باشد و همگی با هم به عیادتش برویم.

دغدغه‌هایی که منافی درباره محله دارد، پای او را به شورای اجتماعی محله هم باز کرده است. او حالا رئیس شورای اجتماعی محله کارمندان است و خیلی از جلسات شورا در دفتر مشاور املاک او برگزار می‌شود. سوای این، مغازه او اتاق جلسات محله هم هست و بیشتر جلسات هم‌اندیشی و هم‌افزایی اهالی کارمندان اول همین‌جا برگزار می‌شود.

* این گزارش دوشنبه ۱۴ اسفندماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۷۰ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44