میگویند تربیت فرزند سالها قبل از به دنیا آمدنش شروع میشود. این موضوعی است که هنگام صحبت با مادر «امیر مهدی گواهی» بیشتر از قبل به آن معتقد میشویم. با آنکه امیرمهدی شش سال بیشتر ندارد، اما در جمعهای چند هزار نفری مداحی میکند. او علاوهبر مداحی کمربند نارنجی کاراته دارد، حافظ دو جزء قرآن است و بهطور نیمهحرفهای نقاشی میکند.
آقای گواهی تمام موفقیتهای پسرش را مرهون تربیت همسرش میداند. حضور امیرمهدی در برنامه تلویزیونی «حسینیه معلی» بهانهای شد تا با او و خانوادهاش در محله بهشتی همکلام شویم.
امیر مهدی از کودکی استعدادش را برای یادگیری نشان داده است؛ مادر که ذوق یادگیری فرزندش را میبیند تمایل پیدا میکند آموزشهایش را بیشتر و منسجمتر کند. خانم دربر میگوید: «امیرمهدی چهار سال داشت که برای دوچرخهسواری بیرون میبردمش.
هنگامی که از خانه خارج میشدیم آیهالکرسی و دعای فرج را زمزمه میکردم. بعد از چند روز دیدم که پسرم همین دعاها را با خودش تکرار میکند. خیلی خوشحال شدم و با همفکری همسرم تصمیم گرفتیم که آموزشهای دیگری از جمله حفظ قرآن را برایش شروع کنیم.»
امیر مهدی گاهی ظرف یک روز بیستبیت دکلمه را حفظ میکند. گاهی هم دلش بیشتر به دنبال بازی کردن است و همین بیستبیت را طی یک هفته حفظ میکند
از آن روز به بعد مادر با سورههای کوچک جزء30قرآن آموزش را شروع میکند و حالا او جزء30و جزء یک قرآن را حفظ است. خانم دربر میگوید: «حفظ کردن پسرم همزمان شد با ماه محرم، همین تقارن سبب شد تا به فکر دکلمههای مرتبط با مداحی بیفتم. بعد از آن هم دکلمههای مختلف را از فضای مجازی جستوجو میکردم و برای پسرم میخواندم.
البته برخی متنها خیلی سنگین هستند. برای همین ابتدا خودم آنها را میخواندم در صورتی که معنی و مفهومش برایم قابل فهم بود آن را برای پسرم انتخاب میکردم.»
او در ادامه صحبتهایش اشاره میکند: «امیر مهدی گاهی ظرف یک روز بیستبیت دکلمه را حفظ میکند. گاهی هم دلش بیشتر به دنبال بازی کردن است و همین بیستبیت را طی یک هفته حفظ میکند. تاکنون او را تحت فشار قرار ندادهایم و اولویتمان با بازیهای کودکانه اوست.»
مادر امیرمهدی ادامه میدهد: «از سال گذشته نیز با مجمع ذاکران امام حسین(ع) آشنا و از طریق استادش «محمد گلابگیر» به برنامه «حسینیه معلی» معرفی شدیم. برای اینکه به این برنامه برود طی چهار مرحله راستیآزمایی شد. ابتدا یک نماهنگ چهاردقیقهای برایشان فرستادیم.
در مرحله بعدی داوران استعدادیاب شعری را ارسال کردند تا حفظ کند، مرحله سوم آنها به مراکز استانها آمدند و شرکتکنندگان را در دو مرحله پایش کردند. از گروه سنی پسرم یک نفر از استانی دیگر انتخاب شده بود. در مشهد هم چند نفر انتخاب شدند، اما همه از پسر من بزرگتر بودند.»
آنها باید به مدت چهار روز به تهران میرفتند تا در ضبط برنامه تلویزیونی حسینیه معلی شرکت کنند و مرحله پایانی این استعدادیابی تکمیل شود. در آنجا دکلمهای سنگین برای امیرمهدی انتخاب شد که ظرف یک روز باید آن را حفظ میکرد، این پسر بااستعداد منطقه بهشتی از عهده چالش سخت آخر هم بهخوبی برآمد و آن را با موفقیت اجرا کرد.
از ابتدای مصاحبهمان امیرمهدی به همراه برادرش امیرعلی یک سال و نیمه سرگرم است و گاهی هم نقاشیهایی که کشیده یا طراحیهایش را برایمان میآورد تا ببینیم. نقاشیهایی که در نگاه اول بیننده را به تعجب وا میدارد. هنگامی که با او همکلام میشویم، بسیار روان و فصیح صحبت میکند و خونگرم است.
او میگوید: «کارهایم در طول روز برنامه دارد. بخشی از روز را بازی میکنم. ساعتی هم به نقاشی کردن میگذرد. عصرها همراه مادرم با دوچرخه تا کوهسنگی میروم. بخشی از زمان هم به تکرار و تمرین دکلمهها اختصاص دارد. شب هم قبل از اینکه بخوابم، برنامهام این است که وضو بگیرم، آیهالکرسی، چهار قل، صلوات بر پیامبر(ص) و... را میخوانم و حتما دست مادرم را میبوسم و سپس میخوابم.»
او درباره آرزویش میگوید: «دوست دارم بینالحرمین برای امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل عباس(ع) مداحی کنم. البته هنگامی که خواستهام را در برنامه تلویزیونی حسینیه معلی مطرح کردم، یکی از داوران قول داد که مرا با خودش ببرد. البته مشتاقم که در محضر رهبر معظم انقلاب هم مداحی داشته باشم.»
او نقاشی، طراحی کردن و کاراته را دوست دارد و دلش میخواهد در آینده کنار آموزش مداحی درسش را ادامه بدهد و بتواند به مردم شهر و کشورش خدمت کند.
مرتضی گواهی پدر امیرمهدی درباره پسرش میگوید: «از همان ابتدایی که او برای حفظ دکلمهها اقدام کرد، با همسرم قرار گذاشتیم تا به او اجازه کودکیکردن بدهیم. یعنی به زور از او کاری را نخواهیم تا دلزده نشود. ما میخواهیم او در مسیری که هست ثابتقدم باشد و پیش برود.
متأسفانه شاهد این موضوع بودم که برخی خانوادهها برای اینکه فرزندشان دیده بشود، روی او فشار میآورند و این امر سبب میشود تا فرزندشان کار را نصفه و نیمه رها کند. از اینرو ما به او اجازه میدهیم هر چقدر دوست دارد بچگی کند و در عالم خودش باشد.
اما تمرینهایش را در کنار شیطنتهایش داشته باشد. بعد از برنامه تلویزیونی که داشت به مدت یک ماه هیچ تمرینی نداشت. زیرا جوّ حاکم بر آن برنامه و اجراهای مختلف و پشت سر هم او را خسته کرده بود. باید این موضوع را در نظر بگیریم که او هنوز بچه است و اولویتش بازیکردن است.»
«محمد گلابگیر» مداح مشهدی و استاد امیرمهدی است. او درباره شاگردش میگوید: «از سال 1400 با امیرمهدی آشنا شدم او به کلاسهایمان میآمد. سرعت زیاد او در حفظ دکلمهها مرا به سمت این پسر بااستعداد کشاند. او پشتکار خوبی دارد و باهوش و بااستعداد است. بعد از چند جلسه تمرین او را به برنامه تلویزیونی معرفی کردم. اشعار را خانوادهاش انتخاب میکنند و برایم میفرستند و بر روی آنها نظر میدهم. گاهی هم خودم برایش دکلمه انتخاب میکنم.»
اگر بخواهم این پسر را در یک جمله معرفی کنم باید بگویم او جسارت خوبی برای اجرا دارد. تسلط کافی بر متن پیدا میکند و در زمان اجرا به خوبی از زبان بدنش استفاده می کند.او میگوید: «امسال روی دکلمهخوانیاش کار کردیم. از سال آینده تمرکزمان را بر روی شروع مداحی میگذاریم. »