
هوای عصر کمی سرد است، اما گرمایی که در دل این جمع موج میزند، سرمای زمستان را از یاد میبرد. اینجا محله قائم (عج) و امروز سهشنبه است. سالهاست در این روز، ایستگاهی در محله برپا میشود؛ چه شعبان باشد و چه ماهی دیگر. برپایی این ایستگاه با یک سینی چای شروع شد؛ ساده، اما پر از عشق.
جوانها، دختر و پسر، هرکدام گوشه کاری را گرفتهاند. یکی سینی چای به دست دارد و با لبخند تعارف میکند. یکی بستههای کوچک شکلات و شیرینی را میان رهگذران پخش میکند. آنطرفتر، دخترکی با گونههای سرخ از سرما، با اشتیاق کنار میز نقاشی ایستاده است تا طرحی کودکانه روی صورتش نقش ببندد.
بخار چای در هوای سرد بالا میرود. صدای مداح در فضا پیچیده است. اینجا کسی منتظر تشکر نیست. تنها امیدشان این است که در این گوشه کوچک از شهر، نام و یاد امامعصر (عج) را زنده نگه دارند. شاید رهگذری درمیان شتاب روزمرگیاش، لحظهای درنگ کند، چای را بنوشد، گرمایش را حس و برای ظهور دعا کند.
سهشنبههای مهدویت را شاید در سال ۹۴ خیلیها نمیشناختند، اما حالا که ۹ سال از شروع به کار محسن صفاری و گروهش میگذرد، خیلیها، این ایستگاه و سهشنبههای مهدوی را خوب میشناسند و هر هفته منتظر برپا شدن ایستگاه هستند. بسیاری از آنها که سالهای قبل، از مخاطبان این ایستگاه بودهاند، حالا بزرگ شدهاند و خودشان دستاندرکار برگزاری هستند.
صفاری که از پایهگذاران اجرای این برنامه در خیابان قائم (عج) است، در سالهای برپایی آن با چالشهای بسیاری روبهرو شد، اما خسته نشد و در این مدت، ایستگاه را به کمک بیستنفر دیگر اداره کرده است.
۹ سال پیش که صفاری ایستگاه «سهشنبههای مهدویت» را در محله سیدی به راه انداخت، خیلی پرسوجو کرد که گروههای مشابه را پیدا کند تا بتواند از تجربیاتشان بهره ببرد، اما با قاطعیت میگوید که معلوم شد جزو اولین ایستگاههای مهدویت در پهنه سیدی و دومین ایستگاه در مشهد هستند.
او حرفش را اینطور ادامه میدهد: آن زمان فقط یک مسجد در محله شهید فرامرز عباسی برنامه سهشنبههای مهدویت را برگزار میکرد. ما هم در منطقه سیدی داشتیم همزمان کارمان را پیش میبردیم. آنطورکه فهمیدم در تهران طرح سهشنبههای مهدوی برگزار میشد، اما در شهرهای دیگر برنامهای نبود که هر هفته برگزار شود و تعطیلیبردار نباشد.
صفاری قصد داشت طرح سهشنبههای مهدوی را گسترش بدهد. به همین منظور کار در فضای مجازی را با جدیت دنبال کرد و همین فعالیت سبب شد این طرح به شهرهای دیگر هم راه پیدا کند.
او توضیح میدهد: در فضای مجازی از شهرهای مختلف ازجمله شیراز، اصفهان و... پیام دادند که میخواهند طرح سهشنبههای مهدوی را در شهر و شهرستانشان اجرا کنند. راهنماییهای اولیه را انجام دادم تا بتوانند کار را شروع کنند.
اگر با زبان نوجوانان و جوانان آشنا باشیم و نصیحتگونه با آنها صحبت نکنیم، پذیرش خوبی دارند
صدای مداح بهترین نشانه برای پیداکردن ایستگاه عصر سهشنبهها در خیابان قائم (عج) است. لیوانهای چای درون سینی که بین مردم توزیع میشود، دقیقا همان چیزی است که در این هوای گرم حسابی میچسبد. جنبوجوش خاصی بین میزبانان برای پذیرایی از مهمانانشان دیده میشود. لبخند به لب دارند و یک لحظه بیکار نمیمانند. هرکدام گوشهای از کار را به عهده گرفتهاند.
محمد صفاری که حسابی سرش شلوغ است، از شروع به کارشان اینطور برایمان میگوید: کارمان را از سال٩۴ با عدهای از جوانان علاقهمند به فعالیتهای مهدوی در مسجد المهدی (عج) پهنه سیدی شروع کردیم. همهمان دغدغه انتظار و مهدویت را داریم و میخواستیم بهطور تخصصی در این زمینه کاری انجام بدهیم.
آنها همان ابتدا با رایزنی توانستند علیاکبر رائفیپور را برای سخنرانی به مسجد دعوت کنند. بعد از تمامشدن جلسه سخنرانی، رائفیپور به آنها پیشنهاد کرد کار در زمینه مهدویت را بهطور مستمر ادامه بدهند و به این یک جلسه اکتفا نکنند. همین جرقهای برای ادامه کار شد.
گروه، کار را با گذاشتن یک میز مقابل مسجد و توزیع چای شروع کرد. در ادامه، تحریریه کوچکی تشکیل دادند و ماهنامهای به نام «رسم انتظار» را یک سال منتشر و بین کسبه و اهالی خیابان قائم (عج) و المهدی (عج) توزیع کردند. اما به دلیل هزینههای سنگین چاپ از ادامه کار انتشار ماهنامه منصرف شدند.
بعداز یک سال، این گروه تصمیم گرفت که فعالیتش را به خارج از فضای مسجد و محله ببرد. صفاری میگوید: چندین جلسه همفکری تشکیل و تصمیم بر این شد که ایستگاهی دورتر از مسجد و در یکی از خیابانهای پرتردد محله برپا کنیم و با برگزاری برنامه، دلهای رهگذران را متوجه حضرت مهدی (عج) کنیم؛ به عبارتی میخواستیم مخاطبی فراتر از اهالی مسجد داشته باشیم و تعداد مخاطبانمان افزایش یابد.
سرانجام به توافق رسیدند که کارشان را در کدام خیابان شروع کنند؛ «مکانی پیدا کردیم که بتوانیم پذیرایی مختصری کنیم و دلنوشتهها با موضوع مهدویت را به دست مردم برسانیم. اما سر روز برگزاری مردد بودیم. درنهایت، چون آغاز عید امامت روز سهشنبه است، این روز را برای شروع کار مناسب دیدیم.»
سال ۹۵ از سازمان تبلیغات اسلامی برای برگزاری یک دوره کلاس مهدویت مجوز گرفتند. کلاسها را در مسجدشان برگزار کردند و در پایان به افراد شرکتکننده مدرک دادند. صفاری میگوید: حدود ۱۳۰ نفر در مدت یک ماه در این کلاسها شرکت کردند. در پایان دوره، آزمون برگزار شد و به افرادی که قبول شدند مدرک معارف مقدماتی مهدویت دادیم.
یکی از فعالیتهای این گروه، ثبت کانونی به نام «رسم انتظار» در همین سال بود که اسم این کانون را از ماهنامهشان وام گرفته بودند. او درباره پذیرایی از مردم میگوید:با کمترین امکانات شروع کردیم. بودجه زیادی برای هزینهکردن در این زمینه نداشتیم و بیشتر هزینهها را بچههای مسجدی تقبل میکردند. بعد از مدتی فعالیت، اداره فرهنگی سپاه و کسبه محله هم برای هزینهها مشارکت کردند. علی محمد علیجانی هم در برپایی ایستگاه همکاری زیادی با ما داشت.
یکی از گروههای هدف و دارای اولویت برای صفاری و دوستانش، کودکان و نوجوانان بودهاند. آنها میخواهند فرهنگ انتظار و مهدویت را در این نسلها نهادینه کنند. ازاینرو ایستگاه کودک را با نقاشی روی صورت کودکان، گذاشتن میز و صندلی کودکانه و تهیه لوازم نقاشی برای آنها فعال کردند.
صفاری میگوید: به نقاشیهایی که خوب رنگآمیزی شده بودند، جایزه میدادیم، سپس شمارهای از خانواده کودک میگرفتیم تا با عضویتشان در کانال از نتیجه قرعهکشی آگاه شوند. بدینترتیب خانواده با عضویت در کانال هم از مطالب مهدویت بهرهمند میشد و هم از نتیجه قرعهکشی مطلع میشد.
با شیوع کرونا همه اجتماعات تعطیل شد. اما صفاری و سایر همکارانش سهشنبههای مهدوی را با حفظ پروتکلهای بهداشتی هر سهشنبه برگزار میکردند و ابتکارات دیگری به خرج دادند. آنها با رعایت پروتکلهای بهداشتی، کیک و آبمیوه بستهبندی توزیع میکردند و درکنار آن، به فعالیتهای فرهنگی ازقبیل فروش کتاب با تخفیف پنجاهدرصد میپرداختند تا از این طریق، فعالیت هفتگیشان قطع نشود.
یکی دیگر از طرحهایی که این گروه اجرا کردند، طرح ۳۱۳ قلک نذر ظهور بوده است؛ در این طرح، بین داوطلبان، قلک توزیع میشد و یک هفته قبل از نیمهشعبان هم از آنان میخواستند قلکها را برگردانند.
با کمترین امکانات شروع کردیم. بودجه زیادی برای هزینهکردن نداشتیم و بیشتر هزینهها را بچههای مسجدی تقبل میکردند
صفاری توضیح میدهد: در همه این برنامهها مخاطبان عضو کانالمان در فضای مجازی هم میشدند و از مطالبی که درزمینه اهمیت انتظار، ویژگی منتظر واقعی و... منتشر میشد، استفاده میکردند. درنهایت با مبالغی که از این قلکها جمع میشد، جشن بزرگ نیمه شعبان را در محله برگزار میکردیم.
بعد از پنج سال کمکم به این فکر افتادند که مکان ثابتی داشته باشند که هر هفته نیاز نباشد وسایل برگزاری مراسم را پهن و جمع کنند. بالاخره یکی از اهالی، مغازهاش را در خیابان مهدی نزدیک چهارراه قائم (عج) به صورت رایگان در اختیارشان قرار داد. صفاری معتقد است این هم از عنایات صاحبالزمان (عج) است که آنها توانستهاند کارشان را توسعه بدهند و در چنین فضای خوبی فعالیتشان را دنبال کنند.
او میگوید: حالا به لطف و کرم صاحبالزمان (عج)، کارمان را در بخشهای دیگر هم گسترش دادهایم؛ بخش بانوان، بخش چایخانه، تیم فضای مجازی، پذیرایی و.... تلاش میکنیم که بهمرور همه کارها را بهعهده بچههای تیم بگذاریم و ما بزرگترها نظارهگر کارشان باشیم.
صفاری و گروهش چالشهای بسیاری را پشت سر گذاشتهاند، اما نه خسته شدهاند و نه منصرف از ادامه کار؛ بلکه مصم هستند کارشان را با جدیت بیشتری ادامه بدهند. او قصد دارد در آینده، طرح «سفیر امامزمان (عج)» را اجرایی کند.
میگوید: میخواهیم بهصورت گروهی به مساجد مختلف محله و شهرمان برویم و طرح سهشنبههای مهدوی را برایشان توضیح بدهیم تا بتوانیم تجربه ۹ سالهای را که در این زمینه داریم دراختیارشان قرار بدهیم. قصد آنها تنلگرزدن به خانوادهها و جوانان است تا فرهنگ و رسم انتظار در شهروندان نهادینه شود.
زهراسادات هاشمی، مربی جوان مهد کودک است که از دو سال قبل بهطور اتفاقی با این ایستگاه آشنا شده است. هاشمی تعریف میکند: از خیابان قائم (عج) عبور میکردم که با فعالیت ایستگاه آشنا شدم. همانجا با خودم گفتم من هم میتوانم کمک کنم و در این راه مؤثر باشم.
به پیشنهاد وی، طرح «رزقهای مهدوی» در محله اجرا میشود. او مسئول طرح رزقهای مهدوی است؛ جملات تأثیرگذار درباره انتظار و توجه به امامزمان (عج). البته این کار را با کمک دوستانش انجام میدهد. هاشمی بارها شاهد بوده است که مردم با خواندن این جملات، تحت تأثیر قرار گرفتهاند.
او که تاکنون هیچ سهشنبهای را در طول این دو سال از دست نداده و هر جای شهر بوده، خودش را به ایستگاه رسانده است، برایمان توضیح میدهد: ما شش دختر هستیم که، چون در یک محله ساکنیم، یکدیگر را میشناسیم و برای هدفمان تلاش میکنیم. از وقتی وارد تیم سهشنبههای مهدوی شدهام، دوستانم هم هر سهشنبه من را همراهی میکنند.
هاشمی اشاره میکند: برخی تصور میکنند که چالش کار ما صحبت با نوجوانان و جوانان است. اما به نظرم اگر با زبان نوجوانان و جوانان آشنا باشیم و نصیحتگونه با آنها صحبت نکنیم، پذیرش خوبی دارند.
امیر حسنیسعدی ۲۳ سال دارد و دانشجوی رشته کامپیوتر است. او از بچههای مسجد المهدی (عج) است و از همان ابتدای کار تأسیس سهشنبههای مهدوی کنار صفاری و گروه بوده است. روزهای نخست در ایستگاه به توزیع چای میپرداخت و حالا درراستای رشته تحصیلیاش درزمینه طراحی و فضاآرایی ایستگاه و عکاسی همکاری میکند. او در طراحی نامه رزقهای مهدوی، طراحی نقاشی با موضوع مهدویت برای بچهها، پوسترها و بنرها و طراحی مسابقات مشارکت دارد.
این جوان مهدوی از اینکه برای امامزمان (عج) خدمت میکند، حس خوبی دارد و میگوید: ما باید در ایستگاه از همه شهروندان با لحن خوش و لبخند پذیرایی کنیم و مراقب اعمال و رفتارمان باشیم.
او برای اینکه با کودکان ارتباط بگیرد، هنگامیکه برگههای نقاشی را بین آنها توزیع میکنند، داستانی کودکانه از امامزمان (عج) برایشان میگوید. حتی در طراحی نقاشیها تلاش کرده است که داستان مربوطبه امامزمان (عج) باشد تا ذهن مخاطب را درگیر کند.
حسنی در دانشگاه هم برای اجرای سهشنبههای مهدوی طرح و محتوا ارائه کرده است. او میگوید: در دانشگاهمان به طور جستهگریخته طرح اجرا میشد، اما به مسئولان فرهنگی دانشگاه طرح و محتوا دادهام که بتوانیم بهطور دائم این ایده را اجرا کنیم.
* این گزارش سهشنبه ۲۳ بهمنماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۰ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.