
قرآن، عامل وحدت بانوان قرقی
اخلاقی که خیلی از ما داریم، این است که قرآنهای قشنگ قشنگ میخریم و آنها را لب طاقچه، روی میز یا کنار آینه و شمعدان میگذاریم و سالی یکبار هم لایش را باز نمیکنیم. فقط گاهی دستمالی روی آن میکشیم و گردش را میگیریم غافل از اینکه این کتاب، کتاب زندگی است و هرچه در آن آورده شده است، بند بند زندگی ماست.
زندگیای که از گذشته تا امروز و پس از آن ادامه خواهد داشت. در کلام رسولا... (ص) و ائمه اطهار (ع) با کم و کیف مختلف براین نکته تأکید شده است که کلاما... زندگی است و باید در زندگی ما جریان داشته باشد؛ جریانی که این روزها با قدم گذاشتن در دنیای مجازی کمرنگ شده است و نیاز است به آن توجه بیشتری شود.
برای زنده نگهداشتن آیات قرآنی و تداوم این جریان حیاتبخش در گوشه و کنار شهر فعالیتهای مختلفی انجام میشود که یکی از این فعالیتها مربوط میشود به جمعیت قرآنی از خانمهای مدرس و حافظ قرآن که بدون هیچ ادعایی در نقاط مختلف شهر بهخصوص مناطق کمبرخوردار مشغول به خدمت هستند و برای جذب نوجوانان و جوانان به کلام الهی از راهکارهای مختلف بهره میبرند.
حامیان قرآن
صدای زمزمه قرآن خانمها به گوش میرسد. اینجا حسینیه موسیبن جعفر (ع) است در خیابانی خاکی واقع در شهید کشمیری ۲۶. دختران جوان که بیشترشان دانش آموز هستند و امروز پنجشنبه که روز تعطیلیشان است، دور هم جمع شدهاند تا در کنار اساتید خود به روال حفظ قرآن ادامه دهند.
برنامه حفظ آنها برنامهای متداول است که هر پنجشنبه در حسینیه برگزار میشود و براساس مفاهیم قرآنی حفظ زیر نظر اساتید انجام میشود. امروز استاد خانم هاشمی است که خود حافظ قرآن است و تاکنون مقامهای زیادی را کسب کرده است و اخیرا هم یک سفر کربلا از اوقاف برنده شده است.
تغییرات درونی با قرآن
ساکت مینشینم تا کلاس تمام شود. آنقدر جذاب مفاهیم را توضیح میدهند که انگار همین الان و همین لحظه آیهای برای ما و دنیایی که در آن هستیم، نازل شده است. دختران جوان گوش جان به مفاهیم دادهاند و وقت قرائت هم آنچنان از اعماق جان قرآن را میخوانند که انگار مفاهیم و کلمات در درونشان نشسته است.
کلاس که تمام میشود یکی از دخترها را به صحبت میگیرم و میپرسم: خیلی وقت است که کلاس میآیی؟ او میگوید: قرآن را خیلی دوست داشتم، ولی در منطقه ما کلاسهایی که بشود از آنها چیزی یاد گرفت برگزار نمیشد.
جلسات خانگی بود، ولی در آنها هم خیلی وقتها قرآن را اشتباه تلفظ میکردند و حاج خانمهای قدیمی بودند که به روخوانی اکتفا میکردند. یک وقتهایی جلساتی میرفتیم که مفاهیم و تفسیر کار میکردند، ولی جسته گریخته بود تا اینکه خانم فلاح و خانم حیدری این کلاسها را اینجا راه انداختند.
باور کنید از وقتی این کلاسها راه افتاده رفتار خیلی از بچهها تغییر کرده است. چندتایی از ما هممحلهای هستیم و با هم مدرسه رفت و آمد میکنیم. خودمان متوجه تغییرات شدهایم. یکی دیگر از دخترهای جوان که کنار ما نشسته است، میگوید: من خودم دوستی دارم که الان هم در همین جمع است، باور کنید قبل از اینکه بیاید حسینیه چادر سرش نمیکرد و موهایش بیرون بود و آرایش میکرد، ولی الان چادر میپوشد و رویش را هم میگیرد؛ واقعا تغییر کرده است.
یکی دیگر از دخترها که کمی لهجه دارد و خودش همان اول میگوید که مهاجر است، کنارم مینشیند و شروع میکند به صحبت کردن. او میگوید: من مهاجر افغانستانی هستم. راستش را بخواهید جایی نبود تا الان که برای کلاس قرآن نروم.
اگر جایی هم بود هزینه داشت و از عهده ما برنمیآمد، ولی این کلاسها خیلی خوب است و تا به حال چند جزء را حفظ کردهایم. هر روز پنجشنبه که از اینجا به خانه میروم فقط دعا میکنم که پنجشنبه بعدی زودتر برسد و من سرکلاس بیایم.
هم خانهدار، هم دانشآموز
دخترکان جوان از کلاس خیلی راضی هستند و از اینکه در قرقی برنامهای این چنینی برگزار میشود، برای آنها بسیار لذتبخش است. کم کم سراغ خانم حیدری میروم. او پشتیبانی کلاسها را انجام میدهد و بهقول خودش زمینهسازیها را برعهده دارد.
او که خودش حافظ بخشی از قرآن و مدرس نیز هست درباره دورههای قرآنی و دیگر برنامههایی که در حسینیه موسیبن جعفر (ع) برگزار میشود، میگوید: یک سال و نیم پیش بود که برنامههای ما در این منطقه شروع شد.
تمرکز برنامهها بیشتر برای مناطق کمبرخوردار است و به دنبال این هستیم که بتوانیم مفاهیم قرآنی را در این مناطق گسترش دهیم. در کنار برنامه حفظ ما برنامههای دیگری هم داریم که بیشتر در فصل تابستان اجرا میکنیم.
تقریبا هفتهای ۴ روز برنامههای فرهنگی، هنری و کمک آموزشی برگزار میکنیم و با کارگاههای مختلف خیاطی، گلدوزی و روباندوزی زمینههای کارهای هنری را برای خانمهای محله فراهم میکنیم. همچنین کلاسهای احکام، اخلاق، تجوید و حفظ هم برگزار میکنیم که خداراشکر استقبال خوبی از آنها شده است.
برای کمک به دانشآموزان نیز کلاسهای کمک آموزشی زبان و ریاضی هم برگزار کردهایم که فراخور نیاز دانشآموزان در آنها موضوعات مطرح شده است و بدون هیچ هزینهای توانستهاند از آنها بهره ببرند. طی این یک سال و نیم فقط از برنامههایی که در ایام تابستان داشتیم حدود ۳۰۰ نفر استقبال کردند که از این تعداد ۱۵۰ نفر از خانمهای خانهدار بودند و ۱۵۰ نفر دانشآموزان.
۱۲-۱۳ نفر حافظ
برنامههای ما تا اوایل مهر مورد استقبال قرار گرفت تا اینکه بچهها مدرسه رفتند و حضورشان کمرنگتر شد. با کمتر شدن زمان بچهها برنامههای ما نیز در سال تحصیلی محدودتر شد و الان هر پنجشنبه که تعطیل هستند در حسینیه حضور دارند و با خانم هاشمی که خودشان حافظ هستند کار میکنند.
از ۱۲-۱۳ نفر از بچههایی که الان حفظ کار میکنند ۵-۶ جزء را حفظ کردهاند و، چون براساس مفاهیم حفظ را انجام میدهند، کاملا درونی و عمیق با کلاما... عجین شدهاند و خودشان با استقبال ویژهای سرکلاسها حاضر میشوند.
قولهای مکتب نرجس
در کنار حفظ ما همچنان کلاسهای تفسیر و احکام را هم داریم که طی بازدیدی که از مکتب نرجس از این مکان شد قولهای همکاری برای حضور استاد نیز داده شد. این را هم بگویم استادنی که از آنجا تشریف آوردند، واقعا توقع چنین کاری را در این منطقه نداشتند و شوکه شدند، ولی قول مساعد همکاری به ما دادند.
توجه به اشتغال خانگی
تمام هزینههایی که برای این کار تامین میشود از محل خیرانی است که نیت هزینهکردن در حوزه تعالیم الهی را دارند و تا به حال نهادی از ما در این زمینه حمایت نکرده است. در کنار این باتوجه به درخواست خانمهای محله برای ایجاد شغلهای خانگی ما کارگاههای چرمدوزی و خیاطی را هم در مسجد حضرت رقیه (س) که در کشمیری ۱۷ است برگزار میکنیم.
رویکرد ایجاد اشتغال به آن داریم و حتی زمینههای سفارش و فروش آن را هم توانستهایم ایجاد کنیم. این کارگاهها نیز هفتهای ۳ روز در مسجد برگزار میشوند و تا به حال حدود ۵۰ نفر از خانمها از آنها استقبال کردهاند.
تغییر به برکت قرآن
درباره کلاسهای قرآنی این نکته را بگویم که بچهها از ۱۰ سال تا ۱۷ سال هستند و حتی در این جمع خانم متأهل هم داریم و از آنجایی که مربیهای ما آموزشها ومهارتهای لازم را در زمینه جذب بچهها دیدهاند به خوبی میتوانند با آنها ارتباط بگیرند و جذب مفاهیم قرآنی کنند.
ما در همین جمع بچههایی را داشتیم که رمانهای نامناسب میخواندند و حتی موردی را داشتیم که مادرش میگفت دیگر از دستم در رفته است، ولی خداراشکر به لطف قرآن بچه تغییر کرد.
برگزاری اعتکافهای قرآنی
در حوزه تهیه کتابهای مناسب نیز با ارگانها و مؤسسات مختلفی ارتباط گرفتهایم که تا به حال مقر کتاب برایمان کتابهای مختلفی آورده است که به صورت امانی و هدیه در اختیار بچهها قرار میدهیم. در کنار این برای جذب بچهها هدایای مختلفی را با کمک خیران تهیه میکنیم که شامل اقلامی مانند چادر مشکی، چادر رنگی و دیگر موارد بوده است.
در کنار اینها با بچهها اردو میرویم و تا به حال بچهها را به بوستان ریحانه هم بردهایم. تا به حال دو اعتکاف قرآنی هم در حرم داشتهایم که یکی قبل از میلاد حضرت زهرا (س) بوده است و یکی هم یک هفته قبل از برگزاری مسابقات اوقاف بود.
بچهها یک شب را در حرم بودند و تا صبح حفظ کار کردند که به گفته مربیشان این یک شب تأثیر زیادی برحفظ آنها گذاشته بود. الان هم یک اعتکاف قبل از ماه مبارک بچهها میروند و یک برنامه اعتکاف در حرم را هم بعد از پایان جزء هفتم دارند.
ای که دستت میرسد کاری بکنما همراه با بچهها و خانمهای محله در راهپیمایی اربعین هم شرکت کردهایم و از اینجا تا چهارراه برق به قصد سلام به امام رضا (ع) پیاده رفته و برگشتهایم و ناهار دادهایم. در تمام اعیاد و مراسمهای مذهبی هم ما برنامه داشتهایم که حداقل هرکدام از برنامهها ۵۰۰ نفر شرکتکننده داشته است.
تمام این برنامهها با کمک خیران انجام شده است، ولی ما نیاز به همراهی هرچه بیشتر نهادهای فرهنگی داریم و امیدواریم حوزه علمیه که طلیعهدار آموزش مسائل دینی و مذهبی است در این زمینه بیشتر با ما همکاری کند. این را هم بگویم که از این جمع بچههای حافظ ما که حدود ۱۷ نفر میشوند حدود ۱۲-۱۳ نفر مهاجر هستند که بزرگترین آرزویشان این است که بتوانند یک ناهار مهمان حضرت رضا (ع) باشند.