تیم فوتسال فدکالزهرا یکی از تیمهای قدیمی و موفق منطقه ماست که ۱۸ سال است فعالیتش را از گلشهر آغاز کرده و در این سالها عناوین رنگارنگ بسیاری را کسب کرده است. آنطور که حسین مسلمان، سرپرست و یکی از بنیانگذاران این تیم میگوید، این تیم از ابتدا کار خود را با فوتبال آغاز کرده است و در آن سالهای اول که لیگ فوتسالی برگزار نمیشد، در جامهای رمضان حضوری پررنگ داشته و توانسته است به کسب مقام اول جام رمضان و شهر سالم گلشهر در سال ۸۳ و کسب مقام چهارم جام رمضان و جام اخلاق مشهد در سال ۸۴ دست یابد.
بعد از سال ۸۴ که لیگ فوتسال راهاندازی میشود، این تیم، فوتسالی شده و عناوین بسیار ازجمله قهرمانی در مسابقات مختلف بسیج در سالهای ۸۲ تا ۸۷ درقالب تیم حوزه ۴ مالک (بسیج گلشهر) و نیز مقام نایبقهرمانی نونهالان مشهد در سال ۹۲ از دیگر نتایجی است که بهدست میآورد.
علاوه بر مقامهای مختلفی که این تیم در عرصه ورزشی کسب کرده است، مسئولان تیم تاکید میکنند که دوستی، اخلاق، اجتماعی کردن بازیکن، آموزش و آماده کردن او برای زندگی آینده و احترام و بها دادن به تکتک بازیکنان را در سرلوحه کارشان قرار دادهاند و از بازیکنانشان خواستهاند که اولویت اولشان، درس باشد و در کنارش فوتسال بازی کنند. ساعتی را با کادر فنی و اعضای تیم، به گپوگفت گذراندیم تا بیشتر با این تیم صاحبنام آشنا شویم.
حسین مسلمان که در حال حاضر مدیرعامل تیم فدکالزهراست، در گذشته بازیکن این تیم و سایر تیمهای فوتبالی بوده و در این سالها تیم را همراهی کرده است. او درباره چگونگی تشکیل این تیم میگوید: تیم فدکالزهرا در سال۷۷ توسط گروهی از جوانان علاقهمند به فوتبال در شب مبعث حضرت محمد (ص) تشکیل شد و به همین خاطر اسم آن را مبعث گذاشتند.
در آن سالها که لیگ فوتسالی برگزار نمیشد، این تیم در جامهای رمضان حضور پرباری داشت و ازجمله عناوینی که کسب کرد، مقام اولی جام رمضان و شهر سالم گلشهر در سال ۸۳، مقام چهارمی جام رمضان و دارنده جام اخلاق مشهد در سال ۸۴ بود. از همین سال هم در رشته فوتسال کار خود را ادامه داد.
دلیل تغییر نام تیم را مسلمان برایمان اینگونه توضیح میدهد: این اسم را انتخاب کردیم که وقتی بازیکن در تیم بازی میکند، بهخاطر صاحب اسم، چارچوبهایی را رعایت کند؛ البته اسم جلسه پایگاه بسیج در گلشهر هم فدک الزهرا بود. در تمام این سالها بهخاطر هیچ اسپانسری اسم تیم را تغییر ندادیم.
جالب است بدانید یکبار بهخاطر اسم تیممان یک گروه وهابی از عربستان، سایت ما را هک کردند و درمقابل، چندی قبل یک فرد خیّر بهخاطر اسم تیم مان، ۸۰۰ هزار تومان به تیم کمک کرد.
محمد شیخزایی در حال حاضر مسئول فنی تیم فدکالزهراست که خودش از فوتبال در زمینهای خاکی خیابان گاز شروع کرده، اما در اوج آمادگی در یک بازی، رباط صلیبیاش پاره میشود و به همین خاطر قید بازی حرفهای را میزند. او ازآنجاییکه با مسلمان آشنایی داشته، بهعنوان سرپرست در تیم فدکالزهرا شروع به کار میکند و معتقد است که هیچ تیمی از نظر فنی در سطح این تیم حتی در رده کشوری نیست؛ چراکه مسئولان تیم از ابتدا برای نونهالان برنامهریزی میکنند و آموزش اصولی و پایهای را به همه میدهند تا هنگامی که بازیکن از رده نوجوانان به جوانان رسید، از هر لحاظ آمادگی داشته باشد.
حمید حسینیکمال از سال ۹۱ همراه تیم است. او مربی بهروز و بامطالعهای است که آخرین اخبار و اطلاعات فوتسال را رصد میکند. میگوید: «مربی موفق کسی است که هر روز تمرینش با روز فرق تفاوت داشته باشد و متنوع باشد. اگر برنامهای برای تمرین نداشته باشی، بدون شک نمیتوانی حریف را شکست بدهی.» او تیمش را بهترین تیم کشوری و صاحب سبک میداند.
در این زمینه توضیح میدهد: «به اذعان سایر مربیها، نوع و سبک بازی ما بینظیر است، حتی در کشور. اگر بچهها همینطور منسجم بازی کنند و از حاشیه دور باشند و اتفاق غیرمترقبهای برایشان پیش نیاید، بدون شک دو نفرشان جذب تیم ملی بزرگسالان میشوند.» او ادامه میدهد: «این بازیکنان مکمل هم هستند و ضعفهای یکدیگر را در بازی پوشش میدهند و شاید اگر در تیم دیگری بازی کنند، اینقدر موفق نباشند.» وقتی صحبت از علت موفقیت تیم میشود، حسینیکمال به چند نکته اشاره میکند؛ ازجمله صداقت کادر فنی با بازیکن و خانوادهاش و اینکه در بازی تقلب نمیکنند و اهل دوستی و اخلاق و احترام هستند.
عباس غلامی شش ماه است که با سمت سرپرست تیم همراه فدکالزهراست. او میگوید: شاید بهنظر تدارک و هماهنگی چندان استرسزا نباشد، اما هماهنگ کردن برای رفتوآمد به مسابقات، هماهنگی برای لباس تیم درحالی که بازیکنان فقط یک لباس دارند، اینکه باید ۴۰ دقیقه اتوبوس را نگه داری تا یکی از بازیکنان برسد، جور نشدن کارت یک بازیکن یا تغذیه بازیکنان و... بسیار استرسزاست.
همچنین تامین هزینهها درحالیکه تیم وضعیت مالی خوب و اسپانسری ندارد، کار آسانی نیست، تاجاییکه بیشتر هزینهها از جیب خود بازیکنان و مدیرعامل تامین میشود.ای کاش شهرداریهای مناطق، تیمهایی را که در محدوده منطقهشان است، بیشتر حمایت کنند تا باری از دوش مسئولان تیم برداشته شود؛ بهعنوان مثال شهرداری میتواند برای رفتوآمد بازیکنان، اتوبوس هماهنگ کند یا سالن در اختیار تیم قرار بدهد.
محمدمهدی تنها از سال ۹۳ مهاجم تیم است که در حال حاضر مصدوم شده است و نمیتواند تیم را همراهی کند. «تنها» عنوان بهترین بازیکن نونهال استان را در کارنامه ورزشیاش دارد و خودش معتقد است که این عنوان فقط یک صفت است و نباید زیاد بر آن تکیه کرد، اما برای اینکه بتواند این عنوان را کسب کند، سخت تمرین کرده است. او میگوید: «به آنچه مربیام و سایر بزرگان تیم میگفتند، گوش میدادم، اما بیشترین تمرکزم را روی درسم میگذارم. بهترین خاطرهام با تیم، قهرمان شدنمان بود، زیرا برد از رقیب بسیار شیرین است.»
علیاصغر سوبدای ۵ سال است که همراه این تیم است و درباره نحوه آشناییاش با تیم برایمان توضیح میدهد: «سال ۹۱ کلاسهای استعدادیابی توسط آقای مسلمان برگزار شد که انتخاب شدم تا برای تیم بازی کنیم. هنگامی که خانوادهام شنیدند برای بازی در تیم انتخاب شدهام، خوشحال شدند و تشویقم کردند. خیلی دوست دارم در آینده مثل حسینزاده و قدرت بابازاده، یک بازیکن موفق و مطرح شوم، اما میترسم که مصدوم شوم و نتوانم به آنچه لیاقتش را دارم، برسم؛ برای همین خوب درس میخوانم. خانوادهام در این راه تشویق و حمایتم میکنند.»
امیرحسین پارسانصب هم ۵ سال است همراه تیم، روزهای شاد و تلخ زیادی را تجربه میکند. او در بازی که تیم مدرسهشان مقابل تیم مدرسه شهیداصغری داشته، توسط مسلمان استعدادیابی و همراه دو تن از دوستانش وارد تیم فدکالزهرا میشود. او میگوید: «وقتی به پدرم گفتم، چند جلسه آمدند تا محیط را از نزدیک ببینند و با مربیام آشنا شوند و دیگر سختگیری برای بازیام نداشتند.» او ادامه میدهد: «لحظههای شاد زیادی را درکنار همتیمیهایم داشتهام، اما تلخترین خاطرهام بعد از مصدومیت خودم و دوستانم، فوت پدر یکی از هم تیمیهایم بود که بسیار مرا تحت تاثیر قرار داد.»
امیرعلی محمدپور هم در خانوادهای فوتبالی بزرگ شده و چندان با ورزش، غریبه نبوده است. برادر بزرگتر امیرعلی، بازیکن حرفهای فوتبال بوده که بهدلیل مصدومیت، بازی را کنار گذاشته، اما به گفته خود امیرعلی، همواره مشوق او در بازی بوده و به او روحیه داده و به همین خاطر از او سپاسگزار است. در خانه این دو برادر با هم بازی میکنند؛ هرچند که گاهی وسایل خانه از شوتهای آنها در امان نیست. او میگوید: «قبل از هر بازی، بازی تیم رقیب را نگاه و آن را تجزیهوتحلیل میکنم تا بتوانم از نقاط ضعفشان برای بردمان استفاده کنم.»
امیر باوفا عنوان بهترین گلر استان را در کارنامه ورزشیاش دارد. این گلر موفق قبل از اینکه فوتسالیست باشد، هندبالیست بوده. خودش در اینباره توضیح میدهد: «در یک بازی حقکشی شد، بنابراین از هندبال دلسرد شدم. یک روز با علیاصغر و پارسا آشنا شدم و به سالن تمرینشان رفتم. سال ۹۳ بود و تیمشان قهرمان شده بود. خوشم آمد که با آنها بازی کنم. بعد از تایید مربی و کادر فنی جذب تیم شدم. گلر بودن خیلی سخت است، زیرا اگر گل بخوریم یا ببازیم، همه میگویند تقصیر تو بود و من هم برای اینکه آنها را آرام کنم، همیشه میگویم باشد همه تقصیرها با من!»
جالب است بدانید یکبار بهخاطر اسم تیممان یک گروه وهابی از عربستان، سایت ما را هک کردند
صادق زیوری هم چهار سال است که همراه تیم بازی میکند و نحوه آشناییاش با تیم، ماجرایی شنیدی دارد؛ «سال ۹۱ بود. در محلهمان بنری دیدم که در آن از نونهالان و نوجوانان خواسته بود در کلاسهای استعدادیابی فوتسال که در سالن آرامش برگزار میشود، شرکت کنند. فردای آن روز رفتم و در آخر گفتند میتوانم در تیم فدکالزهرا بازی کنم. خانوادهام به من افتخار میکنند و از اینکه ورزشی را که انجام میدهم، جدی میگیرند، بسیار خوشحالم. در فامیل، همه من را برای فرزندشان مثال میزنند.» تلخترین خاطره زیوری به مصدومیش برمیگردد و اینکه نتوانسته است همراه تیم باشد.
اغراق نکردهام اگر بگویم او یک استثنا در تیم است، زیرا او قبل از اینکه فوتسالیست باشد، ۸ سال کیوکوشین کار کرده با ۱۳ عنوان قهرمانی استان و ۳ قهرمانی کشور. اما در یک بازی بینمدرسهای، مسلمان او را میبیند و برای تیم فدکالزهرا جذبش میکند. او میگوید: «نمیدانم چطور شد که جذب فوتسال شدم؟ بارها به این موضوع فکر کرده و حسرت خوردهام که چرا کیوکوشین را ترک کردم و اگر آن را ادامه میدادم، موفقتر بودم، اما از موقعیتی که دارم، راضیام. تجربه در تیم بازی کردن و کار گروهی، بسیار بهتر از انفرادی مسابقه دادن است.»
مرتضی محمودی یک سال است که بهعنوان کاپیتان تیم انتخاب شده است و یک کارنامه پر از افتخارات رنگارنگ دارد که در این چند سطر نمیتوان به آنها اشاره کرد. همین بس که بدانید او بهترین بازیکن نوجوان استان است. خودش میگوید: «بازوبند کاپیتانی مسئولیت میآورد. باید از هر لحاظ چه داخل زمین و چه بیرون از زمین بهترین باشی تا به دیگران ثابت کنی که انتخابت به این عنوان اشتباه نبوده. بهنظرم قبل از اینکه کاپیتان باشی، باید یک دوست و رهبر خوب برای همتیمیهایت باشی. شکر خدا در تمام این مدت، بچهها احترامم را داشتهاند و آنچه در زمین گفتهام، انجام دادهاند.»
* این گزارش در شماره ۲۲۶ شهرآرا محله منطقه ۵ مورخ ۲۹ آذرماه سال ۱۳۹۵ منتشر شده است.