کد خبر: ۳۹۴۸
۰۹ دی ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

رویدادهای نهم و دهم دی سال1357 در کتاب علیجان سکندری ماندگار شد

در سال1377 با ارائه طرح «یکشنبه خونین مشهد» و موافقت رئیس وقت، مصاحبه‌ها شروع شد و نزدیک دو سال به طول انجامید. خاطرات شفاهی افراد منبع اصلی این پژوهش شد. هرکسی را که ممکن بود نقشی در این واقعه تاریخی داشته باشد یا چیزی از آن بداند، پیدا کرد و با مردم، شخصیت‌ها، هم‌رزمان و شاگردان رهبر معظم انقلاب مصاحبه کرد. اسناد بازداشتی‌ها و مجروح‌های ساواک هم منبع خوبی برای کسب اطلاعات بود. با زیادشدن تعداد مصاحبه‌شوندگان، به حقیقت نزدیک‌تر شد تا روایت دقیق‌تری را ارائه کند. برای این کتاب با بیش از صد نفر مصاحبه کرد و بیش از 5هزار سند جمع‌آوری شد.

این داستان دو بال دارد؛ یک بال آن فردی است که سیر مواج زندگی او را در مسیر تاریخ‌پژوهی قرار داده و بال دیگر واقعه‌ای تاریخی در مشهد در نهم و دهم دی‌ماه1357 است. این دو بال در یک نقطه با هم تلاقی پیدا می‌کنند و حاصلش می‌شود یک کتاب. پژوهشگر این روایت در شصت‌سالگی پژوهشگر گروه انقلاب  و تمدن نوین اسلامی سازمان پژوهش‌های آستان قدس است.  

علیجان سکندری دکترای فقه و حقوق دارد و با چاپ کتاب «یکشنبه خونین مشهد» در سال1384 خودش را در تاریخ مشهد ماندگار کرده است و هرکس در ذهنش سؤالی درباره واقعه نهم و دهم دی‌ماه1357 مشهد دارد، سراغ او را می‌گیرد. اول مصاحبه هم می‌گوید: «در این سال‌ها چندین‌بار این سخنان را تکرار کرده‌ام» اما باز هم پای پرسش‌های یک خبرنگار می‌نشیند تا روایتش را از آن روزها بگوید.

 

کارمند مرکز اسناد انقلاب مشهد

انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید، نوجوانی دبیرستانی بود که جذب انجمن اسلامی دانش‌آموزی شد. در دانشگاه نیز دست از فعالیت نکشید. حدود سال1368 مرکز اسناد انقلاب اسلامی در مشهد شکل گرفت. پس از دانش‌آموختگی در سال1372 در این مرکز مشغول به کار شد. در مرکز اسناد او و همکارانش به‌دنبال روزنامه‌ها، عکس‌ها، اسناد و هرچیزی بودند که بتواند بخشی از تاریخ سیاسی‌اجتماعی مشهد را روایت کند.

همکاری در تدوین «تقویم تاریخ خراسان از مشروطه تا انقلاب اسلامی» بخشی از تاریخ‌پژوهی‌اش است که او را با دنیای تاریخ انقلاب اسلامی آشنا کرد. در کنارش روزشمار وقایع مشهد از اول انقلاب اسلامی تا بیست سال پس از آن نیز در مرحله فیش‌برداری(با تعطیلی مرکز) متوقف شد. آشنایی این پژوهشگر با یکشنبه خونین مشهد در میان همین تحقیقات اتفاق افتاد. از سوی دیگر، خاطرات رهبر معظم انقلاب که در این واقعه حضور داشته‌اند، بر او تأثیر گذاشت تا تصمیم بگیرد این واقعه را به‌صورت ویژه بررسی و روایت کند.


جمع‌آوری 5000 سند

در سال1377 با ارائه طرح «یکشنبه خونین مشهد» و موافقت رئیس وقت، مصاحبه‌ها شروع شد و نزدیک دو سال به طول انجامید. خاطرات شفاهی افراد منبع اصلی این پژوهش شد. هرکسی را که ممکن بود نقشی در این واقعه تاریخی داشته باشد یا چیزی از آن بداند، پیدا کرد و با مردم، شخصیت‌ها، هم‌رزمان و شاگردان رهبر معظم انقلاب مصاحبه کرد.

در حاشیه آن اسناد موجود در ادارات و بیت‌های علما مانند آیت‌الله کاظم مرعشی، آیت‌الله شیرازی   را بررسی کرد. اسناد بازداشتی‌ها و مجروح‌های ساواک هم منبع خوبی برای کسب اطلاعات بود. بنیاد شهید نیز کمک خوبی بود تا با افراد مختلف حاضر در این واقعه ارتباط بگیرد. با زیادشدن تعداد مصاحبه‌شوندگان، به حقیقت نزدیک‌تر شد تا روایت دقیق‌تری را ارائه کند. اخباری را که همان زمان در رسانه‌های داخلی و خارجی بازتاب داشته است، نیز در کنارش بررسی می‌کرد. برای این کتاب با بیش از صد نفر مصاحبه کرد و بیش از 5هزار سند جمع‌آوری شد.

 


قصه آن بانوی باردار

وقتی به سراغ خاطرات آدم‌ها می‌روی، ناگزیر در بخشی از زندگی آن‌ها شریک می‌شوی و در گوشه‌ای از وجودت جا خواهد ماند. قصه مرگ یک زن در این واقعه، سکندری را بیش از دیگرخاطرات منقلب کرده است. در دهم دی فرمانده صبحگاه ارتش به سربازان فرمان داد: «امروز اگر نکشید، کشته می‌شوید.» نفربرها و تانک‌ها به راه افتادند و مردم را به رگبار بستند. حتی مردمی که در صف نفت ایستاده‌ بودند، از گلوله‌ها در امان نبودند و در هر کوی و برزنی یک نفر شهید یا مجروح شد. مردم  ساختمان نیروی پایداری(هتل الغدیر کنونی) در چهارراه شهدا را تصرف کردند و چندین نفر به شهادت رسیدند. 

بانوی بارداری از مهلکه فرار می‌کرد و خودش را به پشت در خانه‌اش رساند و همان‌جا از پشت هدف اصابت گلوله قرار گرفت و شهید شد. طبق گفته این پژوهشگر، در مکان‌هایی مانند ساختمان نیروی پایداری در چهارراه شهدا، میدان دهم دی، خیابان خسروی، اطراف حرم رضوی و بیت آیت‌الله شیرازی درگیری‌ها میان نظامی‌ها و مردم پررنگ بوده است.

 

80شهید در یک روز

این دو روز چنان بر مردم مشهد اثر گذاشت که روزها پس از آن به برگزاری مراسم مشغول بودند و حتی چهلم شهدای این واقعه را در حرم رضوی برگزار کردند. پس از این واقعه، استاندار استعفا کرد و امام(ره) از پاریس بیانیه صادر کردند. این اتفاق بازتاب زیادی میان رسانه‌های داخلی و خارجی داشت. مراجع نیز این ماجرا را محکوم کردند. 

بیش از یک‌میلیون سند درباره تاریخ معاصر و بیش از هزار مصاحبه و هزار آلبوم عکس و پرونده مرتبط با رهبر معظم انقلاب در این جابه‌جایی به تهران منتقل شد

به این قسمت مصاحبه که می‌رسیم، این پژوهشگر از خبرنگاران نیز گلایه می‌کند: نقش مشهد در پیروزی انقلاب اسلامی به‌خوبی مطرح نشده است. بخشی از این قصور متوجه رسانه‌هاست. چرا خبرنگاران به وقایع و شخصیت‌های مشهد توجه ندارند و آن را به اندازه کافی معرفی نمی‌کنند؟ شهدای دی‌ماه مشهد طبق بررسی‌های این پژوهشگر نزدیک به هشتادنفرند که از بررسی منابع مختلف از بنیاد شهید گرفته تا نشریه راه حق منافقان به آن رسیده‌ است. البته این آمار دقیق نیست. نبود متولی برای اعلام تعداد و نام شهدا، سوگیری رسانه‌های حکومتی برای نقل اخبار در آن زمان و نگرانی و پنهان‌کاری خانواده‌های شهدا ازجمله دلایلی است که سکندری برای آن بیان می‌کند.

 


کتاب تجدیدچاپ نشد

سکندری درباره کتاب نیز توضیح می‌دهد: بخش اول کتاب درباره نهم دی‌ماه و وقایعی است که منجر به آن شد. بخش دوم کتاب نیز به وقایع دهم دی‌ماه می‌پردازد. در کنار نقل خاطره به تحلیل حوادث نیز پرداخته‌ایم. بخش پایانی کتاب نیز درباره زندگی‌نامه شهدای دی‌ماه سال1357 است.

 3هزار جلد کتاب «یکشنبه خونین مشهد»پس از چاپ خیلی زود نایاب شد و سکندری از این اتفاق نتیجه گرفت که کتاب خوانندگان زیادی داشته است. او دلیل نبود بازنگری و چاپ دوباره کتاب را نیز اوضاع آشفته بازار کاغذ و چاپ می‌داند و ادامه می‌دهد: با توجه به اینکه ما همه منابع را برای نوشتن این کتاب بررسی کرده‌ بودیم، موضوعی تازه و درخور طرح دوباره نیافتیم.

 

انتقال یک تریلی سند از مشهد به تهران

مرکز اسناد انقلاب اسلامی مشهد در سال‌های 13۶۷-13۶۸ شکل گرفته بود. چند سال آخر که سکندری در این مؤسسه فعالیت می‌کرد، مکانش در خیابان نیلوفر (سجاد) بود. سال1380 این مرکز تعطیل و اسنادش به تهران منتقل شد. 

سکندری درباره این اتفاق می‌گوید: حدود یک تریلی اسناد و اطلاعات ناب از تاریخ مشهد به تهران منتقل شد. ما آنجا خیلی تلاش کردیم که اسناد مرکز منتقل نشود یا مرکز زیر نظر آستان قدس بیاید، اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد.

به گفته او، بیش از یک‌میلیون سند درباره تاریخ معاصر و بیش از هزار مصاحبه و هزار آلبوم عکس و پرونده مرتبط با رهبر معظم انقلاب که بیش از پانزده پوشه مختلف بود، در این جابه‌جایی به تهران منتقل شد. مصاحبه‌هایی با شخصیت‌هایی مانند طاهر احمدزاده و دیگر شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی شهر در قالب هزار نوار کاست و پانصد نوار ویدئویی ضبط شده بود. 25مصاحبه ویدئویی با دکتر حسین رزمجو، تنها یکی از مواردی است که هنگام مصاحبه به ذهن سکندری می‌آید. 

او نقش پررنگی در جمع‌آوری این اسناد داشته است و می‌داند با چه زحمتی این اطلاعات تاریخی را از میان خانه‌های مردم، از میان ادارات و سازمان‌ها یافته‌اند. افسوس در میان کلمات او موج می‌زند: به تاریخ معاصر مشهد و استان خراسان در دو جا ظلم شد؛ یکی وقتی استانداری شکل گرفت که استاندار وقت همه اسناد را در محوطه آن سوزاند. دیگری هم گردآوری این اسناد بود که با دقت و زحمت زیاد انجام شد، ولی درنهایت به تهران منتقل شد و اکنون هیچ دسترسی به آن نداریم.

حدود پانزده سال آن‌ها همه همتشان را گذاشتند تا این مجموعه گردآوری شود؛ اسنادی که دیگر برای این استان تکرارشدنی نیست. افسوس او همیشگی است و هرگاه از آن گنجینه ارزشمند حرف می‌زند، بغض به سراغش می‌آید و دیگران را نیز به اندوهی بی‌پایان برای تاریخ شهر فرو می‌برد.


داستان کوتاه آن دو روز تاریخی

از دوم دی‌ماه تظاهراتی با حضور اقشار مختلف مردم به طرف حرم مطهر امام رضا(ع) انجام شد. در پی تجمع دوباره تظاهرکنندگان در بعدازظهر آن روز مقابل بیت آیت‌الله شیرازی، مأموران فرمانداری نظامی با استقرار تانک‌ها در خیابان نادری ناگهان به طرف مردم شلیک و جمعی را شهید و زخمی کردند. آیت‌الله شیرازی روز بعد با صدور اعلامیه مشترکی روزهای چهارم و پنجم دی‌ماه را عزا و تعطیل عمومی اعلام کردند و همگان را به راهپیمایی اعتراض‌آمیز فراخواندند.  

حضرت امام(ره) با صدور پیامی هفتمین روز این واقعه، یعنی روز نهم دی، را عزای عمومی اعلام کردند. در روز نهم دی‌ماه تظاهرات از مقابل بیت آیت‌الله شیرازی آغاز شد و بعد از حرم رضوی در مسیر خیابان‌های تهران و فلکه برق تا خیابان بهار محل ساختمان استانداری ادامه یافت، اما جلو در استانداری تانک‌ها مردم را به گلوله بستند. تظاهرات در دهم دی‌ماه هم ادامه یافت و با تیراندازی و آمدن تانک‌ها به خیابان، تعداد زیادی از مردم به شهادت رسیدند تا این روزها در حافظه تاریخی مشهد ماندگار شود.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44