
درِ ورودی خیریه امامرضا (ع) در محله طرق باز است. یکی میآید و یکی میرود. پیرزنی با چادر گلدار وسط حیاط، مضطرب، بهدنبال مددکار خیریه میگردد. تا او را پیدا میکند، لب برمیچیند و درحالیکه چانهاش میلرزد، از نداری گلایه میکند. از اینکه همه دندانهایش را کشیده است و حالا برای ساخت دندان مصنوعی از او ۲۰ میلیون پول طلب کردهاند. مددکار که زن جوانی است، او را بهسمت اتاق کوچک خیریه راهنمایی میکند.
پیرزن انگار کمی دلش آرام گرفته است. مینشیند و گوشهوکنار اتاق را با نگاه بیرمقش میکاود. به او معرفینامه میدهند تا به صندوق قرضالحسنه محله برود و ۱۵ میلیون بدون ضامن وام بگیرد. پیرزن زیر لب برایشان دعا میکند و آرامآرام از در خیریه بیرون میرود.
محله طرق، بیبضاعت کم ندارد. سرپرستان خانوار و افراد ازکارافتادهای که برخی از آنها با مشکلاتی مانند بیکاری و بیماری هم دست به گریباناند. شاید همین وضعیت باعث شد سال ۱۳۸۲ زندهیاد حاج مهدی نجمی که ساکن همین محله بود، به فکر راهاندازی یک مرکز نیکوکاری در طرق بیفتد. او همه سرشناسان محله را که ۳۴ نفر میشدند، دور هم جمع کرد و پیشاز گرفتن مجوز، کمک به نیازمندان محله را شروع کرد. حالا بعداز طی ۲۲ سال، مرکز نیکوکاری ۵۷۰ خانوار را تحت پوشش دارد.
تصویر مرحوم نجمی در قاب عکس بزرگی در گوشه اتاق به چشم میخورد. علی یزدانی عضو هیئتامنای خیریه است. سنوسالدار است و همدوره مرحوم نجمی. او یکی از آن ۳۴ نفری است که در شکلگیری خیریه نقش داشتهاند.
آقای یزدانی مایل نیست در عکسها حضور داشته باشد. مدام اصرار دارد کار خاصی نکرده و تنها عضو کوچکی از این خیریه است. او حاجعبدا... نجمی، پدر حاجمهدی نجمی را هم به خاطر میآورد که دست به خیر بود و درواقع پسر، راه پدرش را پیش گرفت.
علیآقا که در هفتمین دهه زندگیاش قرار دارد، درباره دوسهسال اول فعالیت خیریه میگوید: هنوز خبری از ثبت و تشکیل هیئتامنا نبود. ما هیئتی کار میکردیم، یعنی بدون اینکه وظیفه هرکداممان مشخص باشد و جایگاهی در خیریه داشته باشیم، یک سر کار را میگرفتیم. از افراد متمول محله کمک میگرفتیم و به خانوادههای بیبضاعت کمک میکردیم.
سال۸۲ که خیریه تشکیل شد، چهل خانوار تحت پوشش بودند. این تعداد، طی چندین سال بیشاز چهاردهبرابر شده است. آرامآرام خیریه رسمیت پیدا کرد و در سال ۱۳۸۵ تحت نظارت نیروی انتظامی به ثبت رسید و از همان سال در ساختمان فعلی مستقر شد.
منبع درآمد خیریه امامرضا (ع) تنها کمک مردمی نیست. خدمات آبرسانی محله طرق، تحتپوشش شرکت آب و فاضلاب قرار ندارد و بهصورت خودگردان و هیئتامنایی اداره میشود. بانیان خیریه، آب طرق را تأمین میکردند و از درآمد حاصل از آن، مستغلاتی، چون زمین و مغازه و ساختمان خریدند. حالا با اجارهدادن مغازهها و ساختمانهای مسکونی، بخش مهمی از هزینههای خیریه تأمین میشود.
سیدمهدی نمازی چندسالی عضو هیئتمدیره خیریه بود و حالا در دوره دوساله، مدیرعامل آن است. او و همکارانش درحال چیدن کیسههای برنج، رب، ماکارونی و... در قفسههای انباری هستند. آنها خودشان را برای توزیع بستههای معیشتی ماه مبارک رمضان آماده میکنند. برخی از بستهها را پیش از ماه مبارک و برخی را در همان هفته اول توزیع میکنند.
مهدی نمازی درحالیکه گوشه عبایش روی زمین کشیده میشود، دو کیسه برنج را روی هم گذاشته است و از این انباری به انباری دیگری منتقل میکند. او میگوید: این خیریه سالانه در مناسبتهای مختلف، چهار تا پنجبار بسته معیشتی توزیع میکند. آخرینبار هم ماه گذشته بود که برای ۵۵۰ خانوار بسته مواد غذایی به ارزش ۴۰۰ هزارتومان تهیه و توزیع شد. درمجموع در بهمن ماه، خیریه ۲۲۰ میلیونتومان برای توزیع این بستهها هزینه کرد.
نمازی علاوهبراین به توزیع اقلامی مانند گوشت و مرغ در سال هم اشاره میکند و میگوید: غیر از توزیع بسته معیشتی که گفتم، در مناسبتهای دیگر هم بسته غذایی توزیع میشود. مثلا امسال برای عید قربان از کمیته امداد کمک گرفتیم و چهارصدبسته گوشت بین خانوادههای نیازمند محله توزیع کردیم.
بعضی از این خانوادهها سال تا سال رنگ گوشت را نمیبینند. حتی بچههایی که در سن رشد هستند و نیاز به آهن دارند، نیازشان به مواد گوشتی تأمین نمیشود؛ بههمیندلیل تلاش میکنیم در موقعیتهای مختلف گوشت توزیع کنیم.
کار دیگری که این خیریه انجام میدهد، تعمیر لوازم خانگی مددجویان است. به گفته نمازی، این خیریه نیمی از هزینه تعمیر لوازمی مانند یخچال و تلویزیون و دیگر لوازم برقی افراد تحت پوشش را تقبل میکند. اگر آن وسیله قابل تعمیر نبود، برای خرید لوازم نو، مددجو را به صندوق قرضالحسنه شهیدواحدی محله طرق معرفی میکند.
خیریه امامرضا (ع) یکسوم هزینه دوا و دکتر مددجویانش را پرداخت میکند. علاوهبراین، بیماران بیبضاعتی که توان پرداخت ویزیت ندارند، به سه دکتر که اصالتشان طرقی است، معرفی میشوند.
این پزشکان مرام به خرج میدهند و هممحلهایهای سابقشان را رایگان ویزیت میکنند؛ «افرادی که نیاز است در بیمارستان بستری شوند، به مددکاری آنجا معرفی میشوند؛ چون خیریه شماره ثبت دارد، بیمارستان معرفینامه را قبول میکند و با بیمار راه میآید. معمولا سالانه ۱۰۰ میلیونتومان تنها برای تهیه داروی مددجویان هزینه میشود.»
مدیرعامل خیریه در ادامه درباره وامهای قرضالحسنه میگوید: هرکدام از مددجویان که وام کارگشایی لازم داشته باشند، به صندوق قرضالحسنه معرفی میشوند. حتی اگر مددجوی کمیته امداد باشد و زیرنظر خیریه ما هم نباشد، میتوانیم برایش معرفینامه صادر کنیم.
بهطور میانگین ماهی ۲۵ نامه معرفی وام در این خیریه صادر میشود که بازپرداخت آن ماهی ۵۰۰ هزارتومان است. نمازی صحبتش را اینطور ادامه میدهد: بعضی از زنان این محله سرپرست خانوار هستند و برای شروع مشاغل خانگی یک وام کوچک میتواند کارشان را راه بیندازد.
رفتن به کربلا برای هر آرزومندی امکانپذیر نیست، بهویژه اگر بضاعت مالی نداشته باشد. خیریه هرسال چندنفر از مددجویانش را به این سفر زیارتی میفرستد. علاوهبراین برای برگزاری مراسم ازدواج زوجهای مستضعف هم پیشقدم میشود و با مشارکت کمیته امداد هرسال چندسری جهیزیه به عروسهای نیازمند میدهد. امسال چهاردهسری جهیزیه به عروسهای طرقی اهدا شد.
وقتی میدانستم خانمی که به آرایشگاهم آمده، وضع مالی خوبی ندارد، صلواتی راهش میانداختم
مریم پنهانیبهلولی مددکار است و تحقیق از خانوادههای بیبضاعت را به عهده دارد. او از هیچ همسایهای درباره مددجو تحقیق نمیکند تا آبروی فرد مذکور حفظ شود. تنها به خانه مددجو میرود و وضعیت زندگیاش را بررسی میکند.
مریمخانم پنجسالی است که مسئولیت بخش بانوان مرکز نیکوکاری امامرضا (ع) را بهعهده دارد. او زمانی آرایشگر بود و در همان کسوت نیز حواسش به محرومان محله بوده است؛ «وقتی میدانستم خانمی که به آرایشگاهم آمده، وضع مالی خوبی ندارد، صلواتی راهش میانداختم. وقتی فرمانده بسیج مسجد محله هم بودم، امام جماعت مسجد، آقای نمازی، از من دعوت کرد در خیریه کمکدستشان باشم. فکر میکنم با پای خودم به این مرکز نیامدم. خدا راه ورودم به این خیریه را هموار کرد تا بیشتر مفید باشم.»
پنهانی معتقد است اگر هرکداممان در هر شرایط مالی که هستیم و هر کاری که در آن مهارت داریم، بخشی از پول یا توانمان را برای افراد بیبضاعت محله بگذاریم، شرایط همسایگانمان اینقدر سخت نمیشود. با این روش فقر کمرنگ میشود.
حضور یک زن در خیریه باعث شده است زنان بیبضاعت محله بهراحتی بیایند و مشکلاتشان را با او درمیان بگذارند و مریمخانم میگوید: خیلی از زنانی که به خیریه رفتوآمد دارند، مستقیم به بخش بانوان میآیند و درددل میکنند؛ مثلا همین خانمی که الان از در خیریه بیرون رفت، با اینکه خیلی جوان است، دوسالی میشود که با بیماریاماس درگیر است. از طرفی مستأجر است و سرپرست خانوار. خدا میداند چقدر در فشار اقتصادی است؛ ما هم در خیریه در حد توان یاریاش میکنیم.
او از بین مددجویانی که به مرکز نیکوکاری مراجعه میکنند، از خانوادهای یاد میکند که خیریه با توجه ویژهای به آنها کمک میکند؛ «این خانواده فرزندان نخبهای دارد که اگر به آنها کمک نشود، استعدادشان هدر میرود.
دختر خانواده در رشته دکترای پزشکی هستهای در دانشگاه شریف تهران پذیرفته شد. خیریه در تکاپو بود که زودتر ثبت نام این دختر نخبه انجام شود و هزینه تحصیلش را بپردازد. این خانواده سالهاست از مددجویان ماست. وقتی خبر قبولی دختر خانواده به ما رسید، همه افراد خیریه خوشحال شدند، انگار یکی از اعضای خانواده خودمان به این موفقیت دست پیدا کرده است.»
آنطورکه مریمخانم میگوید، این محله از این دانشآموزان و دانشجویان تیزهوش کم ندارد و خیریه همه تلاشش را به کار میگیرد تا دغدغهای بهجز تحصیل برای محصلان باقی نماند؛ «دانشآموزانی داشتیم که فقط بهخاطر نداشتن هزینه ثبت نام مدرسه از تحصیل بازمیماندند. شکر خدا با تحقیقاتی که در محله و درباره مدارس انجام میدهیم، نمیگذاریم دانشآموزی بهخاطر بیپولی از درس و مدرسه عقب بیفتد. هزینه فرم مدرسه، نوشتافزار و... را خیریه به عهده میگیرد تا فکر و ذکر دانشآموز فقط درس باشد.»
فرقی که خیریه امامرضا (ع) با همصنفانش دارد، این است که رفتوآمد مددجویان تنها برای دریافت کمک نیست. وقتی آقای نمازی در انبار مشغول کار است، یکی دونفر از مددجویان طبق معمول هر روز سری به خیریه میزنند و تا میبینند به وجودشان نیاز است، وارد انباری میشوند و برای کمک آستین بالا میزنند. محمدحسین محمددوست هم که پسری جوان و حسابدار خیریه است تا تکاپوی داخل انباری را میبیند، از پشت میزش میپرد و گوشهای از کار را به دست میگیرد.
اینجا مددجویانی داریم که خودشان با هزار مشکل دست به گریباناند، اما در خیریه به کمکمان میآیند
او از سال۹۷ در خیریه بهعنوان حسابدار مشغول کار است، اما بیشتر برای رضای خدا کار میکند تا کسب درآمد؛ چون آنطورکه مدیرعامل خیریه میگوید پولی که به او پرداخت میشود، آنقدر ناچیز است که تنها هزینه رفتوآمدش را پوشش میدهد.
محمدحسین میخواهد از کاری که در آن مهارت دارد، به نفع مردم محلهاش استفاده کند؛ این درحالی است که حضور در فضای خیریه برایش با مشکلاتی همراه است. میگوید: روزانه با مردمی سروکار داریم که گرفتاریهایشان یکیدوتا نیست. بعضیهایشان هم با بیماریهای سختی درگیرند، هم درآمدی ندارند و هم عیالوارند. شنیدن این مشکلات تا ساعتها و گاه روزها ذهنم را درگیر میکند.
به گفته محمددوست بعضی از مددجوها آنقدر مستحقاند که حتی نان خالی برای خوردن ندارند؛ «دیدن این حجم از نداری، حال روحیام را به هم میریزد، اما چارهای نیست؛ باید برای مردم طرق هرکداممان در حد توان قدم برداریم.»
در ادامه صحبتهای محمددوست، خانم پنهانی میگوید: اینجا مددجویانی داریم که خودشان با هزار مشکل دست به گریباناند، اما روزی یکیدوساعت را در خیریه به کمکمان میآیند. کافی است زمان توزیع بسته باشد یا هرکار دیگر؛ بدون اینکه ما حرفی بزنیم، میآیند و یک سر کار را به دست میگیرند.
فاطمه مجاور یکی از اهالی محله است که هرروز چندساعتی برای کمک به خیریه میآید. او بدون دریافت حتی یک ریال، هر کاری از دستش برآید، انجام میدهد. او که خودش با مشکلات بسیاری دست به گریبان است، برای کمک به همنوعانش کم نمیگذارد. از راهنمایی مددجویان تا بستهبندی بستههای معیشتی، جوابدادن به تلفن و....
خانم پنهانی با لحنی آرام و دلنشین خانم مجاور را مادر صدا میزند. به گمانم میرسد که مادر و دخترند. سؤال که میکنم، به هم نگاه میکنند و میگویند ما از مادر و دختری چیزی کم نداریم.
یکی از خاطرات تلخ مریمخانم مربوطبه زندگی زنی است که از سر فقر مجبور به فروش نوزادش شد؛ «مددجویی داشتیم که داروندارش در آتشسوزی سوخته بود و در یک مغازه زندگی میکرد. هنوز این خانواده را شناسایی نکرده بودیم که فهمیدیم مادر خانواده نوزادش را در بیمارستان فروخته است.
او را از بیمارستان ترخیص کردیم، اما دستمان به نوزادش نرسید. از نظر روحی آن زن آنقدر آسیبدیده بود که دوبار دست به خودکشی نافرجام زده بود. او را به جلسات متعدد مشاوره فرستادیم. برایش لوازم خانه و وام جور کردیم. آرامآرام حال روحیاش بهتر شد. حالا کار میکند و زندگی خودش و بچههایش را میگرداند.»
از نظر خانم پنهانی، توجه به روح و روان مددجویان از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ به همین دلیل هر سال در مناسبتهای مختلف، مثل روز مادر یا روز پدر، زن و شوهرهای مددجو را به اردو میبرد تا روزی متفاوت را برایشان رقم بزند و ازطرفی از نزدیک با مشکلاتشان آشنا شود؛ «این اردوبردنها باعث میشود با ما احساس صمیمیت بیشتری کنند و راحتتر درددلشان را به زبان بیاورند.»
او برای پسرهای مددجو کلاس مشاوره برگزار میکند و آنها را به کلاسهای مختلف میفرستد. برای دخترها هم برنامههای مختلف فرهنگی برگزار میکند؛ چون معتقد است روح و روان این بچهها نیاز به آرامش دارد که باید به این روش تأمین شود.
این خیریه مانند بسیاری دیگر از خیریهها، خدمات زیادی به مددجویانش ارائه میدهد، اما آنچه خیریه امامرضا (ع) را متفاوت کرده است، همدلی مددجو و خیّر برای بهبود شرایط زندگی در طرق است. بستههای ماه رمضان آماده توزیع است. آرامآرام مددجویان برای دریافت مواد غذایی وارد خیریه میشوند.
* این گزارش سه شنبه ۲۱ اسفندماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۳ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.