آفتاب که خیال رفتن به سرش میزد، آداب و رسوم خودش را داشت. آنها که خوشصداتر بودند میرفتند گوشهای که ارتفاع بیشتری داشت. صدایشان را صاف میکردند و منتظر میماندند وقت اذان برسد. دست روی گوش میگذاشتند و طنین اذان کوچه را برمیداشت. قدیم شهر استخوان نترکانده بود و محلهها این همه جمعیت نداشتند. صدای الله اکبر خیلیها را به خودشان میآورد. یعنی وقت فارغ شدن از هر کاری است و باید دل کند و رفت.
شاید بعضی از همسایههای مسجدی وقت اذان که میشود بهانه بیاورند که نمیشود دست از کار کشید و وقت برای نماز خواندن زیاد است، اما صدای «حیعلیالصلوة» که در کوچه مسجد میپیچد، جای درنگ نمیگذارد.
خیابان شهید مفتح همیشه اینطور است که گویی آب در خوابگه مورچگان افتاده باشد: ترافیک ناتمام، خرید، رفتوآمد و ... .خیلیها از همسایگی با یک مسجد بزرگ و بنام که قدمتش هم زیاد است لذت میبرند. در میان صنف زرگرهای این خیابان عادت قشنگی در زندگیشان اتفاق افتاده است که نماز ظهر و شام را به جماعت میخوانند. از این اتفاق قشنگتر، اذان زنده مؤذنهای مسجد فقیه سبزواری است که بیش از 10 سال است اجرا میشود.
مؤذن که روی پله مسجد میایستد و ندا میدهدیا اذان از اتاق ویژه پخش میشود،حجت بر کسبه و مردم تمام است. شاید علت شلوغی نمازهای جماعت مسجد فقیه سبزواری همین است. آیین اذانگویی زنده معمولا در روستاهای دور اتفاق میافتد که اهالیاش میانهای با رادیو و تلویزیون ندارند اما این جریان در شهر و بین کوچههایی که ساختمانهایش تا آسمان قد کشیدهاند حس شیرینی دارد که برخی از مسجدهای دیگر هم الگو گرفتهاند و اجرایش میکنند.
اگر نگوییم همه مسجدیها، علی سراجی، مدیر مجمع قرآنی نور و یکی از مؤذنهای مسجد فقیه سبزواری، مقید است اذان توسط اهلش گفته شود. به همین علت، برای انتخاب مؤذن وسواس دارد: اینکه باید از بین قاریان قرآنی برجسته انتخاب شوند که تلفظ صحیح واژهها را بدانند.
او و خیلیهای دیگر در مسجد تلاش میکنند بین شلوغی و همهمه شهری، آرامش و سکون برقرار باشد. میگوید: «مؤذنها این حس را منتقل میکنند. اصلا اذان زنده حس و حال دیگری دارد. اگر با صدای آن ارتباط بگیریم و مأنوس شویم، برای انجام نماز و عبادت نشاط داریم.»
صحبت که به اینجا میرسد، سراجی و دیگر مسجدیها و حتی امام جماعت مسجد به وجد میآیند تا دراینباره حرف بزنند و اینکه گاهی لازم است سنتهای گذشته را بگنجانیم لابهلای سبک زندگیمان که حالا خیلی تغییر کرده است.حجتالاسلام سیدحسین محمدپور امام جماعت مسجد فقیه سبزواری است.
قبل از نقل هر آیه و روایتی میگوید: «فرقی نمیکند در چه خانوادهای بزرگ شده باشیم. اذان سهم زیادی در خاطرات شنوایی ما دارد و از زمانی به دنیا میآییم، گوش تکتک ما به این صدا آشناست. خیلیهایمان نیز وقت زندگی را بر این مبنا تنظیم میکنیم که قبل از اذان یا بعد از اذان. اینها را میگویم تا یادآور شوم اذان در زندگیهای ما چه جایگاهی دارد.
اذان سهم زیادی در خاطرات شنوایی ما دارد و از زمانی به دنیا میآییم، گوش تکتک ما به این صدا آشناست
معمولا هنوز هم در برخی از خانوادهها آنهایی که صدای بهتر دارند اذان میگویند، بعد نماز میخوانند. توصیه اسلام این است که اذان زنده باشد و حلقومی گفته شود. قدیم پشتبامهای گلی بود و شهر شلوغی امروز را نداشت. مؤذنها چهار گوشه آن میایستادند و مردم را برای نماز خواندن دعوت میکردند. لذتی که در این جریان هست در کلام ضبطشده نیست.»
سراجی شروط مؤذن خوب بودن را یکبهیک برمیشمارد و میگوید: سر و کار داشتن با کلام خدا برای مؤذنان ایجاب میکند کمی متفاوتتر با بقیه افراد باشند. مهمترین ویژگیشان ادب و لبخندی است که بیشتر وقتها به لب دارند. علاوه بر این، باید خودشان از نمازگزاران اول وقت باشند.»
او معتقد است برای اذانگویی جسارت هم لازم است و جریانی را به خاطر می آورد که در خیلی از مراسم و برنامهها تعریف کرده است: «یادم میآید نهساله که بودم، مرحوم پدربزرگم روضهخوان و امام جماعت روستا بود. در روستاها هنوز هم اذان را زنده میگویند. پدربزرگم سیستم صوت را داخل یکی از اتاقها آماده کرده بود و من اذان گفتن را از آنجا شروع کردم. از شنیدن و انعکاس صدای خودم داخل آن سیستم خوشم میآمد و روزی چند بار تمرین میکردم.
بعدها جسارتم بیشتر شد و میتوانستم در محافل دیگر هم اذان بگویم. حالا هم بچههایی را که احساس میکنم استعداد دارند به اذان گفتن تشویق میکنم. البته حالا مردم نکتهسنجاند و باید برای اجرای اذان زنده تمرین و ممارست داشته باشند.»
روحالله غلامی از قدیم خادمی مسجد فقیه سبزواری را کنار پدرش انجام میداده و حالا خودش عهدهدار آن شده است. حساب که میکند، میبیند یک دوره بیستساله در مسجد است و لذت همراهی با پیرمردهای قدیمی را چشیده است که در حیاط مسجد می ایستادند و اذان میگفتند، او هم که یکی از مؤذنان مسجد فقیه سبزواری است تعریف میکند: «در خیلی از برنامهها مثل محرم همین امسال، نماز جماعت که در صحن مسجد برگزار شد، یکی از مؤذنهای نوجوان را بین جمعیت فرستادیم تا اذان بگوید.»
استاد سراجی میگوید: «هرچه اذان زیباتر و قشنگتر اجرا شود جذابیتش بیشتر است. به همین علت، کسانی که میخواهند اذان بگویند اول از همه باید صدای خوبی داشته باشند و جرئت و جسارت ایستادن بین جمع. بعد از آن هم باید بتوانند الفاظ را درست و صحیح ادا کنند. قرائت شرط اصلی اذان گفتن است و اینکه حروف و واژهها درست ادا شوند.»
کسانی که میخواهند اذان بگویند اول از همه باید صدای خوبی داشته باشند و جرئت و جسارت ایستادن بین جمع
او برای ترویج فرهنگ نماز پیشنهادی را طرح میکند: «در مناسبتهای خاص مثل اعیاد اسلامی، همینطور که گروههای سرود اجرای زنده دارند، مکانها و المانهای متناسبی آماده کنند تا مؤذنهای خوشصدا اذان بگویند.»
امام جماعت مسجد فقیه سبزواری میگوید: «دعا برای اهل نماز شدن فرزندان میراثی است که از ابراهیم خلیلالله به ما رسیده است آنجا که میفرماید: پروردگارا، من و ذریهام را از برپادارندگان نماز قرار بده. حالا بچهها را باید به گونهای تربیت کنیم که از سر اشتیاق و علاقه بیایند مسجد، همینطور که خیلی از مکبرها و مؤذنهای مسجدی ما اینطور هستند. با میل میآیند، به انجام این کار رغبت دارند و نیم ساعت پیش از هر اذانی مسجد هستند.»
حجتالاسلام محمدپور میگوید: «شاید برخی از همسایههای مسجد با اجرای زنده اذان موافق نباشند اما تأثیر زیادی برای نمازگزار دارد. از تأثیر محیط نمیتوان غافل بود و حتما خیلی ها را ترغیب می کند نمازشان را بهوقت بخوانند.»