یلدا با هم بودن و خاطره بلندترین شب سال در کنار یکدیگر بودن است شبی که برای ایرانیان از اهمیت بسیاری برخوردار است و در کشور ما آن را گرامی داشته و جشن میگیرند. مهمان کودکانی شدیم که به مناسبت گرامیداشت این رسم سنتی و دیرینه کشور با همراهی معلم خود جشنی در مدرسه به پا کرده بودند. به همین منظور وارد کلاس سوم1، دبستان دخترانه علامهطباطبایی در منطقه شدیم. در همان ابتدا کرسی کوچک با پارچه قرمز و رنگهای یلدایی خودنمایی میکرد و روی آن میوهها، آجیل و شیرینی گذاشته شده بود که هر یک نمادی در این آیین محسوب میشود.
23دانشآموز دور کرسی نشسته بودند و هر یک به بیان بخشی از فلسفه این شب پرداختند. یکی از ننهسرما میگفت و یکی از رسم یلدا در همدان، یکی از فلسفه دانههای انار گفت و یکی دیگر از قصههای مادربزرگ، حافظخوانی پدربزرگ و ...
فائقه احتشام، معلم این کلاس که 19سال سابقه تدریس دارد و 14سال از آن را در منطقهیک به فعالیت پرداخته است، درباره این برنامه گفت: از همان ابتدای کار به رسوم کشور خود پایبند بوده و دوست داشتهام آن را در دل و جان کودکان امروز، همان آیندگان فردا، نهادینه کنم. براین اساس سالهاست که در کلاسهایم به مناسبتهای ملی و مذهبی کشور توجه کرده و با دانشآموزانم آن ایام را گرامی میداریم، ضمن اینکه آگاهی لازم را به آنها ارائه میدهم.
همواره در کنار آموزش دروس، به مهارتهای زندگی و برقراری ارتباطات اجتماعی بچهها پرداختهام. در واقع دغدغه من فقط آموزش درسهای مدرسه نیست بلکه کودکان باید نحوه تعاملکردن و جسارت حرفزدن و سؤال کردن در جمع را نیز بیاموزند.
او ادامه میدهد: چند سالی است که مردم ما به سمت کریسمس که یک فرهنگ غربی است سوق یافتهاند، گویی که سنتهای دیرینه خود را به دست فراموشی سپردهاند. به همین دلیل تمام همّ و غم خود را صرف این میکنم که بچهها به آیینهای کشور خود که از سابقه زیادی برخوردار است پایبند و از آن اطلاعات کافی و کامل داشته باشند. یکی از این رسوم، یلداست که از گذشته برای ایرانیان ارزشمند بوده است.
در این زمینه دانشآموزان را به مطالعه، تحقیق و پژوهش درباره آن تشویق کردم. پس از کسب اطلاعات دانشآموزان بارها مطلب را در کلاس خواندند تا اینگونه ضمن ماندگارشدن در ذهن، توانایی خواندن کلمات در آنها تقویت شود و دایره لغاتشان نیز افزایش یابد. سپس درباره دانستههای خود بحث کردند و در نتیجه پژوهش و بحثکردن در زمینه موضوعات علمی را آموختند و اعتمادبه نفسشان نیز افزایش یافت. در نهایت اطلاعات تکمیلی را در اختیار آنها قرار دادم. با آنکه اینکار سخت و زمانبر است اما برایم لذتبخش است و تأثیرش را در سالهای بعد بهخوبی نشان خواهد داد.
در برنامه شب یلدا کودکان فلسفه یلدا و نمادهای این شب، آداب و رسوم مردم در شهرهای مختلف در این مناسبت، احترامگذاشتن به پدربزرگها و مادربزرگها و اهمیت همدلی و درکنار یکدیگربودن را آموختند.
در اجرای تمام برنامههایم اگر پشتیبانی و حمایت مدیریت مدرسه و همچنین محبت نسرین باهره، مدیریت مجموعه مدارس دخترانه علامهطباطبایی، نبود هیچگاه به اهداف خود در این زمینه نمیرسیدیم. کودکان و خانوادهها نیز از این برنامهها استقبال میکنند زیرا تأثیر آن را بهوضوح دیدهاند.
تعصب خاصی به ایران دارم به همین دلیل توجه به ایرانیبودن را سرلوحه تمام برنامههایم قرار دادهام. همچنین در تمام برنامهها نمادی را به هزینه شخصی خود درست میکنم و به بچهها یادگاری میدهم. برای این مراسم نیز گردنبندی از هندوانه نمدی به آنها هدیه دادم تا خاطره این روز تا ابد در ذهنشان ماندگار شود.
پس از قصهگویی با موضوع ننهسرما توسط اعظم میراولیائی، قصهگو و یکی از مسئولان این مدرسه، مدیر مدرسه و چند تن دیگر از مسئولان هم به جمع ما پیوستند. پروین محمودزاده، مدیر مدرسه، گفت: ما ایرانی هستیم و آیینها و رسوم ایرانی مانند جشن مهرگان، نوروز، یلدا و... باید برای ما اهمیت داشته باشند. ما در کنار برگزاری برنامههای تقویمی اجرایی آموزش و پرورش به مناسبتهای جهانی، ملی و مذهبی توجه میکنیم و فلسفه آن مراسم را به زبان کودکانه به دانشآموزان میآموزیم.
هدف ما این است که بچهها در عین سادگی و صرفهجویی، فلسفه آن روز را درک کنند و قدر سالمندان را که سرمایههای اجتماعی هستند بدانند. از طرف دیگر آنچه اهمیت دارد ایجاد روحیه پژوهشگری در دانشآموزان است و پژوهشهای کودکانه میتواند با طرح یک سؤال همراه باشد تا بچهها به دنبال پاسخ آن بروند.
درحال حاضر نمادهای غربی در بازار رواج یافته است و باید این موضوع را آسیبشناسی کرد. درحالیکه ما مناسبتها و نمادهای بسیاری در کشور داریم و اگر امروز کودکان ما به دنبال نمادهای غیرایرانی هستند کوتاهی از سمت ما بوده که آنطور که باید به آن نپرداختهایم. برای مثال عروسک ننهسرما نداریم تا آن را در دستان کودکانمان ببینیم. بنابراین کارشناسان باید به نمادهای سنتی کشور بپردازند و ضمن حفظ موارد اصلی آنها را به روز کنند تا موردپسند بچهها واقع شود.
سپس مدیر مدرسه دیوان حافظ را در دست گرفت و از دانشآموزان درخواست کرد تا نیت کنند. به دنبال این حرف یکی از بچهها پرسید: نیت یعنی چه و خانم احتشام در جواب پاسخ داد: یعنی اینکه بخواهیم چه چیزی برای آیندهمان رقم بخورد... همه چشمان خود را بستند و خانم مدیر، تفألی به حافظ زد: صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن/ دور فلک درنگ ندارد شتاب کن.