کد خبر: ۶۸۸۷
۲۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
خاطرات مشهدی‌ها از سناباد تا دروازه قوچان

خاطرات مشهدی‌ها از سناباد تا دروازه قوچان

مجربی، یکی از پیش‌کسوتان محله سناباد درباره این محله می‌گوید: از پل خاکی به طرف سناباد و پنج‌راه سناباد به بعد بیابان بود و چاه‌هایی که برای قنات‌ها حفر شده بودند مشاهده می‌شد. ما اینجا چند قنات داشتیم.

هویت شهر را باید میان خاطرات ساکنان آن یافت. برای جمع‌آوری تاریخ شفاهی منطقه یک مشهد در خیابان‌ها راه رفتیم و با قدیمی‌ها هم‌کلام شدیم. 

مجربی، یکی از پیش‌کسوتان محله سناباد درباره این محله می‌گوید: از پل خاکی به طرف سناباد و پنج‌راه سناباد به بعد بیابان بود و چاه‌هایی که برای قنات‌ها حفر شده بودند مشاهده می‌شد. ما اینجا چند قنات داشتیم، یکی قنات سناباد و دیگری سرسبیل و یک قنات دیگر هم که از داخل حیاط بعضی منازل عبور می‌کرد؛ برخی از این قنات‌ها برای آبیاری زمین‌هایمان بود.

این ساکن قدیمی به بخشی از خیابان سناباد اشاره می‌کند و می‌افزاید: از اینجا تا میدان تختی یا همان سعدآباد، باغ بود. یک میدان خاکی هم تقریبا کنار پمپ‌بنزین کنونی وجود داشت. درست در جایی که شرکت ملی گاز است.

بعد از آنجا هم دیگر بیابان و باغات بود. کنار خیابان آبکوه هم از همان زمان مزارع کشاورزی جو و گندم قرار داشت. سناباد یک بنای قدیم هم به نام مسجد سناباد داشت که به پایین پله می‌خورد و بعد‌ها در گذر زمان تخریب شد. حمام دیگری نیز به‌نام حمام سرسبیل واقع در حاشیه خیابان دانشگاه بود که محدوده آن اکنون پشت حاشیه خیابان دانشگاه افتاده و تبدیل به پارکینگ شده است. در گذشته خیابان‌های فرعی همه خاکی بودند و خانه‌ها، خانه‌باغ بود. خوشبختانه خانه‌ها و خیابان سناباد هیچ تغییری از آن زمان نکرده و عرض خیابان همان است که در گذشته بوده است.

به خاطر دارم از سناباد ۶ تا میدان سناباد، قبرستان بود و مرده‌شورخانه آن در سناباد ۴ کنونی قرار داشت که چندین سال بعد آن‌ها نیز تخریب شدند. اما به‌جرئت می‌توان گفت از سال‌های ۵۶ و ۵۷ به بعد به‌تدریج وسعت شهری افزایش یافت و محدوده سناباد نیز توسعه پیدا کرد و به شکل امروزی درآمد.

دهلوی از ساکنان قدیم محله سناباد که در این محله متولد شده هم درباره تاریخچه سناباد می‌گوید: در گذشته اینجا دهی بود که به نام سناباد شهرت داشت و در واقع این منطقه قدمت بسیار زیادی در حدود هزاران سال دارد. سال‌ها قبل هم سناباد جزو دو سه خیابان اصلی شهر بود و به لحاظ موقعیتی بالای شهر به‌حساب می‌آمد، آن زمان هنوز نه احمدآبادی بود و نه بولوار سجادی. در آن زمان احمدآباد، باغات بود و آنجا کشاورزی می‌شد و انتهای آن به باغ ملک‌آباد می‌رسید. تمام مالکان بزرگ منطقه و در واقع افراد متمول شهر هم آنجا ساکن بودند.

او ادامه می‌دهد: در زمان کودکی‌ام خیابان سناباد خاکی بود و به یاد دارم که آن زمان برای انجام آسفالت خاک‌برداری می‌کردند و از آنجایی‌که این محله جزو مناطق بالای شهر محسوب می‌شد، زود آسفالت شد. افرادی هم که در اینجا سکونت داشتند از قومیت‌های مختلف بودند، در کوچه منوچهری یا مسعود، ترک‌ها ساکن بودند و آنجا به محله ترک‌ها معروف بود؛ ارامنه هم در محدوده‌ای بودند که به خیابان دانشگاه منتهی می‌شد.

می‌توان گفت که اینجا تقریبا کنار شهر بود و از چهارراه پل خاکی، تا اینجا همه باغات زرد‌آلو بود. بیشتر افرادی که در این محله زندگی می‌کردند، درشکه داشتند، اما حدود سال‌۱۳۴۶ در همین منطقه که ترک‌ها ساکن بودند درشکه‌ها به مرور تبدیل به تاکسی شدند و از زمان انقلاب اسلامی ایران تاکنون خیابان‌های محله دستخوش تغییرات شد و حتی شکل ظاهری برخی ساختمان‌ها در کنار حفظ اصالت خود تغییر کرد و مدرن شد.

 

در کوچه منوچهری یا مسعود، ترک‌ها ساکن بودند و آنجا به محله ترک‌ها معروف بود

دالان بهشت

مولوی به میدان شریعتی فعلی اشاره می‌کند و می‌افزاید: نام قبلی‌اش «تقی‌آباد» بود. میدانی سرسبز که گل و گیاه فراوانی داشت و در وسط آن حوض آبی قرار داشت. فاصله میدان تقی‌آباد تا میدان فلسطین امروزی، در سال‌های خیلی دور جاده خاکی بود و اطرافش باغ‌های زیادی قرار داشت و از ساعت ۸ شب به بعد هیچ امنیتی هم نداشت.

در محل بیمارستان قائم کنونی هم فقط درخت و باغ بود و روبه‌روی آن اصطبل اسب ارتش قرار داشت. کم‌کم باغ‌ها به خانه تبدیل شد، اما هنوز آب لوله‌کشی ایجاد نشده بود. در سال‌های بعد بیمارستان قائم و بیمارستان فرح در کنار یکدیگر ساخته شدند که بعد از انقلاب، بیمارستان فرح به مرکز اورژانس بیمارستان قائم تبدیل شد.

بیشتر تغییرات خیابان‌های مشهد در سال‌های پس از انقلاب انجام شد، در دو طرف باغ ملک‌آباد به سمت میدان آزادی درختان سربه فلک کشیده‌ای قرار گرفته بود که شاخه‌های درهم تنیده‌ای داشت که به «دالان بهشت» معروف بود، اما در اثر گسترش وسعت شهری کم‌کم از بین رفتند.

 

حفظ اصالت قدیمی

حبیب‌ا... ۷۳ ساله ساکن خیابان توحید است. گرد پیری به‌خوبی روی موهایش نمایان است، اما با حوصله و خوش‌رویی به سؤالات پاسخ می‌دهد. او می‌گوید: سالیان زیادی است که اینجا سکونت دارم. در همین‌جا به دنیا آمده‌ام و اکنون دو پسرم هم در همین خیابان مغازه دارند و مشغول به کار هستند.

در گذشته که شهر وسعت آنچنانی نداشت و مشهد به چندین خیابان کوچک محدود می‌شد، ورودی شهر مشهد از سمت شمال و قوچان از قسمت دروازه قوچان بود. قبل از میدان توحید کنونی به سمت حرم مطهر، دروازه‌ای قرار داشت که نامش «دروازه قوچان» بود.

این دروازه در ساعاتی از شبانه‌روز باز می‌شد و مردم، مسافران و باربران می‌توانستند وارد شهر شوند و سپس بعد از غروب آفتاب تا طلوع صبح روز بعد بسته می‌شد. بیشتر اهالی این خیابان هم یا علافی (خواروبارفروشی) داشتند یا گاری و درشکه درست می‌کردند.

او دستش را بالا می‌برد و به وسط خیابان توحید اشاره می‌کند و از چندین سال قبل از انقلاب می‌گوید: در گذشته جوی آبی در اینجا وجود داشت که روی آن چند پُل برای عبور و مرور قرار گرفته بود. درختان بلندی هم در اطراف جوی آب قرار داشت. حتی روز‌های جمعه عده‌ای گوسفندان خود را برای شست‌وشو به این جوی آب می‌آوردند و این جوی حکم تفریحگاه را برای مردم داشت.

در اطراف آن کاروان‌سرا‌های بزرگ محل نگهداری اسب، شتر و کارگاه‌های دباغی، صباغی، انبار‌های غله و بوجاری بود. به‌مرور زمان درخت‌ها قطع شدند و خیابان سنگ‌فرش شده جای خود را به جوی آب داد. به‌تدریج خودرو‌ها زیاد شدند به‌طوری‌که اگر درگذشته از صبح تا شب فقط ۲۰‌خودرو تردد داشت اکنون به ۲ هزارتا رسیده است.

آقا حبیب‌ا... به ابتدای توحید اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: در این قسمت هم قبرستان قرار داشت که چندین سال قبل از انقلاب خراب شد و مخروبه باقی ماند. تا اینکه از سال ۵۰ با دستور ولیان (تولیت آستان‌قدس و استاندار وقت) تبدیل به خیابان شد و پس از انقلاب هم به شکل کنونی درآمد. در همان سال‌ها قسمت دروازه ورودی هم تخریب و به ایستگاهی برای مسافران قوچان و دیگر شهر‌ها تبدیل شد.

شهروند دیگری با نام فرج که متولد ۱۳۳۲ است، در ادامه صحبت‌های دوستش اضافه می‌کند: این قسمت از شهر، به دلیل اینکه به حرم رضوی نزدیک است، بافت شهری اصالت قدیمی خود را حفظ کرده و از زمان انقلاب تاکنون خیلی تغییر نکرده است.

به‌جز ایجاد پاساژ نصر و سه یا چهار ساختمان چندطبقه‌ای که طی سال‌های اخیر اضافه شد. اکنون هم که حدود یک‌سالی است خط ویژه اتوبوس ازسوی شهرداری در این محل احداث شده است. او به تغییر مفید و مثبت دیگری در خیابان توحید اشاره می‌کند و می‌افزاید: به‌تازگی در زمین‌های مخروبه و رهاشده‌ای چندین مکان جدید به نام «پاتوق» با هدف بهینه‌سازی از فضا احداث شده که شکل ظاهری زیبایی به این خیابان داده است و حس نوستالوژی‌های قدیم را یادآور می‌شود.

 

رشد و توسعه سریع

علی صمدی جوان، یکی از ساکنان محله سجاد، درباره پیشینه آن می‌گوید: «زمان شکل‌گیری و قوام این محله که در ابتدا «زیباشهر» نام داشت، حدود ۵ سال از عمر ۴۰ ساله انقلاب کمتر است.

یعنی ما می‌توانیم حدود ۳۵ سال هویت برای این محله تعریف کنیم که در حال حاضر قسمت به قسمت رشد کرده است. ساکنان اولیه این منطقه کسانی بودند که قطعاتی از زمین این محله را به صورت ویلایی ساختند. به طور مثال در خیابان حامد شمالی که بیشتر بیابان و زمین خالی بود تنها یک تا دو خانه و ساختمان ساخته شده بود. 

اما یکی از دلایل رشد سریع این محله، مشوق‌های مدیریت شهری وقت بود که برای آن در نظر گرفته شد که به جرئت می‌توان گفت طبق زمانی که برای گسترش آن تعریف شده بود، خیلی هم سریع رشد کرد و بعد از انقلاب جمهوری اسلامی به عنوان محله نخست مشهد جای خود را باز کرد. به طوری که بعد از بافت‌های اصلی بالاخیابان، پایین‌خیابان، سی‌متری احمدآباد و کوهسنگی که آخرین مراحل بافت شهری در آن زمان بودند، بعد از انقلاب اصلی‌ترین بافت جدید شهری بولوار سجاد محسوب می‌شد.  

رشد محله تاکنون هم خیلی خوب انجام شده است، به طوری‌که بانک‌های مطرح، مراکز خرید و تجاری مناسب و ساختمان‌های خوب و زیبایی نیز در آن قرار دارد و از محلات مطلوب و مورد علاقه مردم مشهد است.»

او درباره علت علاقه مردم به محله سجاد بیان می‌کند: مردم به دنبال تنوع و چیز‌های جدید هستند. هم‌زمان با رشد و پیشرفت روزافزون بولوار سجاد، ما شاهد رشد شهرنشینی و تمکن مالی در بولوار وکیل‌آباد (خیابان‌های هفت‌تیر، هاشمیه، کوثر و باهنر) هم بوده‌ایم.

اما علت علاقه مردم به بولوار سجاد را می‌توانیم به موج ذائقه مردم مشهد در تغییر مکان‌های شهرنشینی به جا‌های جدیدتر با رشد و توسعه بیشتر تعمیم دهیم که خوشبختانه بولوار سجاد در این موج قرار می‌گیرد و دچار تغییرات چشمگیر مثبتی می‌شود.

 همچنین مراکزی که در اطراف سجاد قرار دارد مانند دانشگاه فردوسی و پارک ملت، شاخصه‌هایی هستند که با وقوع انقلاب اسلامی سبب رشد، توسعه و مطلوبیت این محله شده است.

صمدی درباره توسعه سجاد در سال‌های اخیر توضیح می‌دهد: محله سجاد از یک طرف به ملک‌آباد و از طرف دیگر به یکی از خیابان‌های قدیمی مشهد مانند سناباد و از طرفی هم به فلسطین منتهی می‌شود و یک پل ورودی هم به وکیل‌آباد دارد. در سال‌های اخیر هم با حفظ اصالت محله، فقط تغییرات بازپیرایی در پاساژ‌ها و پارک‌ها انجام شده است و به دلیل بن‌بست بودن بیشتر ورودی‌ها و خروجی‌های کوچه‌های محله، علاقه برای ساخت و ساز‌های کلان هم به صفر رسیده است.

دروازه قوچان بعد از غروب آفتاب تا طلوع صبح روز بعد بسته می‌شد

 

آخر خط مشهد

بابایی از قدیمی‌های محله آبکوه با اشاره به اینکه قلعه آبکوه شامل ۳محدوده قلعه کهنه، آبکوه و سعدآباد بوده است، می‌گوید: قلعه کهنه، محدوده چهاربرجی قدیم است که در قسمت غرب قلعه آبکوه فعلی قرار داشته است و مردم بعد از خراب‌شدن قلعه، نام آن را قلعه‌کهنه گذاشته‌اند.  

او ادامه می‌دهد: آبکوه دهه ۴۰، از جنوب به روستا‌های احمدآباد (در محدوده سه‌راه راهنمایی فعلی) و روستای ملک‌آباد (در ضلع جنوبی باغ ملک‌آباد فعلی) منتهی می‌شد. از سمت شمال هم تا جایی که چشم کار می‌کرد، کاریزها، گندم‌زار‌ها و باغ‌تره‌ها دیده می‌شد. از سمت غرب بیابان‌ها، دشت‌ها و کاریزها، ازسمت شرق نیز فقط باغ‌های روستا بود.

این ساکن محله آبکوه با تأکید بر اینکه قبل از سال ۵۶ محله آبکوه با شهر مشهد فاصله داشت، بیان می‌کند: در سال‌های قبل از انقلاب آخر خط شهر مشهد که اتوبوس‌ها هم به‌عنوان آخرین ایستگاه در آن توقف می‌کردند، آبکوه بود؛ اما هم‌زمان با انقلاب و بعد از آن کم‌کم خانه‌ها ساخته شد؛ خیابان سناباد و ابوسعید افتتاح شد، آسفالت شد و رفت و آمد در آن‌ها صورت گرفت.


آرامش محله

 آن زمان سبک خانه‌ها قدیمی بود، اما نکته جالب توجه وجود آرامش و اتحاد میان اهالی محل بود. انقلاب که شد، تمام خیابان‌های اطراف این محله شکل جدیدی به خود گرفتند، اما محله آبکوه به دلیل اینکه سال‌ها در طرح بازسازی قرار گرفت و اجازه ساخت و ساز نداشت، فریز شد و خیلی از خانه‌های قدیمی آن یا دست نخورده و فرسوده باقی مانده یا تخریب شده است.

آبکوه در طی سال‌های پس از انقلاب و باز شدن مسیر سه‌راه فلسطین دچار تحولات زیادی شد، اما مشکلات آن شامل دریافت پروانه ساخت، طرح اگو، ناامنی، مسائل بهداشتی و... همچنان پابرجاست. اطراف آبکوه مثل خیابان سناباد و هجرت گازکشی شده بود، اما تنها محله‌ای که گاز نداشت، آبکوه بود تا اینکه در سال ۷۰ بعد از اعتراضات پیاپی مردم گازکشی شد.

 

محله‌ای اعیان‌نشین

مولوی محدوده خیابان دانشگاه را این‌گونه تعریف می‌کند: حدفاصل میدان سعدی تا میدان شریعتی امروزی را خیابان دانشگاه می‌نامند. شاید دلیل این نام‌گذاری وجود مرکز دانشگاهی و قطب حضور دانشجویان در این قسمت باشد. در زمان گذشته فلکه سعدی، میدانی پر از درخت بود که حمام و کاروان‌سرا هم داشت.

البته یکی از دروازه‌های ورودی شهر نیز در این محل قرار داشت و در ورودی آن، روز‌ها باز و شب‌ها بسته می‌شد! در طول گذر زمان که شکل ظاهری میدان تغییر کرد، خیابان دانشگاه پدید آمد که در سال‌های وقوع انقلاب نیز مهم‌ترین خیابان تجاری و مرکز خرید مردم بین میدان شهدا، تقی‌آباد و جنت بود. این ساکن محله دانشگاه با اشاره به سینما هویزه بیان می‌کند:

قبل از انقلاب اسلامی، مشهد تنها ۷ سینما داشت که سینما «دیاموند» (هویزه کنونی) و «شهرفرنگ» (آفریقای امروزی) از جمله آن‌ها بودند؛ به یاد دارم که در آن زمان بلیت گرفتن برای جمعه مکافات بود، چون خانواده‌های مهم برای تماشای فیلم به این سینما‌ها می‌رفتند.

او ادامه می‌دهد: در راستای خیابان دانشگاه به سمت میدان تقی آباد منزل پدر علی قریشی و روبه‌روی آن منزل علی قریشی قرار داشت که به ترتیب در سال‌های ۱۳۲۸ و ۱۳۴۹ به دانشکده پزشکی و مرکز اداری دانشگاه علوم پزشکی مشهد هدیه داده شد.

خیابان دانشگاه آسفالت شده و بسیار باریک بود که بعد از انقلاب اسلامی با عقب‌نشینی‌هایی که شد، این خیابان بسیار عریض شد. مولوی درباره شِمای کلی محله بهشت اظهار می‌کند: این محله فقط متشکل از کوچه باغ و باغ‌های خیلی بزرگ بود که از سال ۱۳۵۰ کم‌کم خیابان شد و بعد از انقلاب نیز به محله اعیان‌نشین‌ها که تاجر بودند و اکنون پزشک هستند، تبدیل شد.

 

حفظ درختان خیابان

راهنمایی یکی از محلاتی است که دارای هویت و شناسنامه می‌باشد و به عنوان یکی از اصلی‌ترین مراکز خرید مشهد برای شهروندان با اقتصادی پویا دارای فضای عمومی پرتحرک و سرزنده است. مجتبی مولوی از افراد اصیل و قدیمی مشهد است. او سال‌های گذشته را به یاد دارد و به قولی از ویرانی تا آبادی شهر مشهد را دیده است. او از تغیرات راهنمایی می‌گوید: سال‌های خیلی دور راهنمایی در دهکده آبکوه قرار داشت و خاکی بود، از فلکه فردوسی تا بولوار شهید صادقی جوی آب بزرگ آبکوه (قنات) بود که از ملک‌آباد به سمت کوهسنگی جریان داشت؛ کم‌کم که این جوی آب از بین رفت.

چندین سال قبل از انقلاب، اداره راهنمایی را درست کردند؛ که در ابتدا تمام آزمون‌های راهنمایی و رانندگی در آنجا برگزار می‌شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ساخت و ساز‌های اطراف این خیابان هم افزایش یافت و به این ترتیب خیابان راهنمایی هم کارایی قبل خودش را از دست داد و بخش دریافت آزمون رانندگی به قسمت‌های دیگر شهر منتقل شد و اداره کنونی فقط به رتق و فتق امور اداری پرداخت. خیابان راهنمایی بعد از انقلاب اسلامی، به دلیل حفظ درختان گسترش زیادی پیدا نکرد. فقط سال‌ها بعد برج سلمان اضافه شد. بسیاری از مغازه‌های این خیابان نیز عطاری و پوشاک‌فروشی بودند که اکنون همان مغازه‌ها با فروش‌های متفاوت، تنوع بیشتری پیدا کرده‌اند.

 

ساخت و ساز‌های بی‌رویه

مولوی در توصیف کلاهدوز بیان می‌کند: سال‌های قبل از انقلاب محله کلاهدوز هم باغ بود، اما رفته رفته با پیشرفت بافت شهری، از اوایل انقلاب این محله هم رشد کرد و ساخت‌وساز‌هایی در آن انجام شد.

محمدعلی صفری، امام جماعت مسجد امام جواد (ع)، متولد سال ۱۳۲۰ و ساکن محله گوهرشاد است. او نیز می‌گوید: آپارتمان‌های مرتفع در زمان شاه ساخته شده بود، اما بعد از انقلاب ساختمان‌های بلند از جمله ساختمان‌های بانک ملی نیز در این محله ساخته شد. خیابان‌های شهید اسفندیانی هم مانند جا‌های دیگر باغ بود که پس از وقوع انقلاب کم‌کم ساخته شد و به شکل امروزی درآمد.

 اوایل انقلاب قبل از شکل‌گیری کامل دولت اسلامی، ساخت‌وساز‌های بی‌رویه‌ای در محلات گوهرشاد و ارشاد صورت می‌گرفت، اما از سال ۱۳۶۰ از این اقدام جلوگیری شد و ساخت و ساز‌های بعدی به شکل هدفمندی در دستورکار قرار گرفت.

 

خیابانی بسیار باریک

مولوی می‌گوید: بولوار دستغیب کنونی نیز حدود سال ۶۱ از سه راه فسطین باز شد و به چهارراه خیام متصل شد. حتی کمی بعد زمین‌های بعد از چهارراه خیام نیز قطعه‌بندی و خیابان‌کشی شده بود. باز شدن این راه امکانات خوبی را فراهم کرد که از جمله آن‌ها می‌توان به دسترسی آسان به مرکز شهر اشاره کرد.

فلسطین خیابانی بسیار باریک بود که در آن دو خودرو به زور از کنار یکدیگر رد می‌شدند، اما بعد از وقوع انقلاب، این خیابان وسیع شد و گسترش یافت. میدان فلسطین هم که دارای فضای زیبای درخت‌کاری شده بود و یک حوض بزرگ آب هم در وسط میدان قرار داشت.

 

* این گزارش  شنبه  ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ در شماره ۳۲۶ شهرارا محله یک چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44