هنوز هم تصور خیلیها از مفهوم بازنشستگی چیزی شبیه خانهنشینی است، اینکه از یکجایی به بعد میتوانی یکجا بنشینی، هیچ کاری انجام ندهی و بدون دغدغه گذر باقی عمرت را تماشا کنی.
اما واقعیت طور دیگری است. بعضی بازنشستهها نشان دادهاند این تصورات واقعیت ندارد، لااقل برای همه اینطور نیست و بازنشستگی ربطی به یکجانشستن و دست روی دست گذاشتن ندارد، بلکه میتواند فصل جدیدی باشد برای شروع فعالیتهای نو.
محمد فهیم، رئیس شورای اجتماعی محله امیرآباد، با تعریف خاطرهها و تجربیاتش، دوره بازنشستگی را برایم پربرنامه و پرکار توصیف میکند. هشت سال میشود از سازمان اتوبوسرانی مشهد بازنشسته شده و این مدت را به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی پرداخته است. به بهانه سوم مرداد، روز خانواده و تکریم بازنشستگان، در مسجد محله با او گفتوگو میکنیم.
برای ساخت مسجد امام حسن مجتبی(ع) از ابتدا تا انتها پای کار بوده و خاطرات زیادی از آن دارد. محمد فهیم متولد سال ١٣٤٣ معتمد و قدیمی محله امیرآباد است. کلاس پنجم ابتدایی بوده که همراه پدر و مادرش از محله رضاییه به امیرآباد نقل مکان میکنند. دلیل این نقل مکان هم شغل پدر بوده است. پدرش با ماشین سنگین کار میکرده و رفت و آمد با کامیون در کوچههای باریک محله قبلی دشوار بوده است.
او از همان دوران کودکی بهواسطه پدر به رانندگی و کار با خودروهای بزرگ علاقهمند میشود. خیلی زود کمکحال پدر میشود و همپای همیشگی او. طوری میشود که در ایام جوانی پدرش کارها را به او میسپرد. تمام این عشق و علاقه باعث میشود که بعد از خدمت سربازی برای کار در شرکت اتوبوسرانی درخواست بدهد. پس از پشت سر گذاشتن آزمونها و مراحل مختلف، او در ١٩شهریور سال١٣٧٢ در این شرکت استخدام میشود.
خاطرات زیادی از شغل مورد علاقهاش دارد. ٩سال در کوی کارگران راننده بوده و دو سال هم در محله شهید آقا مصطفی خمینی. در این سالها چند باری هم از او به عنوان راننده خوشبرخورد و مردمی قدردانی شده است. البته خودش تعریف میکند توبیخی هم زیاد داشته است: «قانون این بود که فقط اجازه توقف در ایستگاهها را داشتیم اما گوشم بدهکار نبود. هر جا مسافری میدیدم توقف میکردم. به خاطر همین موضوع چند باری تذکر جدی گرفتم اما برایم مهم بود که کمک حال مردم باشم و کار خودم را میکردم.»
بین مسافرها بیشترین اهمیت را هم به مسنترها میداده است. تا جایی که حتی آنها را تا نزدیکی حرم هم میرسانده است: «عده زیادی از پیرمردها و پیرزنها بودند که برای رفتن به حرم در ایستگاه کوی کارگران سوار اتوبوس میشدند و ایستگاه آخر پیاده میشدند. بعضی وقتها همان ایستگاه آخر ماشین را پارک میکردم و مسنترها را که توان راه رفتن نداشتند تا حرم همراهی میکردم.»
دغدغههای فرهنگی و اجتماعی او فقط به خاطرات شغلیاش مربوط نمیشوند. از همان دوران نوجوانی عضو بسیج محله بوده و عضو فعال مسجد صاحبالزمان(عج) در انتهای خیابان امیرآباد. اما پس از بازنشستگی فرصت بیشتری برای انجام فعالیتهای محلی پیدا میکند: «سال٩٣ از شرکت اتوبوسرانی بازنشسته شدم و تصمیم گرفتم بیشتر وقتم را به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی اختصاص بدهم. از آن سال به بعد هر سال سرم شلوغتر از سال قبل شد.»
بیشتر روزها صبح زود بیدار میشود و همراه با دیگر معتمدان به ساختمان شورای شهر میرود و پیگیر حل مشکلات محله میشود
از او میخواهم یک روز از روزهای بازنشستگیاش را تعریف کند. میگوید که بیشتر روزها صبح زود بیدار میشود و همراه با دیگر معتمدان به ساختمان شورای شهر میرود و پیگیر حل مشکلات محله میشود. بخشی از روز را هم به جلسات و برنامهریزی برای کار فرهنگی، مراسم، جشنها و... در دو مسجد محله اختصاص میدهد. عضو بسیج و شورای حل اختلاف محله هم هست و باید به این موارد هم بپردازد. خیلیها به او میگویند چرا سالهای بازنشستگی را به استراحت نمیپردازد. اما او جوابش به همه این سؤالها این است: «خوشی و استراحتم زمانی است که پیگیر خواستههای همسایههایم باشم و دردی را برای اهالی محلهام دوا کنم.»
او حالا چند سالی میشود که مسئول شورای اجتماعی محله امیرآباد هم هست و در قالب شورا سعی کرده مطالبات و خواستههای مردم را از مسئولان و نهادها پیگیری کند. پیگیریهایی که بعضا نتیجهبخش هم بوده و به ثمر نشسته است: «خیلیها فکر میکنند مطالبهگری نتیجهای ندارد اما میتوانم موارد بسیاری را مثال بزنم که به ثمر نشسته است.
بازپیرایی فضای سبز کال امیرآباد و رسیدگی به مشکلات این کال، خواسته همیشگی مردم بود که با پیگیری معتمدهای محله به ثمر نشست. با درخواستهای مکرری که داشتیم حالا در حاشیه کال سکو گذاشتهاند تا خانوادهها بتوانند بعدازظهرها آنجا اوقات فراغتشان را بگذرانند. مواردی که به نتیجه رسیدهاند بیشمارند و حالا خوشحالم در سالهای بازنشستگی توانستهام قدمی برای افزایش رضایتمندی ساکنان محلهام بردارم.»
یکی از مواردی که محمد فهیم در این سالها به واسطه شغل و تخصصش پیگیر آن بوده، رسیدگی به وضعیت خطوط و وسایل حمل ونقل عمومی محله است. توضیح میدهد: «قبلترها محله امیرآباد فقط دو دستگاه اتوبوس داشته اما با پیگیریهای او و اهالی حالا ون هم از این محله عبور میکند هرچند مشکلات خودش را دارد؛ این خط ون شماره 69 از انتهای خیابان دهمتری ساختمان حرکت میکند و وقتی به اینجا میرسد جای سوزنانداختن هم ندارد! مردم باید سرپا بایستند. خیلیها هم ترجیح میدهند مسیر طولانی را پیاده تا خیابان حر طی کنند و آنجا سوار اتوبوس شوند.
بهتازگی با شهردار منطقه گفتوگو کردهایم و این مشکل را به گوشش رساندهایم. به ماقول دادهاند که تغییرات مثبتی رقم خواهد خورد. درباره نرخ کرایه اتوبوسها هم صحبت کردیم و قرار است کاهش پیدا کند.»