بیشتر خانوادههای مشهدی یک خاطره مشترک از حرم امام رضا (ع) دارند و آن مربوط به آغاز زندگی مشترکشان است. بسیاری از خانوادهها با وجود گذشت سالها از شروع زندگی مشترکشان، همچنان هر باری که به حرم میروند با یکدیگر یاد آن روز را گرامی میدارند و خاطرات برایشان تکرار میشود. فاطمه و جواد نوروزی، زوج جوان محله عنصری، هستند که سال ۹۳ با حضور در بارگاه منور رضوی زندگی مشترک خود را آغاز کردند. خانواده نوروزی خاطره جالبی از شروع زندگی مشترک خود در حرم دارند که آن را برای ما بازگو میکنند.
جواد نوروزی درباره نحوه ازدواجش میگوید: «همسرم دخترعموی من است. خانواده همسرم حدود ۶ سال پیش از سرخس به مشهد آمدند و ساکن محله عنصری شدند. چند ماه بعد من که تازه خدمت سربازیام تمام شده بود همراه خانوادهام برای زیارت به مشهد آمدیم و در منزل عمویم مستقر شدیم.
روز دوم در حرم از امام رضا (ع) خواستم کمک کند تا ازدواج کنم. همان شب خواب دیدم در مسیر حرم جلوی همه از دخترعمویم خواستگاری کردم و پاسخ مثبت را گرفتم. این خواب برای من مانند یک نقشه گنج بود. من خواب را برای خانوادهام تعریف کردم و همان کار را در مسیر حرم کردم. برای دعای کمیل ۲ خانواده راهی حرم شدیم که موضوع را مطرح کردم و خوشبختانه پاسخ مثبت را گرفتم.»
عقد زوجهای جوان در حرم امام رضا (ع) بیشتر مربوط به مردم مشهدی و تا حدودی روستاها و شهرهای اطراف مشهد است. نوروزی درباره چگونگی برگزاری مراسم عقدش در حرم توضیح میدهد: «ما هیچ اطلاعی از اینکه در حرم امام هشتم زوجهای جوان عقد میکنند نداشتیم. البته خانواده شنیده بودند، اما فراموش کرده بودند. ما در فکر برگزاری مراسم عقد و دعوت از میهمانان بودیم که پدر همسرم به طور اتفاقی از همکارانش شنید زوجهای جوان در حرم عقد میکنند.
وقتی ما از این موضوع مطلع شدیم از اینکه میتوانیم زندگی مشترکمان را از حرم امام رضا (ع) شروع کنیم، خیلی خوشحال شدیم. در ادامه تصمیم گرفتیم از اقوام نیز دعوت کنیم به مشهد بیایند و در مراسم ما شرکت کنند. با توجه به اینکه این کار هزینهای برای ما نداشت میهمانان زیادی دعوت کردیم.
عقد ما روز ولادت امام جواد (ع) بود و به میهمانان گفته بودیم ساعت ۱۲ به آنجا بیایند. روز موعود در بخشی که زوجهای جوان عقد میکنند خیلی شلوغ بود. من و همسرم به اتفاق خانواده مدت زیادی منتظر آنها شدیم. راستش فکر کردیم آنها به دلیل اینکه ازدواج فامیلی است مخالف هستند و نمیآیند.
به همین دلیل وقتی دیدیم خبری از میهمانان نشد از یک عاقد خواستیم ما را عقد کند. وقتی از آنجا بیرون آمدیم پشت سر هم پیام تماسهای از دست رفته برای ما میآمد. بیش از ۴۰ میهمان از شهرستان آمده بودند و زمانی که تماس میگیرند و میبینند ما در دسترس نیستیم مشغول زیارت خود میشوند.
با اتفاقی که افتاد و در بیآنتنی گوشیهای همراه در حرم مجبور شدیم در ۳ روز اول زندگی مشترکمان از میهمانان پذیرایی کنیم
برای اینکه از دل میهمانان در بیاوریم مجبور شدیم تمام آنها را به یک رستوران دعوت کنیم و فردای آن روز نیز تمام آنها به محضر آمدند و در آخر نیز مجلس عقدکنان برگزار کردیم.»
نوروزی درباره درسی که در این اتفاق گرفته است هم میگوید: «ما قصد داشتیم در مخارج صرفهجویی کنیم و میهمانان را به همین دلیل تنها به حرم دعوت کرده بودیم، زیرا میدانستیم میهمانان پس از مراسم عقد میخواهند برای خود زیارت کنند. با اتفاقی که افتاد و در بیآنتنی گوشیهای همراه در حرم مجبور شدیم در ۳ روز اول زندگی مشترکمان از میهمانان پذیرایی کنیم.
این خاطره شیرینی برای من و همسرم شد. پس از آن روز هر بار به حرم میآییم از اتفاقی که افتاد، یاد میکنیم و همیشه مانند بار اول میخندیم. البته این را هم اضافه کنم تا به امروز تمام اقوامی که در مراسم ما حضور داشتند هر بار یکی از فرزندانشان میخواهد ازدواج کند، برای عقد به مشهد میآید و البته در منزل ما مستقر میشوند