کد خبر: ۱۲۱۷۶
۰۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
دروازه‌بان قدیمی فوتبال مشهد، مربی امروز نوجوانان است

دروازه‌بان قدیمی فوتبال مشهد، مربی امروز نوجوانان است

محمد غفوریان ۳۵ سال از پنج دهه عمرش را پابه‌توپ بوده است و کلی دانش و تجربه فوتبالی و ورزشی دارد. فکر و ذکرش حالا تربیت نسل جدید فوتبال مشهد است. می‌گوید: تاکنون دویست بازیکن تربیت کرده‌ام و خوشبختانه همه آدم‌حسابی شدند.

قدیمی‌های فوتبال مشهد با اسم محمد غفوریان آشنا هستند؛ دروازه‌بانی که فوتبالش را از کوچه‌پس‌کوچه‌های محله سمزقند شروع کرد، اما اوج فوتبالش را در شهر یزد و تیم شهیدقندی پشت‌سر گذاشته است؛ درست همان سالی که این تیم داشت مبارزه می‌کرد تا در سطح اول فوتبال ایران بدرخشد و غفوریان و هم‌تیمی‌هایش این آرزوی مردم یزد را برآورده کردند.

او که حالا در محله هاشمیه زندگی می‌کند، ۳۵ سال از پنج دهه عمرش را پابه‌توپ بوده است و کلی دانش و تجربه فوتبالی و ورزشی دارد که دلش می‌خواهد آن را به بچه‌های فوتبال‌دوست دیگر هم یاد دهد.

فکر و ذکر محمد تربیت نسل جدید فوتبال مشهد است و از سال ۱۳۹۰ در مدارس فوتبال فعالیت می‌کند. او می‌گوید: تاکنون دویست بازیکن تربیت کرده‌ام و خوشبختانه حتی یکی‌شان سیگاری نشد، دنبال خلاف نرفت و همه برای خودشان آدم‌حسابی شدند؛ هرچند که مدیران فوتبال مشهد به استعداد‌های شهرشان بها نمی‌دهند.

 

بازی در کوچه‌پس‌کوچه‌های سمزقند

محمد مثل خیلی از پسربچه‌های دهه‌های پنجاه و شصت فوتبالش را از زمین‌های خاکی شروع کرد. او کودکی‌اش را در محله سمزقند و خیابان مطهری‌شمالی گذراند و همان‌جا هم ورزش فوتبال را شروع کرد.

خودش می‌گوید: فوتبال همه زندگی من بود. شب‌ها خواب فوتبال می‌دیدم. با بچه‌های محل روزی هفت‌هشت ساعت بازی می‌کردیم. بعضی وقت‌ها کفش‌هایمان پاره می‌شد، اما با پای برهنه دنبال توپ می‌دویدیم. تیممان از بچه‌های کوچه‌مان تشکیل شده بود. راستش کلی تیم در محله داشتیم که به نام کوچه‌ها نام‌گذاری شده بود؛ تیم کوچه اول، کوچه دوم، کوچه سوم، چهارم و...

تیم محمد و رفیق‌هایش به نام کوچه ششم معروف بود. آنها در مطهری‌شمالی ۶ ساکن بودند و بین دیگرتیم‌ها بهترین فوتبال را بازی می‌کردند. آن موقع‌ها کنار دبستان شهید موسوی قوچانی یک زمین خاکی فوتبال بود که از همه محله سمزقند آنجا جمع می‌شدند و فوتبال بازی می‌کردند؛ بچه‌های هجرت و عامل و بخشی هم بودند.

 

شیرینی‌های گذشته دروازه‌بان قدیم فوتبال مشهد به روایت محمد غفوریان

 

تیم «سرکوچه‌ای» بودیم

«در محلات پایین‌شهر، گل‌گوچک تنهابازی ما بود. آن زمان مثل الان پارک و زمین بازی وجود نداشت و بچه‌ها بیشتر در کوچه و زمین‌های خاکی بازی می‌کردند. از درس و مدرسه می‌زدیم و گل‌کوچک بازی می‌کردیم.»

محمد اینها را می‌گوید و ادامه می‌دهد: یادم می‌آید آن‌قدر فوتبالیست بود که هر کوچه‌ای دو تیم داشت؛ تیم «ته‌کوچه‌ای» و «سرکوچه‌ای». اگر هم تعداد بچه‌ها به حدنصاب نمی‌رسید، هر کوچه‌ای حداقل یک تیم داشت. تیم ما تیم سرکوچه‌ای بود. یادش‌به‌خیر، جام برگزار می‌کردیم و حتی به تیم‌های برتر جایزه و کاپ قهرمانی می‌دادیم.

زندگی همه جوانانی که در آن سال‌ها پابه‌توپ می‌شدند و همه را دریبل می‌زدند، عاقبت‌به‌خیر نشده است. برخی از آنها حالا معتاد شده‌اند و این موضوع برای محمد خیلی ناراحت‌کننده است.

 

تاریخ‌سازی با شهیدقندی

فوتبالیست ساکن محله هاشمیه در تیم‌های مختلفی فوتبال بازی کرده است. او فوتبالش را از منتخب نوجوانان و جوانان مشهد شروع کرد، اما شغل پدر و انتقالش به یزد، مسیر ورزشی محمد را تغییر داد و او این فرصت را به دست آورد تا در تیم‌های بزرگ لیگ کشوری مانند فولاد و شهیدقندی یزد فوتبال بازی کند.‌

می‌گوید: سال ۱۳۸۴ بود که در تیم فوتبال شهیدقندی یزد فوتبال بازی می‌کردم. یزدی‌ها به این تیم خیلی علاقه دارند. در آن سال شهیدقندی برای حضور در لیگ‌برتر رقابت می‌کرد و آخر سر هم با قهرمانی در لیگ آزادگان به لیگ‌برتر راه پیدا کرد. تیم فوتبال شهیدقندی یزد تا حالا تنهایادگاری یزد در لیگ‌برتر فوتبال ایران بوده است و من هم خوش‌حالم که جزئی از این تاریخ‌سازی بودم.

 

مصدومیت و پایان فوتبال

درس‌خواندن برای محمد همیشه اولویت بوده است. برای همین وقتی در رشته گرافیک دانشگاه تهران پذیرفته شد، فوتبال حرفه‌ای و بازی در لیگ ایران را کنار گذاشت و برای ادامه درسش راهی تهران شد.

او در سال‌های دانشجویی همچنان فوتبال بازی می‌کرد و مدتی در تیم منتخب دانشگاه تهران هم حضور داشت، اما یک مصدومیت شدید از ناحیه مینیسک پا، پایانی بود بر ماجراجویی او در زمین چمن و از بازی فوتبال خداحافظی کرد.‌

می‌گوید: در یک بازی مهاجم حریف پایش را روی زانوی من گذاشت و مینیسک پای چپم پاره شد. یک‌سال زمان برد تا دوباره سرپا بشوم، اما دیگر هیچ‌وقت نتوانستم ورزش را به‌صورت پرفشار و حرفه‌ای دنبال کنم. البته همان موقع ازدواج هم کرده بودم و تصمیم گرفتم به مشهد برگردم و مربیگری را شروع کنم.

 

بچه‌ها را از کوچه جمع کردی!

سال ۱۳۹۰ آغاز مربیگری محمد غفوریان در فوتبال پایه است. او در آن سال در مدرسه فوتبال باشگاه جام‌عسل فعالیت می‌کرد و نوجوانان و جوانان زیادی را با فوت و فن فوتبال حرفه‌ای آشنا کرده است.

خاطره جالبی دارد از آن روز‌ها و می‌گوید: تابستان بود و بیشتر از دویست نفر در این مدرسه فوتبال تمرین می‌کردند. یک روز پدر و مادر بچه‌ها سراغم آمدند و گفتند: «خدا خیرت بدهد محمدآقا که این بچه‌ها را از کوچه و خیابان جمع کردی و سرگرم شدند! به‌خدا صبح تا شب اسیر اینها بودیم.»

در یک بازی مهاجم، حریف پایش را روی زانوی من گذاشت و مینیسک پای چپم پاره شد و دیگر نتوانستم ورزش را به‌صورت حرفه‌ای دنبال کنم

گفتم: «من بچه‌ها را تمرین می‌دهم، اما فردا روز اگر دست و پایی شکست، شکایت نکنید.» گفتند: «اگر کمرشان هم بشکند، عیبی ندارد! همین که از کوچه و خیابان جمع بشوند و دنبال دود و دم نیفتند، کفایت می‌کند.»

 

استاندار می‌نشست و فوتبال تماشا می‌کرد

دروازه‌بان قدیمی فوتبال این روز‌ها با تعدادی از جوانان مشهدی و قاینی تیمی تشکیل داده‌اند که در لیگ دسته‌چهارم ایران حضور دارد و او به‌عنوان کمک‌مربی در این تیم فعالیت می‌کند.

محمد از مدیران شهری گلایه دارد و معتقد است شهری با ثروت مشهد باید دو تیم در لیگ‌برتر داشته باشد، اما متأسفانه شهرمان سال‌هاست که از فوتبال روز ایران عقب مانده است.

غفوریان بچه‌هایی را که در حال تمرین هستند، با دست نشان می‌دهد و می‌گوید: حیف این همه استعداد! بعضی از این بچه‌ها می‌توانند در بالاترین سطح فوتبال ایران بازی کنند، اما نه دیده می‌شوند و نه کسی حاضر است برای این بچه‌ها خرج کند. در گذشته حتی استاندار وقت در جایگاه مهمانان حضور داشت و از نزدیک شاهد بازی‌های محلات مشهد بود که در ورزشگاه تختی برگزار می‌شد، اما حالا دیگر از آن میل و اشتیاق خبری نیست.

 

* این گزارش چهارشنبه ۷ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۹ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:44