هنوز هم خاطره خوشایند قدمزدن در بازار انگشترسازها در ذهنش باقی است و حرفهای بزرگترها را به یاد میآورد که از اجر و پاداش انگشتر در انگشت داشتن در وقت نمازخواندن میگفتند و درمان و اعجازی که بعضی سنگها داشتند و لابد هنوز هم دارند. غلامرضا از کودکی و به رسم زمانه، برای اینکه درکنار تحصیل، هنری هم بیاموزد، در کارگاه فیروزهتراشی مشغول به کار شد.
پدربزرگ ، پدر و داییاش هم از سنگتراشهای قدیمی مشهد بودهاند. بههمیندلیل میگوید هنرآفرینی با سنگ، ارثیه خانوادگی آنهاست و در خونش جریان دارد. روزهای اولی که غلامرضا مظفریانمقدم به دستان هنرمند پدرش نگاه میکرد، تصور اینکه روزی بتواند همانند او، سنگهای فیروزه را بتراشد و انگشتری بسازد، برای ذهن کودکانهاش سخت بود.
ظرافت و دقت در این هنر، حرف اول را میزند و انگشتان پسربچه دهساله بیشتر بهدنبال بازی و سرگرمی است تا اینکه بخواهد حواسش را جمع کاری کند، اما همین نگاهکردنهای مستمر باعث شد در زمان کمی، تصمیم بگیرد انگشتری بسازد که دیگران را به وجد آورد. اکنون چهلسال از آن زمان میگذرد.
تعداد انگشترهایی را که در این سالها ساخته است، به خاطر ندارد، اما رضایت و لبخند مشتری همیشه قوت قلبی برای ادامه کارش بوده است.غلامرضا مظفریانمقدم تاکنون هجدهکارگاه تراش سنگهای قیمتی در هجدهاستان کشور راهاندازی کرده و در 28کشور دنیا دورههای سنگتراشی، سنگشناسی و نمایشگاه فروش سنگهای زینتی برگزار کرده است. رنگ موردعلاقه او سالهاست که فیروزهای است.
اینجا محله امامهادی(ع) است. از پلههای زیرزمین که پایین میرویم، دستگاههای تراشکاری در دو طرف سالن قبلاز ورودی چیده شدهاند. آقاغلامرضا با لبخند به استقبالمان میآید و به داخل کارگاهش دعوتمان میکند. پایمان را که به داخل کارگاه میگذاریم، محو سنگهای رنگارنگی میشویم که در گوشهوکنار خودنمایی میکنند. بعضی سنگها هنوز تراش نخوردهاند تا شبیه دیگر دستسازههای زیبای اینجا شوند.
هنرمند روایت ما متولد محله طلاب و کوچه «شیخها» است. او در خانوادهای بزرگ شده که کار با طلا و سنگهای قیمتی، حرفه اصلی مردان خانواده بوده است؛ پدربزرگی که هرگز او را ندیده، پدر و داییاش همه در این شغل کار کردهاند. این شغل آبا و اجدادی آنهاست.
او میگوید: چهلسال است که به حرفه تراش سنگهای قیمتی مشغول هستم، از وقتی دهساله بودم. عمری است برای خودش! از همان سالها به این هنر خیلی علاقه داشتم. گاهی علاوهبر سنگتراشی، طراحی زیورآلات هم انجام میدادم. از دوره دبستان، نقاشیهایم بسیار خوب بود. هنوز هم چندبومی را که نقاشیهای رنگ روغن روی آن کشیدهام، دارم. حالا هم طراحی را که بخشی از نقاشی است، در کارم استفاده میکنم، اما سنگ نقش پررنگتری در کارهای هنری من دارد.
غلامرضا زمانهای بیکاریاش را درکارگاه کنار دست پدر مینشست. از همان دهسالگی عشقش این بود که آن فلزهای طلایی و آن سنگهای سحرکننده پرزرقوبرق را در دستانش بگیرد و با پولیش برقشان را صدچندان کند. خودش میگوید: فکر میکردم کار راحتی است. دیده بودم طلا در دستان پدر وقتی پرداخت میشود، نوربازی میکند.
صفحههای ساب دستساز، انواع مته و انواع الماس را طراحی کردم و خودم با آزمون و خطا تراش اشکال هندسی، گلتراشی، گوهرتراشی و تراش فنسی را آموختم
او با نگاه از روی دست پدر، هنر سنگتراشی را میآموزد؛ «وقتی کلاس پنجم بودم، فیروزهتراشی را حرفهای انجام میدادم. آنموقعها مثل الان نبود که صدمدل مته و الماس برای برشدادن سنگها در بازار باشد. همان سالها برای بهترشدن کارم برخی ابزار و ادوات سنگتراشی مانند صفحههای ساب دستساز، انواع مته و انواع الماس را طراحی کردم و خودم با آزمون و خطا تراش اشکال هندسی، گلتراشی، گوهرتراشی و تراش فنسی را آموختم.
استادکاری هم نبود؛ غیر از پدر و داییام که اینکاره و سنگتراش بودند، آقای بشییان نامی هم بود که سنگهای زینتی را بهصورت سهبعدی برش میداد. او آیات قرآن را هم روی سنگها حکاکی میکرد. این هنر را از او آموختم.»
هنرمند سنگتراش منطقه ما به سنگها علاقه دارد و برای شناختن سنگ، کافی است آن را ببیند. او میگوید: بخشی از سنگشناسی ازطریق مطالعه به دست میآید، اما این تمامش نیست، زیرا آنچه در کتابها درباره سنگها نوشته شده، با آنچه در کار پیش میآید، متفاوت است. بههمیندلیل کارکردن تجربی این فرصت را به شما میدهد که با سنگهای مختلف آشنا شوید.
آقا غلامرضا آنقدر در کارش وارد شده است که میتواند با نگاه، مقاومت، جنس سنگ و سنگ تقلبی را از اصلی تشخیص بدهد.
با این گفته که «سنگ سخت است و حسی ندارد» بهشدت مخالف است. سنگ برای او آرامشبخش است و از آن انرژی میگیرد. توضیح میدهد: اگر اتفاقهای بدی برایم بیفتد و فکرم مشغول باشد، همین که سنگ را به دست میگیرم، آرام میشوم. زمان را بهطور کلی فراموش میکنم و یادم میرود که چه موضوعی سبب ناراحتیام شده است.
چندینتکه سنگ فیروزه تراشنخورده روی میز کار غلامرضا مظفریان قرار دارد. وزن هرکدام از آنها بیشتر از پنجکیلوگرم است. البته فیروزه تنها سنگ زینتی این کارگاه نیست. انواع عقیق و زبرجد و دُرکوهی و... هم دراین کارگاه برش داده میشود.
ابزار کار برش سنگهای زینتی در کارگاه آقاغلامرضا سنتی است و برخی از آنها از پدر و پدربزرگش به جا مانده و برخی هم ابتکار خودش و دستساز است.
سنگها در زمان ورود به کارگاه در سه مرحله تراشیده میشوند؛ تراش اول برای اینکه سنگها به قطعات کوچکتر تبدیل شوند؛ مرحله بعد، جداکردن ناخالصیها از سنگ است
مته، انواع سمباده، الماس، چکش، انبرهای مختلف دستی، سوهان، قیچی و اره، ابزار دست هنرمند محله امامهادی(ع) است که به کمک آنها، یک سنگ اسفنجی چندضلعی فیروزه را به یک سنگ زینتی زیبا تبدیل میکند.
او درباره مراحل کار تراش سنگ در کارگاه میگوید: سنگها در زمان ورود به کارگاه در سه مرحله تراشیده میشوند؛ تراش اول برای اینکه سنگها به قطعات کوچکتر تبدیل شوند؛ مرحله بعد، جداکردن ناخالصیها از سنگ است که در اصطلاح به آن «حبّه کردن» میگویند؛ آخرین مرحله تراش هم به «خُمتراش» معروف است و سنگها مرتب و یکاندازه میشوند.
بعد از اتمام برشکاری، سنگها را با چسب مخصوص و طبیعی که ترکیبی از پودر بتونه در نقاشی، روغن خوراکی و صمغ درخت است، به سر چوبی میچسبانند؛ به این مرحله «سرچوبکردن» میگویند. سنگهای سرچوبشده را با دستگاه صیقل میدهند و خشگیری میکنند. سمبادهکاری و پرداخت و پولیش، آخرین مرحله سنگتراشی است که انجام میگیرد و پس از آن، سنگهای صاف و بدون ناخالصی برای جواهرسازی و انگشترسازی آماده میشود.
پس از گشتوگذار و گفتوگو با غلامرضا مظفریانمقدم در کارگاه سنگتراشی محله امامهادی(ع) سری به فروشگاه سنگهای قیمتی در یکی از مجتمعهای تجاری میزنیم که کارهای دست استاد مظفریان را به فروش میرساند. ویترینها و جعبههای گردان چشمنواز داخل مغازه، توجه را جلب میکند؛ مملو است از سنگهای درخشنده و زیبا که حسابی نور بازی میکند. میدانم اگر انگشتری به دلم نشست، قطعا انگشترساز برای آن مایه گذاشته است. مدلها متفاوت و زیاد است؛ روی برخی از آنها نقشهای چندضلعی زده شده و قلمزنی شده است.
آقاغلامرضا میگوید: «عقیق» یا «آگات» از سنگهای نیمهقیمتی است و انواع مختلف دارد؛ از عقیق خزهای، چشمی، آبدار، دژی و منظرهای گرفته تا عقیق لایهای، آتشین، سلیمانی و شجری که در آن طرح یک درخت دیده میشود و در نوع مرغوبش باید درخت کامل دیده شود. عقیق سلیمانی به «سنگ باباغوری» هم معروف است و نوع رگهدار سنگ یمانی است.
در روایات آمده است که این سنگ، فقر را برطرف میکند و سبب ازبینبردن پریشانی هم هست؛ گفته میشود انگشتری که حضرتعلی(ع) به فقیر داد، عقیق بوده است. ثواب نماز با انگشتر عقیق برابر با هزاررکعت نماز بدون عقیق است. «زبرجد» یک سنگ قیمتی دیگر است که رنگ سبز آن بسیار زیباست. میگویند این سنگ باعث جذب عشق و صلح میشود و برای ایجاد آرامش و خواب راحت شبانه هم مفید است. «دُر کوهی» هم در اینجا یافت میشود که برای زدودن انرژیهای منفی از اطراف انسان بسیار مفید است.
عقیقهای زردرنگ را در پستو نگه میدارند برای روز موعود و تراشیدن شرفالشمس. به نقل از شیخبهایی گفته میشود، به دستکردن شرفالشمس باعث وسعت رزق و سلامت سفر میشود. نوزدهفروردین هرسال، روز موعود برای تراشیدن شرفالشمس است که از نظر علم ستارهشناسی، یکی از بهترین و سعدترین روزهای سال است. انگشترسازها از طلوع آفتاب تا ظهر شرعی نوزدهفروردین وقت دارند روی سنگها را با نشانههای مخصوص بتراشند.
حرف شرفالشمس که به میان میآید، آقاغلامرضا از کاربرد خاص سنگهای دیگر هم میگوید؛ او بیان میکند: فروش سنگهای قیمتی فقط صبغه مذهبی ندارد؛ بهعنوان مثال در روزهایی مثل ولنتاین که میان جوانها باب شده است، فروش سنگهایی مثل یاقوت سرخ طرفداران بسیاری دارد. علاوهبراین، یاقوت کبود هم سنگ زینتی پرطرفداری است که بیشتر سلیقه عروس و دامادها برای حلقه ازدواج است. درکل جوانترها بیشتر یاقوت میپسندند و مسنها عقیــق. خانمها و بهویژه خانمهای پابهسنگذاشته هم عاشق فیروزه نیشابور هستند.
مظفریان علاوهبر سنگهایی که برای بازار تهیه میکند، سالهاست با هنرستانهایی که بهطور تخصصی درزمینه طراحی، ساخت زیورآلات و تراش سنگهای زینتی فعالیت دارند، همکاری میکند.
او با بیان اینکه تجربه کار با دانشآموزان و آموزش به آنها برایش شیرین است، میگوید: تکنیک کار و تراش انواع سنگها را به آنها آموزش میدهم و میگویم بقیهاش با خلاقیت خودتان. همه فوت کار را میگویم، رنگ و لعابش با آنها. زمان کمی نیاز است تا سختیهای کار را پشت سر بگذارند، چون آنچه را میدانستم به آنها آموختهام. سالها آزمون و خطا در این هنر نهفته است.
تجربه کار با دانشآموزان و آموزش به آنها برای هنرمند سنگتراش محله امامهادی(ع) دلنشین است، اما نه بهاندازه افرادی که دربند هستند و همانجا بهدنبال یادگیری هنری میگردند. او که تجربه آموزش تراش سنگ به زندانیان مشهدی، نیشابوری و بجنوردی را داشته است، بیان میکند: اسم زندان و اردوگاهها اضطراب عجیبی در دل آدم میاندازد. حرفهایی که میشنوی هم این استرس را بیشتر میکند. روزی که برای آموزش به زندان رفتم، این استرس و اضطرابها جای خود را به دوستیها و کار هنری داد.
مظفریانمقدم بین صحبتهایش اشاره میکند که زندانیان این اردوگاهها بسیار هنرمند و باانگیزه هستند؛ بهطور خودجوش هنرهایی دارند که به یکدیگر آموزش میدهند. او میگوید: این هنرها باید سمتوسو پیدا کنند و مطابق مد روز شوند. زندانیان ابتکارهای خوبی دارند و با امکانات اندکی که دراختیار دارند، کارهای درخور توجهی میسازند. تنها مسئله این است که ایده ندارند و سلیقه بازار را نمیشناسند که باید در این زمینه هدایت شوند.
آقاغلامرضا ادامه میدهد: کار تراش سنگهای زینتی بهشدت مورداستقبال زندانیان اردوگاه قرار گرفت؛ زیرا برای انجام آن به فضای بزرگی، نیاز نیست. آنها میتوانند هنگامیکه در آسایشگاه هستند، با یک ابزار ساده و چهارمته و ساب دستی، کار سنگتراشی را انجام بدهند. هنگامیکه بیرون آمدند نیز میتوانند این کار را ادامه بدهند و از آن، درآمد کسب کنند.
ورزش درکنار هنر، نقش پررنگی در زندگی غلامرضا مظفریانمقدم دارد. او از پنجسالگی به ورزش رزمی جودو روی آورده است و اکنون دان8 ورزش رزمی «آیکیجوتسو سامورایی» را دارد. او شاگرد عباسعلی راحتفریمانی بنیانگذار این سبک در دنیا است. همچنین دان6 دفاع شخصی و دان6 جودو را دارد و از قدیمیترین رزمیکارهای مشهدی محسوب میشود.
آقاغلامرضا سالهاست ورزش رزمی را در حاشیه شهر ترویج میکند، از گلشهر و طلاب تا کوچهپسکوچههای بولوار توس. از میان شاگردانش، سیدقاسم حسینپور دو دوره، قهرمان مسابقات جهانی کیوکوشینکارته شده است. او میگوید: خودم بچه پایینشهر هستم و همیشه شاهد استعداد و ظرفیت بچههای این منطقه در ورزش رزمی بودهام.
این بچهها هیچ امکانات رفاهی و ورزشی ندارند و از بیکاری و بیهدفی بهدنبال هزارجور خلاف و اعتیاد میروند. میتوانستم بهجای این منطقه به فکر احداث باشگاه و کلاس خصوصی در بالاشهر باشم و چندینبرابر درآمد کسب کنم، اما فعالیت در محلات حاشیه شهر را انتخاب کردم. دورههای دفاع شخصی را با شهریه ماهیانه 150هزارتومان که البته پرداخت آن اجباری نیست، برگزار میکنم. در باشگاه ما ورزش دلی انجام میشود.