روزشنبه بود و ۱۳ آبان. درست مثل همین امروز که شنبه است و با روز سیزدهم از دومین ماه پاییز درآمیخته تا ما را به خاطر هها و خطرهای ۴۵ سال پیش ببرد. آن روز، تهران در اوج التهاب بود و دانشآموزان در سالروز تبعید امام خمینی (ره) به ترکیه، کلاسهای درس شان را تعطیل کردند و در دانشگاه تهران با دانشجویان انقلابی همصدا شدندتا علیه رژیم سرسپرده پهلوی اعتراضشان را با فریاد به گوش حاکمان این دودمان برسانند.
با افزایش جمعیت و پرشورتر شدن اعتراضات، نیروهای نظامی پهلوی در محوطه دانشگاه تهران به دانشجویان و دانش آموزان معترض حمله کردند و تعدادی از آنها را به شهادت رساندند. این ماجرا خیلی زود درمیان اخبار روزنامهها جای خودش را یافت تا حرمت شکنی در حریم یادگیری را محکوم کنند. روزنامههای مشهد نیز هم گام با دیگر جراید کشور به سراغ این ماجرا رفتند و از ابعاد مختلف به آن پرداختند.
ما این بار از این زاویه به تماشای ماجرای دانشگاه تهران نشسته ایم و از صفحات روزنامه به آن نگاه میکنیم. به مناسبت روز دانش آموز، به این حادثه در روزنامه خراسان و همچنین روزنامه اطلاعات که هم زمان در تهران و مشهد به چاپ میرسید، نگاهی انداخته ایم.
طبق آنچه روزنامه اطلاعات نوشته است، ساعت ۱۰ صبح دانشجویان و دانش آموزان شروع به راهپیمایی در خیابان میکنند و ساعت ۱۲ ظهر به جلوی دانشگاه میرسند. نیروهای نظامی به آنها یورش میبرند و طبق شنیده ها، یک مأمور با لباس شخصی با کلت کمری به طرف دانشجویان شلیک میکند که خلع سلاح میشود.
دانشجویان قصد خروج از دانشگاه و ادامه راهپیمایی را دارند که با قوای انتظامی روبه رو میشوند. نیروهای حکومت، تیراندازی میکنند و در ادامه دانشگاه صحنه خونین این برخوردها میشود. مجروحان به چند بیمارستان انتقال مییابند تا مداوا شوند. نیروهای نظامی وارد محوطه دانشگاه میشوند و دانشجویان برای مقابله با این حمله، آتش برپا میکنند.
با شدت یافتن تظاهرات، مأموران حکومت نظامی خیابانهای اطراف دانشگاه، قسمتی از خیابان شاهرضا را میبندند و دانشجویان و دانش آموزان در خیابانهای شاه و بولوار الیزابت پراکنده میشوند. ساعت ۲ بعدازظهر، سربازان حکومت نظامی به روی دانشجویان و دانش آموزانی که در داخل دانشگاه بودند، آتش میگشایند.
در همین لحظات، نخست تعدادی از دانشجویان غرق درخون به زمین میافتند که بلافاصله دانشجویان دیگر آنها را به دانشکده پزشکی منتقل میکنند، اما چون در دانشکده مزبور وسایل درمانی نبوده است، دانشجویان با چند اتومبیل، مجروحان را به بیمارستان پهلوی میرسانند. مجروحان که در بخش جراحی بیمارستان پهلوی بستری شده اند، شش نفر هستند که دو نفر آنها به علت خونریزی زیاد به اتاق عمل برده میشوند و چهار نفر دیگر در بخش اورژانس تحت درمان قرار میگیرند.
کارکنان بیمارستان پهلوی اعلام میکنند: «چون مأموران نمیگذارند اتومبیل حامل خون به بیمارستان وارد شود، از جوانانی که در سالن اورژانس بیمارستان جمع شده اند، خواستیم برای نجات جان مجروحان خون بدهند». بلافاصله حدود صد نفر از جوانان دختر و پسر به صف میایستند و خون خود را هدیه میکنند و چند تن از پزشکان بیمارستان نیز فورا به بیمارستانهای دیگر میروند تا به مجروحان رسیدگی کنند.
دکترشیبانی، رئیس دانشگاه، واقعه را این طور توصیف میکند: «من تا ساعت ۱۲:۳۰ جلوی در بزرگ دانشگاه بودم و جریان مانند هر روز عادی بود. هنگامی که به طرف مسجد دانشگاه، محل تجمع دانشجویان، به راه افتادم، گاز اشک آور به داخل دانشگاه پرتاب شد و تیراندازی به طرف اجتماع کنندگان در داخل دانشگاه آغاز گردید که متأسفانه چند نفری نیز مجروح شدند و من که گاز اشک آور ناراحتم کرده بود، اگر کمک دانشجویان نبود، جزو مجروحان دیروز بودم».
روزنامه «خراسان» در ۱۴ آبان سال ۱۳۵۷، یعنی یک روز پس از حادثه خونین دانشگاه، در صفحه یک خود با تیتر «آخرین خبر؛ کشتار خونین در دانشگاه تهران» مینویسد: «در ادامه تظاهرات دیروز تهران که در مقابل دانشگاه تهران ابعاد گسترده تری به خود گرفته بود، بعدازظهر دیروز بنا به گزارش خبرگزاری پارس، بین تظاهرکنندگان و مأموران انتظامی درگیری به وجود آمد و تعدادی، کشته و زخمی شدند».
این روزنامه در ادامه، از چهره خشن تظاهرات روز گذشته خبر میدهد و آمار اولیه کشته شدگان را چهار نفر اعلام میکند. همین روزنامه در صفحه دوم خود، این خبر را از زاویه دید یک خبرنگار اعزامی از مشهد به تهران، چنین نقل میکند: «در ادامه تظاهرات چند روز گذشته دانشجویان و دانش آموزان دیروز نیز تعداد کثیری از دانشجویان در مسجد و زمین چمن دانشگاه تهران گردهم آمدند. نمایندگان دانشجویان در این اجتماع طی سخنانی، خواستار لغو حکومت نظامی و آزادی زندانیان سیاسی شدند.
از ساعت ۱۱ دیروز به تدریج گروه کثیری از دانش آموزان دبیرستانهای خوارزمی، جاوید، کریم خان، سنائی، محمدرضاشاه، بهار، امید، هدف شماره ۳ و ۴، هشترودی، دکترنصیری، خانعلی، خوارزمی شماره یک و ۲ و هنرستان شماره ۷، زاگرس، مروی و وحید نیز به آنها پیوستند.
براساس گزارش رسیده، در ساعت ۱۲:۳۰ دیروز بین تظاهرکنندگان که در دانشگاه تهران هستند و پلیس درگیری ایجاد شد. براساس همین گزارش، ابتدا پلیس مبادرت به تیراندازی هوایی کرد و باتوجه به گسترش تظاهرات، خبر رسید که چند نفر مجروح شده اند».
در روز حادثه، مشهد شاهد صحنه تظاهرات است و مردم به مناسبت سالگرد تبعید امام خمینی و اعتراض به حکومت نظامی، به خیابانها میریزند. از زاویه دیدِ یک کشور درحال انقلاب، همه چیز عادی است. اما وقتی که اخبار دانشگاه به گوش مردم میرسد و بخشی از تصاویر آن از تلویزیون پخش میشود، ماجرا بعد دیگری پیدا میکند.
در چهارهمین روز آبان، اعتصابهای گوناگون در سازمانها و ادارات مختلف و بیانیههای محکومیت، یکی یکی از راه میرسد و کار حکومت را لنگ میکند. تظاهرات آرامی با حضور پررنگ دانش آموزان و زنان در مشهد برگزار میشود و روزنامه خراسان، آن را چنین گزارش میکند: «تظاهرکنندگان دیروز و دیشب در شعارهای خود، خواستار مجازات عاملین حادثه اسف بار دانشگاه تهران بودند».
طبق آنچه این روزنامه انعکاس داده است، تظاهرکنندگان از چهارراه نادری به حرکت درمی آیند و پس از عبور از خیابانهای شاهرضا، خسروی، پهلوی و نادری، بدون دخالت مأموران انتظامی متفرق میشوند. همچنین در ۱۵ آبان به مناسبت سومین روز شهادت شهدای دانشگاه تهران، مراسمی را دانشگاهیان دانشگاه فردوسی برگزار میکنند و مجلس ترحیم دیگری در منزل آیت الله قمی برپا میشود. سپس اقشار مختلف به سوی میدان سعدآباد حرکت میکنند تا به فرهنگیان اعتصابی بپیوندند. همین تجمع، منجر به تغییر نام میدان سعدآباد به تختی میشود تا این تغییر با نام شهدای دانش آموز گره بخورد.
در این روز همچنین خبر تشییع یکی از کشته شدگان در پایین صفحه نخست روزنامه خراسان، با این مضمون به چاپ میرسد: «کارکنان و اعضای کادر اداری بیمارستان پهلوی، همگام با دانشجویان و دانش آموزان، صبح دیروز در تشییع جنازه یکی از کسانی که پریروز در حادثه دانشگاه تهران به قتل رسیده است، شرکت کردند».
گمانههای ضدونقیضی درباره شهیدان کوی دانشگاه وجود دارد که در جراید نیز انعکاس مییابد. آمار کشته شدگان حوادث دانشگاه در این روز را دولت دو نفر اعلام میکند. براساس دیدهها و شنیدههای افراد متفرقه که در اطراف این حادثه حضور داشتند، تعداد شهدا بین هشت تا ده نفر تخمین زده میشود. روزنامه آسوشیتدپرس نیز قربانیان کوی دانشگاه تهران را ۱۰ نفر مینویسد. دانشجویان آمار دیگری ارائه میکنند و تعداد قربانیان آنها تفاوت فاحشی با دیگر آمار دارد.
طبق گفته دانشجویان، ۶۵ نفر در این حادثه جان باخته اند. این تفاوت درمیان آماری که در روزنامههای مختلف نیز به چاپ رسیده است، دیده میشود. همچنین روزنامه اطلاعات از قول پزشکان بیمارستان، تعداد اجساد حوادث دانشگاه را هفده تن اعلام میکند.
بنا به آمار بنیادشهید انقلاب اسلامی، درمیان شهدای انقلاب تنها نام دو نفر، «مصطفی حاجی» و «سیدمهدی سیدفاطمی» ذکر شده است که تاریخ شهادتشان ۱۳آبان۱۳۵۷ است.
از میان دو شهید دانشگاه، سیدمهدی سیدفاطمی، دانش آموزی است که همراه دیگر محصلان دبیرستانی در اعتراضهای دانشگاه حضور یافته است و همان جا به شهادت میرسد. حضور یک دانش آموز در میان شهدای دانشگاه، بهانهای شد تا با هوشمندی دانش آموزان آن دوره، روز دانش آموز در همان سال رقم بخورد و سال بعد این روز با نام دانش آموز و با حضور اقشار مختلف، پرشور گرامی داشته شود.
۱۶ بهمن ۱۳۵۷ جمعی از دانش آموزان مدارس پایتخت، بیانیهای مینویسند و آن را برای روزنامه اطلاعات میفرستند تا به اطلاع دیگران برسد. این محصلان ضمن یادآوری و تجلیل از مبارزات دانش آموزان ایران و نقش مؤثر آنها در این جنبش، شنبه ۱۳ آبان را روز شهیدان دانش آموز مینامند. در این بیانیه آمده است: «ما دانش آموزان ایران این روز را به عنوان روز دانش آموز اعلام نموده و قصد داریم هرساله با یاد شهیدانِ جنبش دانش آموزی، در این روز بر وحدت و یکپارچگی خود بیفزاییم».
در پایان بیانیه اضافه شده است که در روز ۲۳ بهمن جاری به مناسبت صدمین روز شهادت شهدای دانش آموز، دانش آموزان مراسمی را برگزار خواهند کرد و از خانوادههای دانش آموزان شهید دعوت شده است تا ضمن شرکت در این مراسم، قطعه عکسی نیز از فرزند شهیدشان دراختیار کمیته برگزاری مراسم ۲۳ بهمن بگذارند.
* منابع: روزنامه اطلاعات، سالهای ۵۷ و ۵۸. روزنامه خراسان، سال ۵۷. «انقلاب اسلامی و مردم مشهد»، تألیف رمضانعلی شاکری. «مشهد از مقاومت تا پیروزی»، نگارش جمعی از نویسندگان.
با تشکر از: کارشناسان بخش اسناد و مطبوعات مرکز اسناد آستان قدس رضوی.
* این گزارش شنبه ۱۳ آبانماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۰۷۴ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.