نبود یک نظام مهندسی واحد و پذیرفتهشده در معماری کوچهها و خیابانهای قدیمی، یکی از ضعفهای همیشگی در بافتهای تاریخی شهرهای ایران و البته مشهد است.
حالا در این میان، اگر کوچهای را در یکی از بافتهای قدیمی کشور پیدا کردید که اصول اولیه مهندسی در آن رعایت شده است و مسیر آن مستقیم، بدون فرورفتگی و برآمدگی است و در اصطلاح خودمانی، کجومعوج نیست، باید به دیده استثنا به آن نگاه کنید؛ چه برسد به اینکه مسیرهای فرعیاش هم منظم و برپایه اصول مهندسی ساخته شده باشد.
اینجاست که دیگر در اصطلاح خودمانی، نور علی نور میشود و باید آن را کوچهای خاص دانست؛ خاص همچون کوچه «حمامباغ» مشهد که هرچند این روزها دیگر نه حمامی دارد نه باغی، هنوز نظم معماری خود را (چه در مسیر اصلی و چه در فرعیهای متعددش) حفظ کرده است و به همین دلیل، هندسیسازترین کوچه بافت قدیم مشهد محسوب میشود.
کوچه «حمام باغ» از معدود کوچههای باقیمانده از بافت کهن مشهد است که توانسته نام خود را حداقل از۱۵۰سال پیش حفظ کند؛ البته دو دهه است که بر تابلوی ورودی این کوچه (از سمت خیابان شهید محسن کاشانی)، نام «شهید قائمی» ثبت شده است، ولی مشهدیهای قدیمی همچنان، آن را «حمام باغ» میدانند؛ نامی که در نقشههای عهد ناصری از مشهد، وجود داشته است.
دلیل نامگذاری این محدوده به حمام باغ را هم باید در دو چیز دانست؛ نخست وجود حمامی که در نقشه قاجاری دالمج هم دیده میشود و دوم، وجود باغ فراوان در این محدوده است؛ آنچنان که حمام در دل باغ قرار داشته است.
بنابر آنچه «جولیسدالمج» هنگام ترسیم نقشه مشهد مشخص کرده است، کوچه حمامباغ در سال ۱۲۴۸خورشیدی (نیمههای حکومت قاجار بر ایران) مسیری بوده که تا محله کوچک مرویها و محدوده تهپلمحله را از کهنمحله نوغان جدا میکرده است.
بهعبارت دیگر، محدوده شرقی این کوچه -که انشعابی از کوچه قدیمی نوغان ۴ یا راسته تهپلمحله محسوب میشد- بیشتر رنگوبوی محله نوغان را داشته است و فضای سکونتی بخش غربی آن نیز (بهویژه در انتهای فرعیهای این محدوده) از منظر ساکنانش، وضعیتی بسیار نزدیک به تهپلمحله و محله مرویها داشته است.
براساس اطلاعات همین نقشه، کوچه حمامباغ مسیری شرقی به غربی بوده که از راسته کوچه تهپلمحله منشعب میشده و در دل باغهای پشت دیوار شهر به پایان میرسیده است. این کوچه در آن دوران، دارای پنج فرعی جنوبی و چهار فرعی شرقی بوده است که به غیر از آخرین فرعی غربی، سایر فرعیها دوبهدو در موازات هم بودهاند.
دیگر نکته جالب درباره کوچه حمامباغ که از همان دوران قاجار تاکنون حفظ شده است، مستقیم و بدون پیچوخم بودن آن (چه در معبر اصلی و چه در کوچههای فرعی متصل به آن) است؛ خاصیتی که وجهتمایز مهم این کوچه با سایر کوچههای مهم در بافت قدیم مشهد بوده است؛ به همین دلیل نیز از همان دوران، کوچه حمامباغ، متوازنترین و هندسیسازترین مسیر قدیم مشهد، شناخته میشده است.
سرانجام اینکه هرچند نام کوچه حمامباغ در آن زمان بر روی در ورودی مسجد عربها (سال ۱۲۸۵ قمری/ برابر با ۱۲۴۷ خورشیدی) ثبت شده است، هیچ ردی از این بنا در نقشه دالمج (که بهطور دقیق بناهای مذهبی و غیرمذهبی مهم شهر را ثبت کرده است) دیده نمیشود و به همین دلیل، میتوان ادعا کرد که کوچه حمامباغ برخلاف بیشتر کوچههای آن دوران مشهد، میزبان هیچ بنای مذهبی نبوده است.
تنها بنای مهم در این کوچه، حمامباغ و منجلاب کنار آن بوده است؛ منجلابی که سبب شده بود فرعی مجاور این فضا به کوچه «گوشله» معروف شود؛ البته اگر گفته قدیمیهای محل را ملاک قرار دهیم، باید بگوییم مسجد عربها در سال ۱۲۸۵ خورشیدی وجود داشته است و شاید در ثبت سال تأسیس این مسجد، قمری بهجای خورشیدی درنظر گرفته شده باشد؛ به همین دلیل میتوان گفت که در پایان دوره قاجار، این کوچه علاوهبر حمام باغ، یک شاخصه دیگر هم داشته و آن، مسجدی متعلق به عربهای ساکن مشهد بوده است.
کوچه حمام باغ در سالهای پس از انقلاب اسلامی، تغییرات بسیاری را به خود دیده است، اما همان نظم کامل هندسی که بین کوچه اصلی و فرعیهای آن وجود داشته، حفظ شده است؛ البته تغییرات حاصل از اجرای طرح نوسازی اطراف حرم مطهر در بیستساله اخیر، موجب شده مسیر این کوچه از شمالیجنوبی به جنوبیشمالی تغییر کند و بخش مهمی از بناهای کوچه (حدفاصل کوچه نوغان ۴ تا مسجد عربها) هم بهطورکامل تخریب شود.
اکنون در ورودی کوچه (از سمت خیابان شهید محسن کاشانی) تابلوی کاشانی ۸ یا «شهید قاسم قائمی» نصب است. تمام پلاکهای حاشیه کوچه (از ابتدای کوچه تا قائمی ۷ که مسجد فاطمیه هراتی نبش آن قرار دارد)، نیز به خانههایی با یک یا دو دربند تجاری اختصاص پیدا کرده است.
همچنین در داخل قائمی ۷، دبستان دخترانه «احمد سزاواررحمت» قرار دارد که تنها فضای آموزشی کوچه حمامباغ است. حدفاصل کوچه قائمی ۷ تا قائمی ۱۱ هم که به کوچه «سردار» مشهور است، چند پلاک مسکونی، مغازه و یک هتل چندطبقه خودنمایی میکند که بلندترین بنای فعلی کوچه بهشمار میرود. نبش کوچه سردار، مغازهای خاص و بدون مشابه در مشهد، دیده میشود که محل فروش اجناس متبرک حرم مطهر رضوی است.
پس از این، از حدفاصل قائمی ۱۱ تا آخرین فرعی غربی (کوچه بختیاریها یا قائمی ۱۳) که بگذریم، به محوطه قدیم حمامباغ میرسیم که پس از تخریب حمام در اواسط دهه ۸۰ به پارک محلی تبدیل شده است. خانه تاریخی «پریشانی»، آخرین بنای شمالی در این محدوده است که در کوچه بختیاریها (حاجباقر قدیم) حیات دارد و نفس میکشد.
در جانب شرقی کوچه حمامباغ، بناهایی هست که معروفترینشان مدرسه «حاجتقی» است. در بین دو کوچه (قائمی ۶ و ۸) نیز پلاکی با شمارههای ۵۰ و ۵۲ رخ مینماید که دراصل یک کوچه دردار است.
درکنار اینها، نبش قائمی۱۸ (به آن نوغان ۶ و کوچه دکتر نقیبی هم میگویند)، دومین بنای مهم مذهبی کوچه یعنی مسجد عربها واقع شده که محل استقرار هیئت مذهبی حبیببنمظاهر است با سال تأسیس ۱۳۲۲ خورشیدی. پس از این مسجد نیز محوطهای حصارکشیشده را میتوان مشاهده کرد که از قراری میخواهند در آن، حسینیه «هوشیار»، متعلق به هیئت متحده حجاران ارضاقدس را سقف و ستون بزنند.
مهمترین تغییر کوچه حمامباغ در دوران پهلوی، خارج شدن آن از حالت بنبست است که احتمالا بینِ سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۳ خورشیدی رخ داده است؛ زیرا نقشه ۱۳۱۰ مشهد، این کوچه را هنوز بنبست نشان میدهد که به زمینهای رهاشده در پای باروی شهر، ختم میشده است.
این وضعیت در سال ۱۳۳۳ دستخوش تغییر شده، برتعداد فرعیهای آن افزوده میشود؛ کوچه حمامباغ در این سال، نُه فرعی شرقی و پنج فرعی غربی دارد که در این میان، کوچههای «حاجتقی»، «یخدان»، «حمام گلشن» و «حاجعبدالله» بهصورت مستقیم و کوچه «پله» و کوچه پشت یخدان بهصورت غیرمستقیم به نوغان ختم میشدند.
از پنج فرعی غربی نیز سه فرعی «شکرایی»، «عرب» و «حاجیباقر» به راسته کوچه دروازه دریادل (بعدها به کوچه تکیه علیاکبریها معروف شد و اکنون بولوار رضوان نام دارد) میرسیدهاند.
از دیگر تغییرات مهم ایجادشده در این دوره، از بین رفتن محوطه منجلاب روبهروی حمامباغ است؛ البته این محوطه هیچگاه کاربرد مسکونی پیدا نمیکند و برای سالها با همان کاربری سابق خود باقی میماند.
تأسیس مسجد «فاطمیه هراتی»، آخرین تحول مهمی است که کوچه حمامباغ در دوره پهلوی میبیند؛ این مسجد دراصل زمینی بوده است متعلق به پیرزنی اهل هرات یزد که یک شب (بهدلیل خوابی که میبیند) تصمیم میگیرد مسجدی در این محدوده بنا کند. چنین میشود و مسجد در سال ۱۳۷۲ قمری (برابر با ۱۳۳۱ خورشیدی) سقف و ستون میخورد و بعدها «فاطمیه» نام میگیرد. اکنون مسجد با بنای بازسازیشده و گسترشپیداکرده، همچنان ادامه حیات میدهد.
معروفترین خاندان ساکن کوچه حمام باغ، خانواده سرشناس «سزاواررحمت» هستند که نشانشان در بسیاری از امور خیریه شهر دیده میشود. دیگر خانواده مهم ساکن در این کوچه، خاندان «نوشیروانی» است که از ملاکان قدیم شهر بودهاند و هنوز تعداد فراوانی از پلاکهای کوچه حمامباغ به نام آنان ثبت است.
پس از این دو، خانواده «اعتماد» را که صاحب تنها شیرینیپزی این کوچه هستند، نیز باید در شمار خاندانهای مهم کوچه آورد. درنهایت، خانواده روحانی آقای بختیاری را که سه نسل است روحانی هستند، باید از چهرههای برجسته ساکن در کوچه حمامباغ دانست.