«امید که داشته باشی راهی برای پیروزی خواهی یافت.» این را روی بنر تبریک او نوشتهاند و در ورودی باشگاه ورزشی نصب کردهاند. بنری برای کسب دو مدال برنز ملی ووشو در فرمهای دائوشو و کوئن شو از مسابقات انتخابی تیم ملی ایران در تیرماه 1401. فاطمه زهرا عظیمی با اینکه مقام سوم را به دست آورده اما نتوانسته به تیم ملی راه پیدا کند و بعد از برگشت از مسابقات میخواهد با راهنمایی مربیاش تمام وقتش را برای تمرین بگذارد و سال بعد به تیم ملی راه پیدا کند.
لباس یکدست سفید به تن دارد و در حال تمرین با شمشیر است. متولد 20بهمن 1384 و دانشآموز کلاس یازدهم رشته عکاسی است. مادرش ورزشکار حرفهای آمادگی جسمانی است. فاطمه زهرا مادرش را الگو قرار داده و از هشت سالگی با راهنمایی مربیانش محمد ابراهیمی و سکینه بابکی ورزش را با ژیمناستیک شروع میکند تا بدنش برای ووشو آماده شود. بعد از یک سال سراغ این ورزش میآید و از همان زمان در سبک تالو تمرین میکند.
تکفرزند است. پدرش کارمند بازنشسته بانک و مادرش خانهدار است. پدر اوایل که فاطمهزهرا ووشو را شروع میکند با این ورزش مخالف بوده و دختر به دور از چشم پدر این رشته را دنبال میکند. بعد از یک سال و نیم در مسابقات استانی نوجوانان مدال طلا میآورد. کسب مدال پدر را راضی میکند و از آن به بعد، یکی از حامیان اصلی فاطمه زهرا میشود. فاطمهزهرا کمربند مشکی و دان2 دارد.مسابقات انتخابی تیم ملی برای فاطمهزهرا مهمترین رقابتی است که در آن شرکت کرده.
خودش میگوید: «حریفها خیلی آماده بودند. کسی که در فرم من نفر اول شد مدال جهانی داشت. 30نفر در فرم و رده سنی ما در مسابقه حضور داشتند. سطح مسابقه بسیار بالا بود.» البته حضور در مسابقات کشوری بهشهر که سال94 برگزار شده نیز برای او بسیار دلچسب و شیرین است.
میگوید: «داور این مسابقات از کشور چین بود و انجام فرم روبهروی آنها برایم بسیار باارزش بود. توانستم در این مسابقات در فرم دست و سلاح شمشیر مدال طلا کسب کنم.»
تا قبل از آن دختری خجالتی بودم. حالا هدف دارم و میخواهم مربی ورزش شوم
فاطمه زهرا از تأثیر ورزش در زندگیاش میگوید: «تا قبل از آن دختری خجالتی بودم. حالا هدف دارم و میخواهم مربی ورزش شوم. قله نهایی که برای ورزش انتخاب کردهام ثابت شدن در اردوی تیم ملی و دست یافتن به مقام قهرمانی در مسابقات جهانی است.»
سکینه بابکی یکی از مربیان کاربلد این رشته در محله شهید آوینی است او درباره فاطمه زهرا میگوید: «دختر بسیار کوشا و با ارادهای است. تمریناتش از پنج صبح با بدنسازی شروع میشود. ساعت 10 در سالن تمرینات ویژه ووشو را دارد و بعد از آن هم دو شیفت کمک مربی است و همراه من با بچهها تمرین میکند. بعدازظهر به خانه ووشو در قاسمآباد میرود و آنجا تمرین دارد. روزهای زوج هم از همین جا بدون استراحت به کلاس زبان میرود.»
فاطمه زهرا به همسن و سالهایش توصیه میکند تا قدر زمان را بدانند و میگوید: «هربار که پنج صبح از خواب بلند میشوم و برای تمرین میروم، با خودم فکر میکنم اگر دوباره نتوانم به این تمرین بروم فرصتم را از دست دادهام. همیشه حسرت میخورم که چطور نوجوانها و جوانها زمان را از دست میدهند.»