کد خبر: ۱۱۳۶۹
۰۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۰
موشن‌گرافی‌ مهدی خیابانی، در کشور سوم شد

موشن‌گرافی‌ مهدی خیابانی، در کشور سوم شد

این دانش‌آموز هنرمند شیفته آرامش دنیای گرافیک است و اکنون دو‌سال از ورودش به بازار کار مرتبط با رشته تحصیلی‌اش می‌گذرد. می‌گوید: اینکه بتوانی مهارتت را به پول تبدیل کنی، خیلی شیرین است.

تمام چند‌سال تجربه‌ای که از دنیای شیرین گرافیک کسب کرده بود، یک طرف، اردیبهشت امسال و آشنایی‌اش با پژوهش‌سرای ابوریحان در محله وحید، یک طرف. هرچند که دو‌سال از ورود مهدی خیابانی، دانش‌آموز پایه دوازدهم هنرستان امام‌علی (ع)، به بازار کار مرتبط با رشته تحصیلی‌اش می‌گذرد، می‌گوید که جنس آموخته‌هایش پس‌از ورود به پژوهش‌سرا با همه آنچه تا‌به‌حال پشت میز و نیمکت کلاس‌ها و در کارگاه‌های هنرستان یاد گرفته است، تفاوت دارد.

این دانش‌آموز رشته تولیدات چندرسانه‌ای، برایمان از کسب رتبه سوم در سال ۱۴۰۳ در میان پژوهش‌سرا‌های دانش‌آموزی کشور می‌گوید؛ رتبه‌ای که حاصل ساخت یک انیمیشن چهار‌دقیقه‌ای در‌زمینه زیست‌فناوری است و سندی بر اثبات توانمندی او در‌میان دانش‌آموزان دیگر نواحی مشهد، استان و کشور.

 

- ساخت انیمیشن را در هنرستان یاد گرفتی؟

مقدماتش را بله. ما در تولیدات چند‌رسانه‌ای، اصول طراحی و کار با نرم‌افزار‌ها را یاد می‌گیریم و می‌توانیم موشن بسازیم. اما برای حرفه‌ای‌شدن در این کار باید علاقه‌مند باشی و آموزش‌های بیشتر را در فضا‌هایی مثل یوتیوب دنبال کنی.

- با پژوهش‌سرای ابوریحان چطور آشنا شدی؟

ابتدایی بودم، یادم نیست کلاس چندم. از طرف مدرسه، ما را آورده بودند پژوهش‌سرا برای بازدید. خوش گذشت و خاطره خوبی در ذهنم ماند. گذشت تا اردیبهشت امسال که از طرف پژوهش‌سرا آمدند هنرستان ما و درباره فعالیت‌هایش توضیح دادند. علاقه‌مند شدم و تصمیم گرفتم با ساخت یک انیمیشن در رقابت بین پژوهش‌سرا‌های دانش‌آموزی شرکت کنم.

- حوزه زیست فناوری را می‌شناختی؟

نه. برای اینکه بتوانم انیمیشنی در زمینه اخلاق زیستی تولید کنم، مطالعه کردم و از استاد راهنمایم، دکتر ضرغامی، کمک گرفتم. سناریو را نوشتم، شخصیت‌ها را خلق کردم، چند برش موشن ساختم و در‌نهایت به هم وصل کردم.

- تهیه این اثر چقدر طول کشید؟

وقتم محدود بود. ۱۰‌روزه توانستم کلیات کار را جمع کنم. ویرایش نهایی را یک ماه بعد و برای ارائه به مرحله استانی جشنواره، انجام دادم.

- افتخار دیگری هم کسب کرده‌ای؟

قبل از این مسابقه، در رقابت دیگری شرکت نکرده بودم. راستش اصلا فکرش را نمی‌کردم که بتوانم جایگاه کشوری را کسب کنم.

- پروژه پژوهشی دیگری هم در دست داری؟

دارم برای جشنواره سال بعد آماده می‌شوم. یک پروژه‌ام در زمینه علوم آزمایشگاهی و دیگری درباره انرژی‌های نوین است.

- در روز چقدر وقت می‌گذاری برایشان؟

سرم خیلی شلوغ است، بین یک تا دو ساعت در روز حداکثر.

- چرا شلوغ؟

هم مدرسه دارم، هم کنکور. برای مشتری‌هایم، به‌صورت پروژه‌ای کار‌های گرافیکی هم انجام می‌دهم.

- از چند وقت پیش؟

دو‌سالی می‌شود که کار طراحی لوگو، پوستر و‌... انجام می‌دهم. اولین کارت ویزیت را دو سال پیش زدم برای یک نمایشگاه اتومبیل. ۱۵۰ هزار تومان دستمزد گرفتم.

- چه حسی داشت؟

اینکه بتوانی مهارتت را به پول تبدیل کنی، خیلی شیرین است.

- چطور بازاریابی می‌کنی؟

در سایت‌های مرجع استخدامی. کارفرما درخواست، مبلغ و زمان آن را مطرح می‌کند و تو ضمن ارائه رزومه، به آن پاسخ می‌دهی.

- وضعیت درسی‌ات چطور است؟

خوب؛ معدل پارسالم شد ۱۸ و خرده‌ای.

- بنای ادامه تحصیل در کدام رشته را داری؟

هنوز انتخاب قطعی نکرده‌ام. رشته‌ای می‌خواهم که جنبه گرافیکی‌اش پررنگ باشد.

- در گرافیک چه دیده‌ای که علاقه‌مند شدی؟

انجام‌دادنش آرامش و صبر می‌خواهد. نداشته باشی، یک ربع بعد، فتوشاپ را می‌بندی و از پشت کار بلند می‌شوی یا بدتر؛ یک ساعت کار می‌کنی تا از موشن خروجی بگیری؛ بعد می‌بینی یک ثانیه باگ دارد و باید دوباره، کار را انجام بدهی.

- این علاقه را از کی فهمیدی؟

علاقه‌ام را از کلاس هفتم فهمیدم، اما انگار قبل از آن، همه می‌دانستند که من رشته‌ای مرتبط با کامپیوتر را انتخاب خواهم کرد.

- خودت را قبل و بعد ازآشنایی با پژوهش‌سرا مقایسه کن.

در این کمتر از یک سال، خیلی بزرگ شده‌ام. آینده برایم روشن و جدی شده است؛ به‌ویژه وقتی با تجربه کارورزی تابستانه هنرستان، همراه شد. خوبی پژوهش‌سرا این است که هم از لحاظ علمی پیشرفت می‌کنی، هم فنی و هم ارتباطات اجتماعی.

 

مهدی خیابانی، انیمیشن‌ساز و دارنده رتبه سوم کشوری

 

لیاقت این جایگاه را داشت

مینا ضرغامی مقدم، دکترای زیست‌شناسی و کارشناس زیست‌فناوری پژوهش‌سرای ابوریحان

روزی که مهدی آمده بود پژوهش‌سرا تا راهنمایی بگیرد و بتواند با ساخت یک انیمیشن در جشنواره شرکت کند، به او که دانش‌آموزی هنرستانی بود، پیشنهاد تولید انیمیشن در زمینه‌ای را دادم که اطلاعاتی درباره آن نداشت. چند لحظه‌ای مکث کرد و با اعتماد‌به‌نفس گفت: «می‌توانم.» تنها سؤالی که از من پرسید، این بود که چقدر زمان دارد.

آن روز به عنوان استادراهنما به این نتیجه رسیدم که با نوجوانی مسلط بر خود و با انگیزه مواجه هستم. با توضیحاتی که به زبان ساده درباره زیست‌فناوری و اخلاق زیستی به او دادم و منابعی که مطالعه کرد، توانستیم سناریویی داستانی بنویسیم. تلاشش را می‌دیدم، اما به‌دلیل نامرتبط‌بودن رشته تحصیلی‌اش با انیمیشنی که بنا بود بسازد، تردید داشتم از پس کار بر بیاید.

ویراست اول را که برایم فرستاد، با وجود کاستی‌هایی که داشت و باید برطرف می‌شد، مطمئن شدم که به مرحله استانی راه پیدا می‌کند؛ تجربه پانزده‌ساله کار در پژوهش‌سرا این اطمینان را به من می‌داد؛ با‌این‌حال، مصاحبه نفس‌گیری که داور‌ها در مرحله کشوری انجام می‌دهند، نمی‌گذاشت به شانس موفقیت این انیمیشن در سطح ملی اطمینان داشته باشم. به‌ویژه اینکه مهدی، نوجوانی برون‌گرا و پرصحبت نبود.

با تمام این نگرانی‌ها و تلاش‌ها، داشتن یک سناریوی واقعی و قوی، خوش‌ساخت بودن انیمیشن، زبان ساده آن و انتخاب یک موضوع به‌روز دست‌به‌دست هم داد تا جایگاهی را که لایقش بود، به دست بیاورد.

 

* این گزارش یکشنبه ۷ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۲ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44