«مشهد و کتابفروشیهای ۵۰ سال پیش» عنوان مقالهای از استاد محمدرضا شفیعی کدکنی است که سال ۸۸ در مجله بخارا منتشر شده است. این مطلب حالا یکی از منابع مهم برای آگاهی از پیشینه کتابفروشیهای شهر مشهد است. وقتی اسناد و مستندات دقیقی درباره مسائل وجود نداشته باشد، تاریخ شفاهی به کمک ما میآید.
کدکنی در مطلب مفصل و بلند و خواندنی اش، کوشیده است نام تمام کتابفروشیهایی را که در خاطر داشته است، بیاورد. او در این میان، از کتابفروشیای نام میبرد که امروز قدیمیترین کتابفروشیِ پابرجای مشهد است. این کتابفروشی در خیابان شاهرضای سابق (انتهای کوچه شاهین فر) قرار دارد.
به اعتقاد کدکنی، کتابفروشی باستان در مشهد قدیم -که ناشر هم بود- این امتیاز را بر تمام کتابفروشیهای مشهد داشت که زیر بار خرج کتابهای سنگین و پرخرج و دیرفروش میرفت. او از نمونه کتابهای تالیفی استاد سیدجلال الدین آشتیانی و دکتر علی اکبر فیاض نام میبرد و در ادامه میگوید که در مشهد آن سالها به جز «باستان»، ناشر دیگری وجود نداشته است و هیچ کدام از جوانهای اهل ادب، جرئت و سرمایه ناشر شدن را در آن روزگار نداشته اند.
برخی نویسندگان، تاریخ راه اندازی آن را سال ۱۳۱۳ میداند که با نام «پاسبان»، فعالیتش را شروع کرده و بعدها به «باستان» تغییر نام داده است
خود روزنامه شهرآرا که در ضمیمه شهرآرامحله منطقه ۸ در سال ۹۲، به سراغ کتابفروشی باستان رفته است، سال تاسیس این کتابفروشی و انتشاراتی را ۱۳۰۵ قید کرده است و این تاریخ برگرفته از سربرگ کاغذهای یادداشتی است که از گذشتهها به یادگار مانده است، اما گفتههای برخی نویسندگان، تاریخ راه اندازی آن را سال ۱۳۱۳ میداند که با نام «پاسبان»، فعالیتش را شروع کرده و بعدها به «باستان» تغییر نام داده است.
«باستان» به اندازهای برای جوانان قدیم مشهد، پرآوازه بود که آنان برای اطلاع از آخرین کتابهای منتشرشده به ویترین این کتابفروشی مراجعه میکردند. بانی تشکیل کتابفروشی، حاج عباسعلی پاسبان بود که پس از فوتش، اداره کتابفروشی را به پسرش جعفر سپرد. مرحوم حاج عباسعلی پاسبان رضوی معروف به «آقای باستان» در نشر کتابهای ادبی، تاریخی و دانشگاهی فعال بود و بیشتر آثار انتشاراتی نیز به چاپخانه طوس سپرده میشد.
موسپیدکردگان کتاب به خاطر دارند که «باستان» به افرادی که توان مالی نداشتند، کتاب امانت میداد تا پس از مطالعه، آن را برگردانند. ازآنجاکه با مرور زمان و بعد از دهه ۵۰، از رونق کار کتابفروشی باستان کاسته میشود، حاج جعفر پاسبان تصمیم میگیرد برای جبران هزینه ها، بخشی از مغازه اش را به فروش لوازم التحریر اختصاص دهد؛ رویهای که به ناگریز دامن خیلی از کتابفروشیها را گرفت و حتی باعث تعطیلی برخی از آنها شد.
آن طورکه در مجموعه «مشاهیر نشر کتاب ایران» نقل شده است، عباسعلی به دنبال سابقه خدمت چندنسل قبل در آستانه مبارکه حضرت رضا (ع) و در کشیک رسمی حرم مطهر، «پاسبان رضوی» نام میگیرد و شهرتش نیز همین میشود. پدرش محمدصادق، فراش کشیک آستانه بود و در مجاورت مسجد گوهرشاد به فروش کتاب اهتمام داشت. بعداز فوت پدر، بنا به رسم آستانه، حکم خدمت به فرزند بزرگش، عباسعلی، انتقال مییابد.