باستانیکاران یکییکی وارد میشوند و به رسم پهلوانان هنگام ورود، زمین زورخانه را میبوسند و با دورزدن گود بهسمت رختکن میروند. بعد از پوشیدن لباسهای خاص این ورزش با نقوش اصیل ایرانی، برای ورود به گود از مرشد رخصت میگیرند و درنهایت تواضع، زمین گود را هم میبوسند و به صف ورزشکاران میپیوندند. کاشیهای آبیرنگ گود زورخانه شاهد حضور ورزشکارانی از هر سن و سالی است.
از پیرمرد هفتادساله تا کودک چهارساله با هم در یک گود «یا علی (ع)» میگویند و به صف میشوند. سادات و ریشسفیدها در قسمت بالایی میایستند و کوچکترها پشت سرشان. میل، سنگ، کباده و تختههای شنا هم درکنار زمین چیده شدهاند. در این زورخانه رسم بر این است که در ماه رمضان قبل از شروع ورزش، قرآن خوانده شود. بعد از خواندن یک جزء قرآن، با زنگ مرشد و ذکر «یاعلی (ع)» و «یا حسن (ع)» ورزش شروع میشود.
بانیان مسجد بزرگ امامعلی (ع) در انتهای بولوار دلاوران که یک مجتمع فرهنگیورزشی فعال هم هست، سال ۹۵ گود زورخانه ۲۵ متری خود را افتتاح میکنند تا رسوم پهلوانی زنده بماند. محمد ساجدیفر مسئول برگزاری ورزش باستانی در این گود است.
این فعال فرهنگی با تأکید بر اینکه معدود زورخانههایی هستند که در مسجد بنا شدهاند، میگوید: کمترمسجدی را در کشور میبینید که باشگاه باستانی و گود زورخانه داشته باشد؛ درحالیکه در سخنان رهبر معظم انقلاب بر زندهنگهداشتن و ترویج ورزش باستانی تأکید فراوان شده است.
این ورزش بهقدری با ذکر و یاد ائمه (ع) همراه است که برخی افراد به زورخانه، «ذکرخانه» هم گفتهاند. ما فعالیتهایی در این گود داریم که در گودهای کشور کمتر به چشم میخورد. نمونهاش نیز همین جزءخوانی قرآن است. قبل از شروع ورزش، جلسه قرآن برگزار میشود و درکنار آموزش روخوانی و تجوید، یک جزء قرآن را میخوانیم.
علاوهبر روخوانی قرآن و آموزش ورزش باستانی به جوانان و نوجوانان، کار خیر دیگری که در این گود پهلوانی انجام میشود و حاصلش در محله نمود دارد، برگزاری مراسم گلریزان است. ساجدیفر میگوید: اینجا گلریزان هم زیاد برگزار میکنیم؛ در محله هستند خانوادههایی که زندگی آنها سخت میگذرد یا زندانیهایی که بهخاطر مشکلات مالی دربند هستند و جرائم غیرعمد دارند. همه اینها از گلریزان گود پهلوانی مسجد امامعلی (ع) بهرهمند میشوند.
ابعاد گودی که در این مسجد ساخته شده، ۲۵مترمربع است که با فضای اطرافش ۶۰متر میشود؛ یک گود هشتضلعی به نیت امام هشتم که در شهریور سال ۹۵ بههمراه خیرانی که در این کار مشارکت داشتند، افتتاح شده است. درِ ورودی این مکان درست پشت مسجد است، جاییکه خانه خادم و خانه عالم قرار است بنا شود. بهدلیل همین ساختوسازهایی که درحال انجام است، از سال گذشته درِ ورودی درمیان تلی از خاک و مصالح قرار گرفته است که در بدو ورود جلوه نازیبایی به رخ میکشد.
روال معمول این است که در ورودی زورخانهها کمی کوتاه ساخته شود تا افراد برای ورود سر فرود آورند و تواضع را بیاموزند. این زورخانه هم زمانیکه ورودیاش تکمیل شود، بر همین روال خواهد بود. ساجدیفر میگوید: با گرانشدن مصالح و تورمی که بهوجود آمده است، سرعت ساختوساز هم کم شد، اما همچنان چراغ زورخانه را مانند دیگر بخشهای مسجد و مجتمع فرهنگی روشن نگاه داشتیم. برای رفع برخی مشکلات نیاز داریم ارگانها و نهادهای دولتی نیز با ما همکاری کنند.
وقتی داریم یک کار بزرگ فرهنگی انجام میدهیم، توقع داریم ارگانی مانند شهرداری که متولی برخی امور فرهنگی شهر هستند با ما همکاری کنند. با اینکه زورخانه ما خیلی فعال است و تعداد زیادی جوان و نوجوان دانشآموز و دانشجو به اینجا میآیند، تابلو یا چراغانیای که درمعرض دید باشد، نداریم.
این زورخانه کوچک گاهی میهمانان خاصی هم دارد. یکشنبهها از خانواده شهدا دعوت میشود که مهمان این ورزشکاران باشند و ساعتی را با آنها بگذرانند؛ با این کار فضای معنوی زیباتری شکل میگیرد. باستانیکاران قدیمی هم گاهی مهمان این زورخانه میشوند. امشب هاشم ارغوانی، پیشکسوت باستانیکار شهرمان، در این محفل حضور دارد و به درخواست سادات مجلس به میان گود میآید. میل به دست میگیرد و نشان میدهد که همچنان دود از کنده بلند میشود.
این باستانیکار قدیمی مشهد که دو پسرش، مهدی و امیرحسین، پا جای پای او گذاشتهاند و هر دو راهش را ادامه میدهند، میگوید: برای ترویج ورزش باستانی باید از سن کم کودکانمان را با این ورزش و مرام پهلوانی و جوانمردیاش آشنا کنیم، درست کاری که در این گود انجام میشود.
پسر من مهدی ۳۵ سال دارد و بیستسال است که مرشدی میکند؛ از کودکی ضرب سفالی را به دست میگرفت تا مانند مرشد بتواند بنوازد. وقتی میبینم بچههایی با سن کم به این ورزش علاقه دارند، هر کاری از دستم برآید، انجام میدهم. به پسرانم گفتهام همانطورکه شرایط برای حضور شما در این ورزش بااصالت فراهم بود، شما هم برای دیگر فرزندان این سرزمین تا میتوانید قدم بردارید.
امیرعلی قاسمی، نوجوانی که در میان گود با چرخشهای منظم و طولانی توانایی خود را محک میزند، میگوید: کلاس ششم هستم و ششماه است که با دوستم علی روزهای فرد به زورخانه میآییم. از وقتی که بهخاطر ورزش به مسجد میآییم، هر شب در نماز جماعت هم شرکت میکنیم و بعد آماده میشویم که ورزش کنیم. همه اشعار و دعاهایی را که مرشد میخواند، یاد گرفتهام.
مهدی و محمد رحمتی، از باستانیکاران قدیمی مشهد، هم جزو میهمانان امشب این گود هستند. آقامهدی درباره این فضا میگوید: حدود هفتادگود در مشهد داریم که میتوانم بگویم این گود جزو کوچکترین آنهاست. الان شانزدهنفر در آن ورزش میکنند، اما دقت کنید که بیشتر باستانیکاران اینجا کودک و نوجوان هستند و درحال یادگیری رسوم. اگر اصولی و با چیدمان درست ورزش کنند، حدود چهلنفر هم دراین گود جای میگیرند.
مهدیآقا درحالیکه با آرزوی عاقبتبهخیری بچهها را تشویق میکند، ادامه میدهد: یکی از امتیازات این گود همین است که تعداد کودکان و نوجوانان اینجا زیاد است.
ساجدیفر در تأیید صحبت رحمتی میگوید: ما اینجا جوانان دانشجو هم داریم. خودتان بهتر میدانید که جذب دانشجویان به مکانهای مذهبی و فرهنگی هنر خاصی میخواهد. ما با دادن مسئولیت به آنها فضا را طوری ایجاد میکنیم که زورخانه را متعلق به خودشان بدانند.
مرشد امشب مهدی ارغوانی و حسین جلالی هستند که «یا علی (ع)»گویان و با زدن زنگ به ورزشکاران، رخصت خروج از گود را میدهند.