باید بین آنها نشست و همراهشان شد تا بتوان بخشی از حس و حالی را که دارند، درک کرد؛ نوجوانانی که وقتی دیدند آنطورکه باید بسترهای موجود اجتماعی، فرهنگی و مذهبی برای حضورشان در محله فراهم نیست، بهجای منتظرماندن، تصمیم به ایجاد بستری مناسب برای خودشان گرفتند که صفرتاصد کارها برعهده خودشان باشد و بتوانند با سلیقه نوجوانان برنامهریزی و کار کنند.
کار در ابتدا با تشکیل یک هیئت مذهبی و برگزاری جلسات هفتگی خانگی با حضور هشتنفر آغاز شد و در ادامه با جمعشدن دهها نفر از نوجوانان محله، به برگزاری مجالس مذهبی بزرگ، برپایی اردوهای فرهنگی و ورزشی، فضاآرایی معابر محله، راهاندازی ایستگاههای صلواتی متعدد و... رسید؛ اقداماتی که دستاوردها و بازخوردهای مثبتی بههمراه داشت و نوجوانان را به برنامههای اثرگذارتری همچون برگزاری اولین مراسم اعتکاف نوجوانان محله بهمن رساند که خیلیها در آن شرکت کردند. حالا کمترنوجوانی را در محله میتوان پیدا کرد که نام هیئت مذهبی «طفلان مسلم» را نشنیده باشد.
داستان دورهمجمعشدن و شکلگیری هیئت نوجوانان محله بهمن که به نام «هیئتمذهبی طفلان مسلم» به ثبت رسیده است، پیشاز ماه محرم تابستان گذشته در یکی از معابر محله بهمن آغاز شد. در آن روزها کسی تمایل نداشت کارهای فرهنگی و مذهبی حتی ساده را به نوجوانان بسپارد؛ درکنار اینها معضلات فرهنگی که نوجوانان را تهدید میکرد، روزبهروز بیشتر میشد؛ بههمیندلیل هشتنفر از نوجوانان دغدغهمند محله بهمن تصمیم گرفتند فضایی برای نوجوانان فراهم کنند.
مرتضی روحی هفدهساله، ایده تشکیل هیئتمذهبی طفلان مسلم را مطرح کرد و پساز شکلگیری، مسئولیت آن را درکنار مداحی جلسات برعهده گرفت. مرتضی میگوید: معمولا بعدازظهرها دور هم جمع میشدیم. در یکی از این دورهمیها یکی از دوستان گفت کاش جایی در محله بود که میتوانستیم در آن برای نوجوانان محله کارهای فرهنگی انجام بدهیم. باتوجهبه اینکه چندینسال است در هیئتهای مذهبی توفیق مداحی اهلبیت (ع) را دارم، بلافاصله ایده تشکیل یک هیئتمذهبی به ذهنم خطور کرد و آن را با دیگران مطرح کردم. خوشبختانه دوستانم همه از پیشنهاد من استقبال کردند و این تصمیم عملیاتی شد.
مرتضی با اشارهبه برگزاری نخستین جلسات هیئتمذهبی طفلانمسلم پس از عاشورا میگوید: پس از سپریشدن ایام سوگواری سالار شهیدان شروع به دعوت نوجوانان برای حضور در مراسم هیئت کردیم. مجالسی که قبلا یکشنبهها برگزار میشد را دوباره از سر گرفتیم. خوشبختانه هر هفته شاهد افزایش تعداد میهمانان مجالس و حتی گاهی میزبان بزرگترهایی بودیم که همراه فرزندانشان به مجالس ما میآمدند. به همین ترتیب دهها نفر از نوجوانان محله جذب هیئت شدند و حتی برای هزینههای پذیرایی بانی پیدا میشد.
در ادامه به همین ترتیب جلسات را ادامه دادیم و هر هفته افراد جدیدی به جمع ما اضافه میشدند، تاآنجاکه برگزاری مجلس در منازل سخت شده بود. خوشبختانه آذر سال گذشته، عملیات بازسازی مسجد و حسینیه امامعلی (ع) به پایان رسید. ما از امام جماعت مسجد و هیئتامنای مسجد خواستیم مجالسمان را در این مرکز مذهبی برگزار کنیم که از این درخواست بهگرمی استقبال و از ما حمایت کردند، تاجاییکه امام جماعت مسجد در جلسات مذهبی ما بهعنوان سخنران و راهنما حاضر شد.
آغاز به کار هیئت در مسجد، زمینهساز اعتماد بیشتر خانوادهها و همچنین حضور بیشاز پیش نوجوانان در مجالس هیئت شد، تاآنجاکه درکنار برنامههای هفتگی هیئت کمکم برنامههای فرهنگی و ورزشی هم جای ثابت پیدا کرد.
محمدرضا قاسمی یکی از دهها نوجوان حاضر در اعتکاف بود که پس از هیئت به مسجد آمد، با اعضای آن آشنا شد و به آنها پیوست. محمدرضا خیلی خوشحال است که با این جمع آشنا شده. او تعریف میکند: یک روز که برای اقامه نماز مغرب و عشا به مسجد آمده بودم، متوجه فعالیتهای فرهنگی آن شدم. برای من برنامههای متعدد فرهنگی هیئت جالب بود، اما چیزی که بیش از همه زمینهساز جذب من شد، این بود که همه اعضای هیئت و افرادی که در آن مسئولیت دارند و ندارند، نوجوان هستند. همین موضوع باعث شد با اینکه پیش از آن با بچههای هیئت آشنایی نداشتم، خیلی زود با همه آنها ارتباط برقرار کنم و در مدتی کوتاه، خود را درمیان آنها ببینم.
اگرچه نوجوانان محله بهمن و اعضای هیئت، مسجد و حسینیه طفلانمسلم را مرکز فعالیتهای خود انتخاب کردهاند، دامنه برنامههای آنها مختص مسجد نیست و همه محله را دربرمیگیرد. محمدرضا از تأثیر برنامههایشان در محله میگوید: حضور من و دیگر بچههایی که در هیئت هستند، دستاوردهای بسیاری نهتنها برای خود ما بلکه برای محله داشته است. یکی از این دستاوردهای مهم تغییر روحیه و رفتار من و همه اعضای هیئت است.
همدلی بین بچهها از دیگر تأثیرات است. کافی است یک برنامه مناسبتی باشد تا بچههای نوجوان محله، پول توجیبیهای خود را جمع کرده و ایستگاه صلواتی در محله برپا کنند؛ در مناسبتهای مذهبی اخیر همه آستین بالا زدند و کنار هم شروع به تزیین کوچه کردند، کاری که در گذشته امکان نداشت آن را برعهده نوجوانان قرار بدهند.
پساز استقبال نزدیک به صدنوجوان محله بهمن از برنامههای مختلف هیئت، دستاندرکاران تصمیم به ثبت رسمی آن، تحتعنوان طفلان مسلم گرفتند؛ کاری که البته باتوجهبه شرط سنی یعنی داشتن بیشتر از ۲۲سال سن برای هیچیک از آنها ممکن نبود؛ بنابراین آنها بهسراغ حاجرضا روحی پدر مرتضی رفتندکه از همان ابتدای ایده شکلگیری هیئت در نقش بزرگتر، مشاور و راهنمای گروه بود. حاجرضا هیئت را به نام خودش ثبت کرد و در همه این مدت کوشید تجربیاتش از حضور در هیئتهای مذهبی را دراختیار نوجوانان قرار دهد.
حاجآقا معتقد است وجود چنین جمعهای خودجوشی در هر محله ضروری است و باید باشد و تعریف میکند: حدود یکسالونیم پیش بود که دو پسرم با چند تن از نوجوانان محله به خانه آمدند و گفتند میخواهیم یک هیئت مذهبی تشکیل بدهیم. درنگ و تعلل لازم نبود. اینکه نوجوانها پیشقدم شده بودند، خیلی عالی بود. به آنها گفتم هر کمکی بتوانم برای تحقق این تصمیم انجام میدهم. به همین دلیل بود که چندماه پس از آغازبهکار هیئت وقتی دیدم دهها نوجوان به جمع آنها اضافه شده و تا این اندازه توانستهاند بر روحیه معنوی نوجوانان محله اثرگذار باشند، این هیئت را به ثبت رساندم.
حاجرضا ادامه میدهد: از همان ابتدا حجتالاسلام صادق بهرامی، امام جماعت مسجد و حسینیه امامعلی (ع)، نیز کوشید با حضور ثابت در مجالس هیئت، راهنمای خوبی برای نوجوانان باشد تا خداینکرده آنها راه را اشتباه نروند. بهجز این همه کارها برعهده خود نوجوانان است. آنها ایدههایی دارند که با ما درمیان میگذارند و ما برای اجرا به آنها کمک میکنیم؛ ایدههای خوبی همچون برگزاری دعای ندبه، برنامههای کوهنوردی، استخر، فوتسال، شهربازی، برگزاری بازیهای بومی محلی و... همه ایده نوجوانان محله بهمن بود.
آخرین ایده آنها هم برگزاری مراسم اعتکاف بود که با استقبال سینوجوانی همراه شد که بیشتر آنها ساکن همین محله بهمن بودند. بچهها حالا عادت کردهاند مشکلاتشان را خودشان حل کنند و اگر هم کدورتی بینشان پیش میآید، زود حلوفصلش میکنند و در ایام و مناسبتهای خاص، دلها بیشتر به هم نزدیک میشود و آنها میدانند باید قدر یکدیگر را بدانند.