بهاءالدین محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی در بعلبک لبنان متولد شده و در اصفهان نیز درگذشته است اما وصیت او مبنی بر دفن پیکرش در حرم مطهر امام رضا(ع) او را به مشهد مرتبط میکند. جز این شیخ بهایی در دوران حیات نیز فراوان به مشهد رفت و آمد داشته است و پیشنهاداتی نیز برای بهبود وضعیت مشهد به شاه عباس داده است.
ساخت گنبد برای خواجهربیع و گنبدسبز را میتوان از جمله پیشنهادات شیخ بهایی به شاه عباس معرفی کرد. مهدی سیدی پژوهشگر تاریخ و مشهد شناس میگوید: «گرچه خواجهربیع از علمای صدر اسلام بوده و صفویان ارادت زیادی به اسلام داشتند، اما اطلاعاتشان درباره خواجهربیع محدود بود. بنابراین شاه عباس از شیخ بهایی کمک میگیرد. او نیز به درستی خواجهربیع را به شاه عباس معرفی و او را مجاب میکند دستورات لازم برای ساخت گنبد بر آرامگاه وی را صادر کند. او همچنین به شاه عباس پیشنهاد میدهد گنبد سبز را که متعلق به یکی از عرفای شیعه مذهب ذهبیه است بسازد البته تکمیل این گنبد تا زمان شاه عباس دوم به تعویق میافتد.»
از جنبههای متعددی میتوان به زندگی شیخ بهایی نگریست، میتوان او را عارف، شاعر، مهندس، عالم دینی، حتی طنز نویس و... معرفی کرد اما از سال 88 نام او با روز معمار در تقویم ملی کشور پیوند خورده است. او معمارترین معمار ایرانی بود که مهندسی و هندسه را پایه خلق آثار بزرگ معماری کرد و با همین روش نه تنها بخشهایی از حرم مطهر امام رضا(ع) را طراحی کرد، که با ساخت مسجد امام اصفهان (شاه سابق) و حمامی که فقط با یک شمع گرم میشد نامی ماندگار از خود به جا گذاشت.
مشهدی شدن شیخ بهایی همچون به ایران آمدنش به سفرهای پدرش حسینبنعبدالصمد برمیگردد. پدری که در سیزدهسالگی شیخبهایی را از زادگاهش یعنی لبنان برداشت و راهی اصفهان شد. در آن زمان شاه طهماسب صفوی نهتنها شیخالاسلامی دارالسلطنه قزوین را به پدر شیخ بهایی داد، بلکه از او خواست برای همیشه در ایران بماند.
شاه عباس بنا به ادای نذرش، راهی سفر با پای پیاده از اصفهان به مشهد شد که در این سفر چندماهه باز هم شیخبهایی همراهیاش میکند
در همان زمان پدر شیخبهایی برای اینکه ریاست امور دینی هرات را برعهده بگیرد، به دستور شاه طهماسب راهی مشهد شد. سفری که نخستین حضور شیخبهایی در مشهد را رقم زد. شیخبهایی که مقدمات علوماسلامی را در لبنان آموخته بود، در سفرهای پدرش به اصفهان، قزوین و مشهد، جز خدمت به او زیرنظر مولانا عبدالله شوشتری، مولانا عبدالله مدرسیزدی، مولانا افضل قاینی و عمادالدین محمود با علوم معقول، طب، ریاضی، هندسه و... آشنا شد.
شیخبهایی بهجز این سفر، دوبار دیگر هم به مشهد سفر کرد؛ سفرهایی که در زمان حضور او در دربار شاه عباس صفوی رخ داد. او یکی از افرادی است که در دو سفر پیاده شاه عباس به مشهد او را همراهی کرد. نخستین سفر از توس به حرم مطهر امام رضا(ع) بود و دومین سفر نیز به شکرانه بیرون راندن ازبکها از مشهد در سال 1010 از اصفهان به مشهد. گویا زمانی که شاه عباس صفوی به شکرانه فتح خراسان تصمیم گرفت تا پیاده از توس به مشهد سفر کند، شیخبهایی را هم همراهش میکند که برای خرابیهای ازبکها در حرم مطهر فکری بکند.
برخی منابع اینکه شیخبهایی طراح و معمار حرم مطهر باشد را رد کردهاند و برخی از منابع تأیید. آنطور که بخش اسناد آستان قدس رضوی تأیید میکند، شیخبهایی طراح و سازنده صحن کهنه و همچنین شاخص ظهر شرعی در مسجد گوهرشاد حرم مطهر حضرت رضا (ع) بوده است. طبق همین اسناد در زمان پادشاهی صفویها که به اسلام و شیعه بهای زیادی داده شد، شیخ بهایی توسعه حرم مطهر را برعهده گرفت. او برای نخستینبار صحن ششضلعی طراحی کرد. صحن کهنه یا عتیق که امروز با نام انقلاباسلامی در حرم مطهر رضوی شناخته میشود، یادگار ذهن معمارباشی برجسته دربار صفوی است.
4 تاریخ متفاوت برای تولد و وفات شیخ بهایی موجود است؛
تاریخ تولد:
تاریخ فوت:
کتیبه دیوار در سال 1324 خورشیدی در زمان استانداری علی منصور ساخته شد و حاوی تاریخ روز، ماه و سال است، در حالی که کتیبه سنگ قبر فقط حاوی تاریخ ماه و سال است. به نظر میرسد که در هنگام بازسازی اتاق تحقیقاتی درباره تاریخ تولد و مرگ انجام شده باشد و به این خاطر تاریخ روز به کتیبه کاشیکاری دیواری اضافه گشته است. در این صورت به نظر میرسد تاریخهای کتیبه دیوار دقیقتر باشند. همانطور که مشخص است سوم اردیبهشت که در توقیم به نام شیخ بهایی ثبت شده است ارتباط چندانی با هیچ یک از تاریخهای وفات و تولد او ندارد با این حال همینکه یک روز از تقویم به این مرد بزرگ اختصاص داده شده را غنیمت میشماریم.
شیخبهایی با پایان معماری حرم مطهر به اصفهان برمیگردد و در همان شهر هم فوت میکند، اما، او در محل کنونی مقبرهاش مَدرَسی داشته که عالمان زیادی پرورش داده است، بعدها نیز وصیت کرده است که در همانجا دفنش کنند. به دستور شاه عباس جنازهاش به این شهر منتقل میشود. حال به جز نامگذاری رواق محل دفنش در صحن آزادی به نام او؛ صحن روبهروی باب الجواد(ع) -مقابل کفشداری شماره ۱۳- نیز به نام اوست.