هنوز هم قدیمیها وقتی میخواهند آدرس بدهند، نام «کوچه کارخانه کبریت» را بهکار میبرند؛ کوچهای قدیمی با قدمتی بهاندازه قدمت مشهد مدرن. این کوچه بهدلیل وجود کارخانه کبریتسازی در آن، به کوچه کارخانه کبریت معروف شده است؛ کارخانهای که اگرچه در ابتدای انقلاب بعد از سالها فعالیت بسته شد، نام خود را برای همیشه برروی این کوچه به یادگار نهاد.
کوچه کارخانه کبریتِ دیروز همان خیابان آیتالله عبادی ۳۰ امروز است که هنوز هم بقایای کارخانه در آن دیده میشود. بنای اصلی کارخانه خراب شده است و فقط نگهبان سالخورده آن که زنی متدین است، در خانهای قدیمی در همین کوچه زندگی میکند، اما بنا بهگفته اهالی قدیمی محل، تاثیر این کارخانه هنوز هم برروی بافت و فرهنگ خیابان دیده میشود.
در این گزارش سعی کردهایم به قدمت کوچه کارخانه کبریت بپردازیم؛ کوچهای که یک مدرسه وقفی صدونودساله را در خود جای داده است یا همان مسجدِ وقفی آقای «بهنامخدا» که خودش زمینش را وقف کرد و ساخت.
کارخانه کبریتسازی برای خیلی از اهالی خیابان آیتالله عبادی ۳۰ که با ساختمانسازی جدید در این خیابان سکونت دارند، ناآشناست. مهین خانزاده، یکی از بانوان قدیمی محله، میگوید: «وقتی برای سکونت به این خیابان آمدم، کارخانه کبریت تعطیل شده بود؛ یعنی هنوز انقلاب نشده بود که کارخانه تعطیل شد.
صاحب آن سیدی بود که ساکن مشهد هم نبود. کسی از اسمورسم او خبر ندارد یا لااقل من کسی را در محله ندیدهام که او را بشناسد. مردم همان زمان هم میگفتند یک روز اعلام کردند که کارخانه تعطیل است و از فردایش کارگران آن بیکار شدند.»
این بانوی قدیمی با دست به خانهای اشاره میکند که بهجای کارخانه در اواسط کوچه، جا خوش کرده است و آپارتمان تقریبا تازهسازی است و ادامه میدهد: «کارخانه که تعطیل شد، زن و شوهری که نگهبان آن بودند، در ساختمان نگهبانی ماندند و درحالحاضر هم از اعضای کارخانه کبریت فقط آنها باقی ماندهاند.»
خانم پیکان، یکی دیگر از قدیمیهای محله که بهگفته خودش زاده همین کوچه است، نیز میگوید: «خیابانهای اطراف همه بنبست بود و کوچه کارخانه کبریت، از معابر اصلی مردم آن زمان محسوب میشد و رفتوآمد در آن زیاد بود.»
این بانوی قدیمی محله هم از اسمورسم صاحب کارخانه چیزی به یاد ندارد. تنها نشانی که از او به یاد دارد، سیدی است که صاحب کارخانه بوده است و مردم «آقاسید» صدایش میکردهاند.
خانم پیکان در ادامه میگوید: «ساکنانِ این خیابان را آن زمانها که کارخانه فعال بود، کارگران کارخانه تشکیل میدادند، اما وقتی که کارخانه تعطیل شد، کمکم کارگران جای خود را به مردم عادی دادند و ساکنان جدید آن، بازاریان بنام مشهد شدند و تکوتوکی از کارگرانِ کارخانه تعطیلشده.»
کارخانه کبریتسازی آقاسید آن زمان فقط ازمیان دختران و پسران محله کارگر، نیرو جذب میکرد و حدود ۲۰۰ کارگر داشت. در ادامه با محمودآقای خواربارفروش گفتگو میکنیم. او یکی از قدیمیهای کوچه است که هیچکس فامیلش را نمیداند و وقتی هم که از خودش فامیلش را میپرسم، با لبخند میگوید: «دخترم! همان محمود خواربارفروش بنویس.»
او درباره این کارخانه میگوید: «۵۰ سال است که در این محل کاسبی میکنم. همه را هم میشناسم، اما وقتی به این خیابان آمدم، کارخانه کبریت تعطیل شده بود. دلیلش را نمیدانم، اما مردم آن زمان میگفتند، چون صاحبش ساکن مشهد نبود، سر زدن به کارخانه برایش مشکل بود و برای همین کارخانه را تعطیل کرد.»
محمودآقا ادامه میدهد: «آقاسید مرد خوبی بود؛ چون وقتی کارخانه تعطیل شد، کارگرانش خیلی ناراحت شدند. او تمام دختران و پسران جوان محله را سر کار برده بود و حقوق خوبی به آنها میداد و آنها هم از وضعیتشان راضی
بودند.»
آن زمانها که مغازههای شیک نبود و خبری از دکورهای شیک هم نبود، یک پیشخوان و چهار قفسه ساده فلزی، تنها تزیین و دکور مغازهها بهشمار میرفت. کوچه کارخانه کبریت پر از مغازههای قدیمی است که صاحبان آن هنوز هم با همان شکل و فرم سابق درحال کاسبی هستند.
یکی از نشانههای هویتی این کوچه، همین دکانهای قدیمی است با کاسبانی که هنوز هم معتمدان محله هستند و کوچکترین رفتوآمد کوچه را زیرنظر دارند. این کاسبان بهگفته یکی از بانوان، امنیت محله بهشمار میروند؛ البته مغازههایی هم هستند که بعد از فوت صاحبشان، فروخته شده اند.
یکی از این مغازهها، مغازه لبنیاتی آراسته است؛ مردی که سالها در این کوچه زیست و پسرانش شهیدِ انقلابی هستند. مغازه او اکنون خواربارفروشی شده و خانهاش تبدیل به تنها حسینیه خیابان. مغازه عطاری صادقخان یکی دیگر از این مغازههاست. صادقخان سالهاست که فوت کرده است و اهالی کوچه از او به نیکی یاد میکنند. عطاری صادقخان هنوز هم در ابتدای این خیابان پابرجاست و برای هر دردی یک معجون و جوشانده داشته است.
مدرسه کمالالملک یکی از مدارس قدیمی این خیابان است. این مدرسه در انتهای کوچه و بهاصطلاح در بنبست آن قرار دارد و سالهاست که دانشآموزان زیادی از آن فارغالتحصیل شدهاند. این مدرسه قدیمی که ابتدا نامش کمالالملک بود، این روزها به «زندهیاد قسمتی» تغییر نام داده است.
مدرسه، قدمتی نودساله دارد و وقفی است و نوادگان مرحوم قسمتی آن را ساختهاند. بهگفته اهاالی محله، جد بزرگ قسمتیها در سال ۱۲۴۷ هجریقمری زمین این موقوفه را به مساحت ۵ هزار مترمربع با نیت صرف در امور خیر و عامالمنفعه وقف کرد و در سال ۱۳۴۱ هجریشمسی در این قطعه زمین وقفی، ساختمان و بنای مدرسهای به یادبود واقف در دو طبقه احداث شد. قیمت موقوفه مرحوم قسمتی، بالغبر ۱۰ میلیارد تومان برآورد شده است.
محمودآقای خواربارفروش درباره این مدرسه میگوید: «بیش از ۴۰سال است که من در این محله ساکن هستم. این مدرسه در این خیابان قرار دارد. دانشآموزان بسیاری از آن فارغالتحصیل شدهاند و اکنون یا دکترند یا وکیل. شهیدان آراسته هم همینجا درس خواندند.»
خانم پیکان نیز در اینباره میگوید: «مدرسه کمالالملک یا همین قسمتی، زمانی دوشیفته دختر و پسر بود. من هم در همین مدرسه درس خواندم. تمام بچههایم در این مدرسه درس خواندهاند. مدرسه بسیار خوبی است و تمام شاگردان جدید و قدیمش برای خودشان دارای اسمورسم شدهاند.»
مدرسه نظام یا داورپناه از مدرسههای دیگری است که در این خیابان، قدمتی چهلساله دارد. این مدرسه قبل از انقلاب و در سالهای ابتدایی دهه ۵۰ تاسیس شده است.
یکی از شاگردان مدرسه که هنوز هم در کوچه کارخانه کبریت سکونت دارد، در اینباره میگوید: «مدرسه داورپناه اولین مدرسه نظام در مشهد بود. من و چند نفر دیگر تنها غیرنظامیان آن بودیم. مدرسه خوبی بود که اتفاقا آقای داورپناه هم مدتی در آن خدمت کرد. بعدها این مدرسه جمع شد.»
مدارس هروی و خرسندی نیز از مدرسههای بنام این کوچه است که این روزها انبار آموزشوپرورش شده است.
حمام پیروز اگرچه در خیابان کارخانه کبریت نیست، نقش زیادی در قدمت این خیابان دارد. این حمام این روزها دیگر بسته شده و تنها نامی از آن باقی مانده است، اما مردم کوچه هنوز هم آن را به یاد دارند؛ چراکه تنها گرمابه کوچه محسوب میشده است.
مسجد خاتمالاوصیا یکی از مساجد قدیمی مشهد است و هویت این کوچه بهشمار میرود. این مسجد نیز وقفی است و صاحب این وقف بزرگ در محله عبادی زندگی میکند. این مسجد را سیدی به نام «امیدبهخدا» وقف کرده است.
آقای امیدبهخدا معمار بود و مسجدش را خودش ساخت. بهگفته حاجآقا شعبانعلی حافظی، از قدیمیهای این کوچه، مسجد خاتمالاوصیا در زمان انقلاب پایگاه انقلابیها بود و در زمان جنگ نیز محلی برای اعزام جوانان محله به جبهه.
شهیدان زیادی از این مسجد به جبهه اعزام شدند؛ شهیدانی همانند جواهری، نجاتی، محبی و... که نام و یادشان برای همیشه در ذهن اهالی این کوچه، جاویدان است. این مسجد اکنون در طرح عقبنشینی قرار دارد و مردم محله بهشدت از این موضوع نگرانند. بهگفته خانم خانزاده، تمام این کوچه عقبنشینی است و بهمرور زمان، خانهها و درختان بهخاطر همین طرح، خراب یا قطع شدند.
حاجآقا حافظی ۵۰ سال است که در این خیابان زندگی میکند. میگوید که خیلی از خاطرات را فراموش کرده است، ولی وقتی از او درباره قدمت کوچه کارخانه کبریت و آدمهای قدیمی آن میپرسم، کمی تامل میکند و انگشتانش را به پیشانی میکشد و میگوید: «درست است که این کوچه به نام کارخانه کبریتسازیاش معروف شده است و هنوز هم به همین نام خوانده میشود، اما در ابتدای این کوچه یک شعبه نفت بود که خیلی هم معروف بود؛ البته شعبه که میگویم، منظور مغازه بزرگی نیست. مغازه کوچکی بود که ما به آن میگفتیم مغازه نفتی. اسم صاحب مغازه را به یاد ندارم. مرد خوبی بود خدابیامرز. او یک دست داشت. برایش نفت میآوردند و او هم به مردم میفروخت. کسی را معطل نمیگذاشت. همیشه هم نفت داشت که جواب مردم را بدهد.»
ساکنان کوچه کارخانه کبریت نیز بهنوعی هویت آن هستند. افرادی که بهگفته خانم پیکان، روزگاری فقط کارگر کارخانه بودند و بعد از تعطیلی آن یا از آنجا کوچ کردند یا ماندند و کار دیگری را شروع کردند، اما حاجآقا حافظی در اینباره روایت دیگری دارد.
او میگوید: «روزگاری در این کوچه همه همتراز هم بودند. پیر و جوان کارگر بودند. از صبح که از خانه بیرون میآمدند، تا شب دنبال یک لقمه نان حلال بودند. آن روزها حجره هم نبود مثل الان. تکوتوک حجرهدار بودند، اما این روزها ساکنان این کوچه از هر صنف و قشری هستند؛ از کارمند بگیرید تا بازاریِ نامونشاندار.
یکی از افراد صاحبنام این خیابان، فامیلهای مافی هستند؛ افراد سرشناسی که این روزها دیگر در این خیابان زندگی نمیکنند. درشکهچیهای قدیمی مشهد هم در این خیابان زندگی میکردند. سیدی هم بود که فامیلش از خاطرم رفته، اما آدم خیلی خوبی بود. از یزد آمده بود و بچه زیاد داشت.»
موضوعی که حاجآقا حافظی بعد از اتمام صحبتهایش درباره آن ابراز تاسف میکند، رفتن اهالی قدیمی از این خیابان است و بچههایی که خانههای پدری را یا فروختند یا کوبیدند و از نو ساختند.
* این گزارش شنبه ۵ اسفند ۹۶در شمـاره ۲۸۲ در شهرآرا محله منطقه دو چاپ شده است.