حاشیه بولوار معلم، بعد از نمایشگاههای اتومبیل به کوچه معلم65 که به نام شهید ذاکری است میرسیم، کوچهای که حال و هوایی محرمی دارد. جوانان تکیه امام حسن مجتبی(ع) بخش زیادی از این کوچه را داربست زده و روی داربستها پرچمهای مشکی و چراغهای ریسهای قرمز بستهاند. فقط کافی است نگاهتان به این کوچه بیفتد تا ذکر «یا حسین(ع)» بر زبانتان جاری شود.
شبها هم در تکیه مراسم عزاداری برگزار میشود. بیشتر اهالی کوچه از این فضاآرایی محرمی و سیاهپوشکردن آن راضی هستند و به عشق آقا اباعبدالله(ع) دوست دارند سالهای بعد هم کوچه محل زندگیشان مزین به پرچمهای عزاداری سالار شهیدان باشد.
تکیه امام حسن مجتبی(ع) چهار سال است که مراسم خود را در کوچه معلم65 در زمینی که یکی از اعضا به طور موقت در اختیار آنها گذاشته است، اجرا میکنند. اعضای جوان و پرشور این هیئت امسال تصمیم گرفتند فراتر از پرچمهای سیاهی که به در و دیوار تکیه میزنند، کوچه معلم65 را هم فضاآرایی کنند. بعد از شور و مشورت، داربست سفارش دادند و ده،دوازده نفری شروع به نصب پرچم روی داربستها کردند. همسایهها که فهمیده بودند قضیه از چه قرار است، شور حسینیشان برانگیخته شده بود، برایشان شربت میآوردند، اسپند دود میکردند و بر این خادمان حسینی خداقوت میگفتند. ا
ز دور هم کار را نظاره میکردند و گهگاه نظرهای متفاوتی میدادند. در بین همین نظرها، پارچههای قسمت میانی داربستها، شبیه خیمه بالاتر کشیده شد. بعد هم ایده چراغانی سرخ مطرح شد و ریسههای چراغهای قرمز را به داربستها وصل کردند. ابتدای کوچه هم پرچم بزرگ «به مجلس عزای سیدالشهدا(ع) خوش آمدید» نصب شد. حالا دیگر نه فقط تکیه بلکه کوچه معلم65 سیاهپوش است. اهالی هم به عشق اباعبدالله(ع) از این موضوع استقبال کردهاند.
علی کریمی که از اهالی این کوچه است و در شصتوپنجسالگی قرار دارد، هنگام نصب داربست و پرچمها جزو مشوقان جوانان بوده و میگوید: «دشمنان ما هزار کار علیه اسلام انجام میدهند این پرچمها و این سیاهیها یعنی ما و جوانانمان عاشق امام حسینیم.»
حاج خانم سپیدار هم با وجود اینکه خودش بیمار است و از همسر مریض احوالش مراقبت میکند، حال و هوای حسینی کوچه، دلش را به کربلا میبرد و هر شب که مراسم عزاداری تکیه شروع میشود، در آن شرکت میکند و از امام حسین(ع) توفیق رفتن به سفر کربلا را میخواهد.
شمیم نورالهی که با پسر نهسالهاش در حال عبور از کوچه است، فضاآرایی محرمی آن را دلپذیر میداند و میگوید: «امسال که کوچه را اینطور پرچم کشیدهاند، انگار دل ما هم به امام حسین(ع) نزدیکتر شده و بیشتر محرم را حس میکنم. »
امید شیرمست که بیستسال است هیئتی است و زندگیاش با پرچم امام حسین(ع) گره خورده است، میگوید: «بعضیها اینکارها را ظاهرسازی میدانند اما در شرایطی که دشمنان، خیلی کارها بر علیه ما میکنند همین کارهای ظاهری هم لازم است. در کنارش سعی میکنیم اخلاقمان را به امام حسین(ع) نزدیکتر کنیم. »
همسایهها ممکن است تحمل خیلی امور عادی را نداشته باشند اما وقتی کاری برای امام حسین(ع) انجام میشود همه با ارادتی که دارند همراهی میکنند
نوید علیزاده که در آستانه بیستویکسالگی است و او هم در بالابردن پرچمها مشارکت داشته، معتقد است، در ماه محرم شهر باید حال و هوای محرمی پیدا کند و به نظرش اگر هر هیئت، خیابان محل خودش را سیاهپوش و فضاآرایی کند، این هدف بهراحتی تحقق پیدا میکند. به گفته او همسایهها ممکن است تحمل خیلی امور عادی را نداشته باشند اما وقتی کاری برای امام حسین(ع) انجام میشود همه با ارادتی که دارند همراهی میکنند.
متین شادورز دانشآموز سیزدهسالهای است که در کارهای هیئت الحسن(ع) همراهی دارد. او آنقدر خاطرات خوبی از حضور در هیئت دارد که چند تن از دوستان مدرسهاش را هم فراخوانده است و اکنون همراه آنها هر کدام کاری را در دست دارند. متین همانطور که به پرچمها نگاه میکند، میگوید: «دوستانم که این کوچه را میبینند میگویند کاش کوچه خانه آنها هم اینطور سیاهپوش میشد. یکی از آنها هم بعد از دیدن این فضا، بالای خانه خودشان پرچمی نصب کرده است. »
محمدحسن محصل که مداح و از اعضای هیئت الحسن(ع) است، میگوید: «فضاآرایی کوچه تأثیر خودش را گذاشته و تعداد شرکتکنندگان در مراسم عزاداری تکیه را نسبت به سال گذشته دو تا سهبرابر کرده است. به گفته او از وقتی کوچه سیاهپوش شده، خیلی جوانها با پرچمهای سیاه آن عکس میگیرند. بعد هم به جمع عزاداران میپیوندند.
حامد امیری مسئول هیئت ادامه میدهد: «ابتدا برای عید غدیر کوچه را پرچم زدیم، خداراشکر با استقبال مردم و روی خوش همسایهها، تصمیم گرفتیم برای ایام محرم، به طور وسیعتری این کار را انجام دهیم. الان هم بعضیها میگویند از سال آینده کل کوچه را داربست ببندیم. فقط دو نفر از همسایهها از اینکه جای پارک کم شده شاکی هستند که گفتیم به عشق امام حسین(ع) این 10روز را تحمل کنند. خود بچههای هیئت هم خودروهایشان را داخل کوچه نمیآورند تا جا برای اهالی باشد. »
اعضای تکیه امام حسن مجتبی(ع) علاوهبر فضاآرایی کوچه، ایستگاه چای صلواتی هم دارند، منتهی چون عرض کم کوچه معلم65 برای اینکار مناسب نیست، این ایستگاه را در ابتدای بولوار صدف دایر کردهاند. امیری میگوید: «عدهای میپرسند اینکارها و زدن چنین ایستگاهی چه تأثیری دارد. من در جواب میگویم خیلیها هستند که اولش برای صرف چای مهمان ما شدند اما بعد از مدتی خودشان هیئتی شدند. »
او یادی از دو برادری میکند که چند سال پیش به آنها ملحق شدهاند: «آنزمان این دو نوجوان ذوق آن را داشتند که با ما چای درست کنند و بینمان باشند. خانواده این دو برادر، اصلا مذهبی و در این وادیها نبودند اما اکنون این دو برادر از گردانندگان اصلی هیئت ما هستند. به گفته او گاهی همین فضاآراییهای محرمی و ایستگاههای چای و شربت، نقطه اتصال فرد به سیدالشهدا(ع) میشود. »