
همسایهها در کوچه معاد ۴۸ هوای هم را دارند
انس و الفت بین همسایههای کوچه معاد۴۸ در محله سیدرضی بهویژه قدیمیترها مثالزدنی است؛ همسایههایی که برای برقراری ارتباط و بهجاآوردن رسم همسایهداری به هر بهانهای از حال هم خبردار میشوند و بهوقت گرفتاری و نیاز از هم غافل نیستند.
بعضی از آنها از چندسال قبل تصمیم گرفتند با برپایی جلسات قرآن، زمینه دورهمیهای محلی را بیشتر فراهم کنند تا بیشاز پیش از حال و احوال هم باخبر باشند. بعضیها هم با راهاندازی مرکز خیریه در ایام کرونا به کمک همسایهها آمدند. حالا این مهربانیها ریشهدار و ادامهدار شده است و آدمهای مختلف در این روند نقش داشتهاند، ازجمله شهربانو حسنزاده که توسط همسایهها به ما معرفی میشود.
جلسات قرآن، برکت آورد
شهربانوخانم حسنزاده یکی از بانوانی است که تقریبا همه قدیمیهای محله از او به نیکی یاد میکنند. او از سال۸۱ به این کوچه آمده و به برکت قرآنی که حافظ آن است، خیلی زود بهعنوان مفسر قرآن در محافل قرآنی جای خود را پیدا کرده است. او میگوید: آشنایی من با همسایهها در حسینیه قاسمآبادیهای مقیم مشهد شکل گرفت. آنها بعد از اینکه متوجه شدند حافظ قرآن هستم، خواستند در جلسات قرآنی برایشان قرآن تفسیر کنم.
همسایهای درباره او میگوید: خانم حسنزاده وقتش را برای آموزش قرآن و همراهکردن اهالی با جلسات قرآنی صرف میکند و از اینطریق باعث شده است برکت در زندگی و محله ما جاری باشد.
خود شهربانوخانم میگوید: محفلی که کلام خدا در آن تلاوت میشود، محفلی است که هرکسی بیدعوت میتواند به آنجا برود. ما با راهاندازی این محافل، خیلی از همسایهها را که خانهنشین بودند، وارد برنامههای قرآنی و در ادامه، نشستهای فرهنگی و آموزشی کردیم.
او مهربانی با همسایه و خبرگیری از حال هم را توصیه بزرگان دین میداند.
حال همسایه بیمار را میپرسم
فاطمه صاحبی از قدیمیهای محله است که از اوایل دهه۶۰ به اینجا آمدهاند. فاطمهخانم را شهربانو حسنزاده بهعنوان یکی از دغدغهمندان و بانوان خیّر محله معرفی میکند و میگوید: یکی از همسایههای پای کار برای گرفتن زمین مسجد محله، خانم صاحبی بود که با پیگیریها و نامهنگاریها درکنار بقیه دغدغهمندان توانست بنای مسجد در انتهای کوچه معاد۴۸ را پایهگذاری کند.
او همچنین در دوران کرونا با راهاندازی خیریهای در محله و مجابکردن برخی همسایهها اقدام به دوخت ماسک کرد و با جمعآوری کمکهای مردمی، مایحتاج ضروری را به دست نیازمندانی که از قبل شناسایی شده بودند، میرساند.
صاحبی هنوز هم نسبتبه اطرافیان بیتفاوت نیست و همیشه سعی دارد حال همسایهها و بهویژه بیماران را جویا شود. خودش میگوید: مسلمانی باید به عمل باشد، نه در حرف. یکی از نشانههای مسلمان واقعی، رسم خوش همسایهداری و مدارا و مهربانی با آنهاست. اینکه همسایهام از من راضی باشد، برایم ارزشمند است.
احوالپرسی در مسجد
فاطمه غفاری را صاحبی به ما معرفی میکند؛ بانوی بسیجی دغدغهمند و فعال در امور فرهنگی که با روی خوش و اخلاق پسندیده توانسته است دختران نوجوان و جوان بسیاری را جذب مسجد محله و برنامههای فرهنگی آنجا کند. صاحبی میگوید: تحصیلات دانشگاهی و روی خوش فاطمهخانم در جذب دختران جوان و نوجوان تأثیرگذار بوده است.
غفاری که همسرش فرهنگی است، از هشتسال قبل به این کوچه آمدهاند. او میگوید: زندگیهای آپارتماننشینی امروز خیلی از همسایهها را از هم دور کرده است و ارتباطگیریها را سخت؛ اما حضور در مسجد و مجالس قرآنی سبب میشود ما از حال و احوال هم خبردار شویم.
فاطمهخانم غفاری میگوید: در این روزها سعی داریم علاوهبر اینکه در مسجد از حال و احوال همسایهها جویا میشویم، اگر مشکلی هم دارند، آستینها را بالا بزنیم و کاری برایشان کنیم.
او ادامه میدهد: هدف من از کار در مسجد و جذب کودکان و نوجوانان این است که بچههای محله در فضای سالم رشد کنند و همسایهها خیالشان از فرزندانشان راحت باشد.
* این گزارش چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴ در شماره ۶۰۴ شهرآرا محله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.