کشتیگیر ناشنوای محله دانشجو که مقام چهارم مسابقات جهانی را به دست آورده در آرزوهایش نوشته است «کاش به اندازه افراد عادی تقدیر شوم».
کنار مقامهای ریز و درشتی که کسب کرده و همه را در کاغذ برایم نوشته است، یک عبارت توجهم را جلب میکند «چرا از ناشنوایان به اندازه افراد عادی تقدیر نمیشود؟»
این شاید مهمترین گله فردین توکلی، کشتیگیر ناشنوای محله دانشجو، باشد. نوجوان 19سالهای که تیرماه جاری همراه تیم ملی کشتی به مسابقات جهانی در ترکیه اعزام شد و مقام چهارم را به دست آورد. بهدلیل ناشنوا بودن فردین مصاحبه ما با او بهصورت نوشتاری بود.
او برایمان نوشته است که چقدر از کودکی به نقاشی علاقه داشته است و در دوران مدرسه، همیشه نقاشیهایش به تهران ارسال میشد و رتبه میآورد. حتی یکبار در نمایشگاهی گروهی در تالار وحدت تهران چندتا از آثارش نمایش داده شده است. اکنون هم چند سالی است که تصویرهای سیاه قلمش پرطرفدار شده و چهره افراد مختلفی رابا سیاه قلم طراحی میکند.
وقتی فردین به پانزدهسالگی میرسد، مدیر و معلمش در مدرسه ناشنوایان سوم شعبان، به او میگویند بدنش برای ورزش کشتی مناسب است و بدین طریق او را ترغیب میکنند تا وارد این رشته شود. در مدت زمان کوتاهی زحمات آنها و تلاشهای فردین به ثمر مینشیند و علاوه بر کسب مقام در استان، او سال95 در مسابقات کشتی آزاد نوجوانان مقام اول کشور را کسب میکند.
پس از این موفقیت، انگیزه فردین برای تلاشهای بعدی بیشتر میشود و با حمایت و ترغیبهای مربیاش بهروز جلالی به مسابقات جهانی کشتی میاندیشد. فردین سال96 در مسابقات کشتی آزاد نوجوانان در دومین المپیاد فرهنگی و ورزشی ناشنوایان کشور مدال طلا را دریافت میکند و همین سال در مسابقات کشوری دانشآموزان استثنایی مقام سوم را به دست میآورد.
به گفته خودش در رشتههای فوتبال، والیبال، دوومیدانی و شطرنج هم حضور داشته و مقامهایی کسب کرده است. حتی در رشته دوومیدانی تا مرحله موفقیتهای کشوری پیش رفته و مربیاش گفته اگر ادامه دهد برای مسابقات جهانی دوومیدانی راهی برزیل میشود اما او بهدلیل علاقهای که به کشتی داشته است ترجیح میدهد تمریناتش را بر این رشته متمرکز کند.
نوشتههای فردین پر از حس تلاش و در عین حال ترس است. او تلاشهایش را اینگونه توصیف کرده است: من با تلاش شبانهروزی به اینجا رسیدم. صبح تا عصر کار میکنم و عصر تا شب باشگاه میروم و تمرین میکنم. تمام مخارجم را خودم بهتنهایی تأمین میکنم و هرچه درآمد دارم صرف کشتی میشود.
او ترسهایی هم از رویارویی با مردم دارد. دلش میخواهد وارد دانشگاه شود و در رشته هنر ادامه تحصیل دهد اما با وجود استعدادهای فراوانش میترسد نتواند تمسخرهای مردم را تاب بیاورد.
فردین در گلههایش نوشته است: کاش در مسابقات و جایگاههای متعدد همانطور که از افراد عادی قدردانی میشود، به ناشنوایان و کمتوانان هم توجه کنند. مگر غیر از این است که فرد ناشنوا تلاش مضاعفی کرده تا به موفقیت برسد؟ چرا همه امکانات و بودجهها در اختیار افراد عادی است و به کمتوانان که نیاز بیشتری به حمایت دارند کمتر توجه میشود؟