روی این روزهای سرد نمیشود حسابی باز کرد. تا چند وقت دیگر که سرمای هوا بشکند، تهویهها دوباره کارشان را شروع میکنند و بوی فضولات کبوترها را پمپاژ میکنند سمت خیابان و عابران پیاده، جوری که ناچار شوی نفست را حبس کنی، تندتر راه بروی و اصلا راهت را کج کنی به سمتی دیگر.
این فقط یکی از مشکلاتی است که ۲۳دربند مغازه پرندهفروشی میثمشمالی برای اهالی محله رده به بار آوردهاند. مردم خسته از سالها پیگیری جستهوگریخته دستگاههای مختلف برای ساماندادن به این وضعیت با آسیبهای اجتماعی و بهداشتیاش، از شهرآرامحله میخواهند به ماجرا ورود کند؛ بلکه صدای رسانه، کلید بازشدن این قفل زنگزده باشد.
روزخواب و شبکار هستند؛ درست برعکس زندگی روزمره اهالی. مثلا همین الان که اذان ظهر از بلندگوی مسجد امامحسنمجتبی (ع) در میثمشمالی ۳۷، آسمان را پر کرده و روز از نیمه گذشته است، همه مغازههای پرندهفروشی، قفلوبندزده و تعطیل هستند. از آن سو تا پاسی از شب که وقت استراحت همسایه هاست، پاتوق میشوند برای دورهمی جوانهایی که از تجمعشان بوی انواع آسیب را میشود حس کرد.
نمونه گلدرشت این آسیبها را محمد، یکی از اهالی محله رده، میگوید. او نمیخواهد نشانی بیشتری از خودش بدهد تا مبادا برایش شر شود؛ «زاغسیاه این مغازهها را چوب زدم و خبر دارم که میگویم. شبها که تردد اهالی کم میشود، ساقیهای مواد مخدر به پاتوقهایی که اطراف پرندهفروشیها راه میافتد، رفتوآمد میکنند.»
او میگوید که شبها از ساعت ۱۰ به بعد، اوج شلوغی پرندهفروشیهاست؛ درحالیکه پرندهها عموما در این ساعتها خواب هستند و خریداران و فروشندههایی که معلوم نیست برای خریدوفروش چه چیزی دور هم جمع شدهاند، تازه ابتدای گپزدنهایشان است.
محمد همچنان آسیبها را شرح میدهد و نگاهمان کاربریهای اطراف پرندهفروشیها را برانداز میکند؛ منازل مسکونی، آرایشگاه زنانه، لباسفروشی و.... چقدر حضور این پرندهفروشیها با کاربریهای یادشده ناهمخوان به نظر میرسد.
اشتراک پرندهفروشیها در ساعت کاریشان خلاصه نمیشود. نمونه دیگرش اینکه تقریبا هیچکدامشان تابلویی روی سردرشان ندارند که نشان دهد اینجا مغازه چیست.
درهای آهنی که هرگوشهاش به یک رنگ است و ظاهر بههمریخته فضای داخلی که از لای شیشههای شکسته، میتوان دید، احتمالاتمان بر بینیازبودن مغازهداران به جذب مشتریهای عادی را تقویت میکند.
در نبود تابلوهای سردر، این پرها و فضولات بهجایمانده در پیادهرو و جویها هستند که به نوع کسبوکار مغازهها نشانی میدهند؛ البته پیش از آنکه رفتگران محله به سراغ نظافت بیایند.
حسین از پاکبانان این محدوده است. نظافت خیابان میثمشمالی را تمام کرده و خسته از پایان روز کاریاش که پیش از اذان صبح شروع شده است، لحظهای متوقف میشود و گلایهآمیز میگوید: دیگر کار هرروزمان این شده است که آشغالهای بدبوی پرنده فروشیها را جارو کنیم.
امیر، یکی از اهالی قدیمی رده نیز که سالهای سکونتش در میثمشمالی۲۶ از یک دهه عبور کرده است، میگوید: این محدوده، حداقل ششماه از سال که هوا گرم است، بوی بدی میدهد. خودم دیدهام بعضی از کسبه فضولات پرندهها را جارو میزنند و میریزند داخل پیادهرو یا جوی آب مقابل مغازهشان. هواکشهایشان را هم که روشن میکنند، دیگر دلت نمیخواهد گذرت به این حوالی بیفتد.
تاریخ نامه درست به یک سال پیش برمیگردد. معاون اجرایی شهرداری منطقه۴ در آن از اتحادیه صنف فروشندگان مرغ، ماهی و تخممرغ که پرندهفروشیها ذیل آن به حساب میآیند، خواسته است کارهایی را که برای ساماندهی پرندهفروشیهای خیابان میثمشمالی انجام شده است، برای تصمیمگیری هرچه بهتر ارسال کند.
در نامه دیگری به همین تاریخ و از همین فرستنده که اینبار مخاطبش دستگاه قضایی است، به مشکلات امنیتی، بهداشتی و زیستمحیطی ازسوی پرندهفروشیهای میثمشمالی و نارضایتی شهروندان اشاره شده است؛ همچنین به تبدیل این محل به تجمعگاه افراد ناباب. آنچه بهعنوان مطالبه از دستگاه قضایی عنوان شده نیز روشن است: ورود کلانتری پنجتن به موضوع برای رفع این معضل.
محسن فرمانبر، مسئول کمیسیون بند ۲۰ شهرداری منطقه ۴ نیز که در یک سال اخیر، نیروهای گشت رفع سد معبر را بارها برای رسیدگی به تخلفات پرندهفروشیها به میثمشمالی راهی کرده است، صحبتهایی شنیدنی دارد از درگیری فیزیکی برخی پرندهفروشها با همکارانش که به مصدومشدن یکی از آنها منجر شده است؛ «توری و قفس و برخی دیگر از وسایلشان را میگذارند در پیادهرو و راه مردم را سد میکنند. همکاران ما که رفته بودند برای تذکر، پرندهفروش بهجای اینکه رفتارش را اصلاح و تخلفش را رفع کند، با مشت و لگد افتاده بود به جان یکی از همکاران ما و او را مصدوم کرده بود. در این درگیری، خودرو گشت هم آسیب دید و کار به دادگاه و تشکیل پرونده کشید.» او اضافه میکند: مواردی از پلمب هم داشتهایم. آمدند تعهد دادند که کسبوکارشان را ببرند به انتهای بولوار توس که مجتمع مخصوص پرندهفروشها راهاندازی شده است، اما به تعهدشان عمل نکردند.
دستور کار جلسهمان مشخص است. معاون دادستان و سرپرست دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه۴ مشهد روی موضوع مزاحمت پرندهفروشیها برای اهالی میثمشمالی، اشراف دارد.
برای همین پس از اینکه درددلهای اهالی محله را بازگو میکنیم، محمداسماعیل عندلیب با لحنی جدی که در این صبح سرد، دلگرمکننده است، از موادی قانونی میگوید که دست دستگاه قضا برای برخورد با هر نوع اخلال در نظم و نیز بهداشت عمومی را باز گذاشته است؛ مثل ماده ۶۱۸ و ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی.
او حساب کسانی را که بهدنبال کسبوکار سالم هستند از دیگرانی که برای همسایهها اسبابزحمت درست کردهاند، جدا میکند و میگوید: یک وقت کاسب، پرنده مجاز میفروشد و اقلامی مثل دان و قفس و اینطور چیزها. این یک بحث است، اما اینکه تبدیل بشوند به محل تجمع اراذل و اوباش، بحث دیگری است.
او ادامه میدهد: تازهترین تصمیمی که گرفتیم و آن را همین امروز به کلانتری ۳۸ پنجتن ابلاغ کردیم، این است که پیرو اخطارهای قبلی دادهشده، همه واحدهای بدون پروانه بلافاصله باید پلمب شوند.
قاضی عندلیب درباره پرندهفروشیهای پروانهدار نیز با اشارهبه اهمیت حفظ حقوق عامه، میگوید: واحدهای دارای پروانه درصورتی حق ادامه فعالیت دارند که محل تجمع اراذل نباشند، برای همسایگان مزاحمتی ایجاد نکنند و شاکی نداشته باشند؛ همچنین کسبوکارشان تهدید علیه بهداشت نباشد. درغیراین صورت پلمب خواهند شد.
اگر پلمب اتفاق افتاد و چندی بعد، آبها از آسیاب افتاد و فک پلمب صورت گرفت چه؟
معاون دادستان مشهد در پاسخ به این سؤال، به ماده۵۴۳ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) اشاره میکند و از حبس سه ماه تا دو سال برای کسی میگوید که به این کار غیرقانونی اقدام کند.
او از شهرآرامحله میخواهد که ناظر اجرای این فرایند باشد و همهچیز را رصد و گزارش کند؛ از قصور و تقصیرهای احتمالی تا دیدگاه اهالی پساز اجرای قانون و ....
راستی، چرا بیشتر پرندهفروشان میثم شمالی با وجود اخطارهای دادهشده، برای دریافت مجوز فعالیت از اتحادیه مربوط اقدام نکردهاند؟ آیا پای هزینههای زیاد یا کلافگی از کاغذبازیهای اداری درمیان است؟
رئیس اتحادیه صنف فروشندگان مرغ، ماهی و تخممرغ مشهد به سؤالمان پاسخ منفی میدهد و میگوید: گرفتن مجوز بهصورت اینترنتی انجام میشود و همهاش یکهفته طول میکشد. ۲ میلیونو۳۰۰هزارتومان، تمام هزینه این کار است. فرامرز قائمی، دلیل را تصورات نادرست پرندهفروشان میثمشمالی از گرفتن مجوز میداند و ادامه میدهد: به اشتباه فکر میکنند که تلاش ما برای ساماندهی یعنی نانبُری درحالیکه این طور نیست. بروید بپرسید برای آن چهارپنج واحدی که بعد از اخطارهای ششماه پیش ما، مجوز گرفتهاند چه محدودیتی ایجاد شده است؟ هیچ محدودیتی! او با اشاره به حضور بازرس اتحادیه در اکیپ ابلاغ اخطاریه به پرندهفروشیهای خیابان میثمشمالی میگوید: بعد از دستور قاضی عندلیب، با حضور عوامل کلانتری پنجتن و پلیس اماکن، به میثمشمالی رفتیم و برای گرفتن مجوز، مهلت دادیم. دیگر جای تعارف و مماشات وجود ندارد. مراجعه بعدی ما به این خیابان با همراهی پلیس اماکن، برای پلمب واحدهای بیمجوز خواهد بود.
صدای «قور»کردنهایشان شنیده نمیشود. مغازهها خالی از کبوترهایی است که پشت توریهای قفس، خودشان را پف داده بودند تا از سوز سرما درامان باشند.
نیروهای پلیس نظارت بر اماکن عمومی استان که اینبار با تعدادی از کارکنان کلانتری پنجتن همراهی میشوند، برای دور دوم پلمبکردن پرندهفروشیهای خیابان میثمشمالی حاضر شدهاند. فرصت دادهاند مغازهدارها، کبوترهای زبانبسته را جمع کنند تا در روزهای بستهبودن مغازهها که معلوم نیست چندوقت طول بکشد، بیآب و دان نمانند.
در دور اول اعمال قانون که اواسط هفته پیش بود، برچسب قرمز «پلمب شد» روی درِ ۹مغازهای نشسته بود که با وجود اخطارهای چندباره، زیر بار گرفتن مجوز از اتحادیه نرفته بودند.
اینبار، اما نوبت مغازههایی است که از اتحادیه مربوط، گواهیکسب گرفته بودند، بااینحال، به گفته معاون دادستان و سرپرست دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه۴ مشهد، بهدلیل تبدیلشدن به مرکز تجمع اوباش و شاکی بودن اهالی، مشمول پلمب شدهاند. آنطورکه قاضی عندلیب به ما میگوید، بازگشایی مجدد این مغازهها زمان مشخصی ندارد و به عملکرد صاحبانش برمیگردد؛ اینکه تعهد محضری بدهند برای همسایهها چه از نظر بهداشتی و چه اجتماعی مزاحمتی ایجاد نخواهند کرد.
نخستین بازخورد مثبت اهالی از همافزایی چنددستگاه و رفع مزاحمت مغازههای یادشده را درست حین بازدیدمان دریافت میکنیم؛ وقتی همسایه یکی از پرندهفروشیها در میثمشمالی۲۸ کنجکاو میشود و جلو میآید تا ببیند چه خبر است. پیرمرد درحالیکه کلاه بافتنیاش را تا حوالی ابروها پایینکشیدهاست، با لبخندی از سر رضایت میگوید: خداخیرتان بدهد که درشان را تخته کردید. اینجا شبها خیلی شلوغ میکردند.
* این گزارش یکشنبه دوم دی سال ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۷ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.