فاطمه و معصومه، هر دو نفر پشت دار قالی نشستهاند. دخترعموهای دیروز و عروس و خواهر شوهر امروز. به یاد قدیمها که قالیبافی را از مادر فاطمه آموختند و امروز باید وارث این هنر برای نسلهای بعدی خانواده نظامی باشند تا اسباب درآمد و البته سرگرمیهای بچههای خانواده را تأمین کنند.
کودکان روستا در کنار دار قالی قد میکشند، بزرگ میشوند تا مادرانشان علاوهبر جهانیکردن فرش ایران، شکمهای گرسنه آنها را نیز سیر کنند. زنان در کنار دار قالی نشستهاند و مدام با خود این مصرع از شعر را زیر لب زمزمه میکنند: «پرنقشتر از فرش دلم بافتهای نیست» و بعد از آن مجبورند یکی از زیر ببافند و یکی از رو، گاهی نیز دستی برای کودکانشان تکان میدهند و دوباره به بافتن مشغول میشوند.
فاطمه نظامی که اصالتی یزدی دارد و ساکن محله چهاربرج است، او در خانوادهای هنرمند و قالیباف به دنیا میآید و هنر قالیبافی را در کنار دار قالی مادرش میآموزد. خودش در توضیح این مطلب میگوید: کودکی 7ساله بودم که برای بار اول با شانه و دار قالی آشنا شدم. مادرم از قالیبافان حرفهای محله و شهر بود و همیشه تعدادی از خانمهای فامیل و هنرجو در خانه مشغول آموختن این هنر قدیمی ایرانی بودند.
من نیز زمانی که از مدرسه به خانه میآمدم، در کنار دیگر شاگردها مینشستم و فوت و فن قالیبافی را از مادرم میآموختم. بهزودی انس و علاقه خاصی به قالیبافی پیدا کردم و در نوجوانی بهعنوان یک استادکار ماهر، هنر قالیبافی را حرفهای شروع کردم و اکنون 28سال است که قالیبافی حرفه و شغل من است و تقریبا سالی 7تا 8عدد قالی مرغوب و باکیفیت را بافتهام.
هنر قالیبافی در خانواده نظامی علاوهبر اینکه یک هنر خانوادگی است، وسیلهای برای پرکردن اوقات فراغت و البته منبعی برای کمک اقتصادی خانواده به شمار میرود. وی در توضیح این مطلب میگوید: هنر قالیبافی سالهای سال در خانواده ما وجود داشته و به میراث خانوادگی ما بدل شده است.
به همین دلیل در وهله اول برای حفظ و ماندگاری این میراث باارزش، هنر قالیبافی را ادامه میدهم و در وهله دوم از مزایای اقتصادی آن بهرهمند میشوم بهویژه در روزگاری که مشکلات اقتصادی در خانوادههای روستایی حرف اول و آخر را میزند و زنان در تلاش هستند تا از راه مشاغل خانگی، به اقتصاد خانواده کمک کنند. یکی از این مشاغل، قالیبافی است که میتواند درآمدی تا 2میلیون تومان را نصیب بافنده کند.
بافنده یزدیالاصل روستای چهاربرج درباره فرشهای ماندگاری که بافته است میگوید: بیشتر فرشهایی را که در طول این 28سال بافتهام، به عنوان دستآفریده برایم ارزش داشتهاند. فرشهایی که برای خانه و جهیزیه بچهها بافتهام ارزش ویژهای برایم داشته است، اما بهترین فرشی که تا به حال بافتهام، فرشی بود که برای حرم امام حسین(ع) بافته شد.
چند سال قبل، در جریان بازسازی ضریح حرم امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع)، مفروشکردن بخشی از صحن حرم حضرت را بافندگان یزدی تقبل کرده و من هم بهعنوان یکی از بافندگان در خلق این اثر بیبدیل، افتخار نقشآفرینی داشتم.
قالیباف روستای چهاربرج که بیش از 28سال از عمر خود را صرف بافت فرشهای سنتی و اصیل کرده است، از مشکلات این هنر و صنعت میگوید.فاطمه نظامی در این باره میگوید: برپا کردن دارقالی میلیونها تومان هزینه دارد و خرید مواد اولیه نظیر نخ و پشم نیز به هزینهها میافزاید که پرداخت آن در توان یک خانواده روستایی نیست و به وام خوداشتغالی احتیاج دارد، اما بسیاری از بانکها وام را در قبال املاک و اراضی شهری پرداخت میکنند و املاک روستایی از نظر آنها بیارزش است.
بدین ترتیب دریافت وام برای ما بسیار دشوار است. از طرفی اقساط بازپرداخت وام بانکها بلافاصله بعد از دریاف وام آغاز میشود، برای همین بافندگان حرفهای بهعنوان بافنده و کارگر روزمزد فعالیت کرده و سود اصلی به جیب دلالان میرود. در حال حاضر قیمت یک فرش دستباف 20میلیون و حتی بیشتر است و سهم بافنده از این مبلغ به 3میلیون تومان هم نمیرسد.
معصومه نظامی، دختر عموی فاطمه و یکی از بافندگان دارقالی بر پا شده در این منزل است. او معتقد است که نسل جدید تنبل شده و دنبال این هنر سخت و طاقتفرسا نیستند.
وی در توضیح این موضوع میگوید: علاقه زیادی به قالیبافی دارم و سالهاست که پا به پای فاطمه پشت دارقالی نشسته و نقشآفرینی میکنیم. بافت قالی علاوهبر ظرافت کاری، حرفهای طاقتفرساست و با کوچکترین اشتباهی نقشه و نظم قالی به هم میریزد، همچنین نشستن چند ساعته روی سکوی سفت و آهنی دارقالی صبر و استقامت زیادی میخواهد که با روحیه نسل جوان امروز سازگاری چندانی ندارد.
دخترعمومی فاطمه به معضلات حرفه قالیبافی از دید خودش میگوید: با افزایش هزینه مواد اولیه، قیمت تمام شده قالی دستباف نیز افزایش یافته و به همین دلیل سفارش آن بسیار کمتر از گذشته است.معصومه نظامی معتقد است تولید فراوان گونههای مختلف فرشهای ماشینی در ابعاد و رنگهای مختلف و برای سلایق متفاوت از دیگر عواملی است که باعث رکود بازار فرشهای دستباف شده است. یک فرش دستباف تا 30میلیون و حتی بیشتر ارزشگذاری میشود، درحالی که یک فرش ماشینی را میتوان با 1 تا 2میلیون و حتی ارزانتر خرید.