کد خبر: ۱۱۰۸۰
۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۰

وقایع نگاری مشهدِ پیش از انقلاب

مشهد در چند ماه آخر منتهی به پیروزی انقلاب آبستن حوادثی شد که در تسریع پیروزی نهضت، نقش مؤثری داشت. یکی از این حوادث مهم واقعه ۲۳ آذر سال ۱۳۵۷ و حمله رژیم پهلوی، به بیمارستان امام‌رضا (ع) بود.

حوادث پی‌درپی مشهد سبب شده است این شهر در طول تاریخ، تبدیل به یک خاستگاه منحصر‌به‌فرد فکری در کشور شود. در جریان مبارزات انقلاب، منطقه ما نیز یکی از نقاط پر حادثه در ایام انقلاب است. در آن روز‌ها این منطقه مرکز تغییرات و تجمع انقلابی‌ها بود.

از ماجرا‌های به‌یاد ماندنی که از خاطر مشهدی‌ها پاک نمی‌شود حوادث بیمارستان امام رضا (ع) و میدان ده دی است. حوادثی که به نوعی تاثیر عمیقی بر حوادث انقلاب در مشهد گذاشتند. اگر از میدان مقابل بیمارستان امام رضا (ع) گذشته باشید به‌طور حتم متوجه نقاشی بزرگ روی دیوار شده‌اید، نقاشی‌ای که نمادی از روز‌های انقلاب و هجوم سربازان ساواک به بیمارستان امام رضا (ع) و بخش اطفال است.

آن زمان به دلیل محدودیت فضا در دانشگاه‌ها، بیمارستان امام‌رضا (ع) (شاهرضای سابق) پایگاهی برای دانشگاهیان بود. در این میان، پیوستن پزشکان و کادر بیمارستان‌ها به جنبش و به‌ویژه تبدیل شدن این بیمارستان به پایگاه نهضت، خشم دستگاه امنیتی مشهد را برانگیخته بود. شهر مشهد در چند ماه آخر منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی آبستن حوادثی شد که در تسریع پیروزی نهضت، نقش مؤثری داشت. یکی از این حوادث مهم و ماندگار که سرآغازی برای حرکت‌های بعدی انقلاب در این شهر شد، واقعه ۲۳ آذر سال ۱۳۵۷ و حمله عمّال رژیم پهلوی، به بیمارستان امام‌رضا (ع) بود که برای همیشه در تاریخ مبارزات سیاسی مردم این شهر به ثبت رسید.

 

وقایع نگاری مشهدِ پیش از انقلاب

 

دکتر سیدحسین فتاحی‌معصوم، نماینده دوره‌های پیشین مجلس شورای اسلامی و از شاهدان عینی وقایع ۲۳ آذر ۱۳۵۷ در مشهد می‌گوید: با اوج‌گیری انقلاب و فرا رسیدن محرم سال ۵۷، راهپیمایی‌های میلیونی، سراسر کشور را فرا گرفت. وی با اشاره به تجمع‌های دانشجویی روز دوازدهم آذر ۵۷ (دوم محرم) افزود: در این تجمع، استادان و دانشجویان و حتی کارمندان دانشکده‌های دانشگاه فردوسی، به طرف حرم رضوی تظاهرات کردند که در مسیر حرکت با حمله مأموران و شلیک گاز اشک‌آور مواجه و تعدادی از دانشجویان هم دستگیر شدند.

به گفته وی، تظاهرکنندگان عکس‌هایی از امام‌خمینی (ره) را حمل می‌کردند و شعار همیشگی «مرگ بر شاه» را سر می‌دادند. در پایان این راهپیمایی، آیت‌ا... واعظ طبسی پس از سخنرانی، قطعنامه‌ای ۹ ماده‌ای درخصوص مراجعت امام (ره) به ایران، برکناری شاه و... قرائت کرد.

در روز‌های ۱۹ و ۲۰ آذر ۵۷ برابر با نهم و دهم محرم ۱۳۹۹ قمری و مصادف با تاسوعا و عاشورای حسینی، در مشهد تظاهرات عظیمی به راه افتاد. در پایان این تظاهرات که اطراف فلکه حضرت بود، قطعنامه‌ای ۱۰ ماده‌ای مبنی بر سرنگونی حکومت شاهنشاهی و برقراری جمهوری اسلامی به رهبری امام‌خمینی قرائت شد. بعد از این دو روز هم آیت‌ا... خامنه‌ای سخنرانی کردند. در شب عاشورا، عده‌ای از مردم، مجسمه شاه در فلکه تقی‌آباد، میدان شاه معروف به مجسمه (میدان شهدا) و داخل محوطه بیمارستان شاهرضا را تخریب کرده و پایین آوردند.

در این روز، پرسنل بیمارستان امام‌رضا (ع) به‌خاطر همبستگی با کارمندان بیمارستان ۱۷ شهریور در محوطه بیمارستان تجمع کردند و ضمن مشورت با دو نفر از استادان مذهبی که در جریان انقلاب فعال بودند، قرار شد در همان مکان اعتصاب کنند.

دستگاه امنیتی که از تداوم حضور نقش‌آفرین کادر بیمارستان و اصولاً پزشکان و استادان دانشگاه در جنبش، نگران شده بود، عده‌ای چماق‌دار را اجیر و روانه بیمارستان کرد. آنان در روز ۲۲ آذر از درِ شرقی بیمارستان ۱۷ شهریور (۶ بهمن) وارد بیمارستان شدند و نگهبانان بیمارستان را مضروب کردند. این عمل سبب شد تا جامعه پزشکان، از خود واکنش نشان دهند و تصمیم بگیرند بیماران بیمه ارتش از جمله افسران و درجه‌داران و خانواده‌های آنان را ویزیت نکنند.

دکترفتاحی معصوم تهاجم به بیمارستان امام‌رضا (ع) و به رگبار بستن بیماران بی‌گناه و بی‌دفاع را از فجایع اصلی رژیم شاه در آغاز دهه دوم محرم ۵۷ ذکر کرد و اظهار داشت: حدود ساعت ۱۰ صبح روز ۲۳ آذر بود. در صحن همین بیمارستان (بیمارستان امام رضای فعلی) که دوره انترنی من در آنجا بود، با دوستان داشتیم وسط حیاط، صحبت و برنامه‌ریزی می‌کردیم که چماق به دست‌ها پشت نرده‌های آن طرف بیمارستان رسیدند.دیدیم آنها دارند شعار می‌دهند «جاوید شاه»، ما هم از این طرف، شعار «مرگ بر شاه» سردادیم.

[چماق به دست‌ها]از نرده‌ها بالا آمدند و درِ جنوبی بیمارستان که همیشه قفل است (معمولاً بسته است و رفت و آمد نمی‌شود) کنده شد. در مجاورت آن، بخش اطفال و آن طرف‌تر بخش داخلی قرار دارد. آنها به این قسمت بیمارستان ریختند و ابتدا ماشین‌های سواری پزشکان و پرسنل بیمارستان را مورد هجوم قرار داده و شیشه‌های آن‌ها را شکستند.

 

وقایع نگاری مشهدِ پیش از انقلاب

 

ما شروع کردیم به سنگ‌پرانی. سپس عده‌ای از دوستان، پزشکان و پرستاران به ما اضافه شدند. چماق‌دار‌ها که دیدند ما از این سو سنگ می‌اندازیم، کمی عقب نشستند و در ادامه حرکت خود، به بخش اطفال بیمارستان هجوم آوردند و ضمن شکستن اثاثیه داخل آن شروع به تیراندازی کردند.

هنگام ورود به این بخش، نگهبانان از خود مقاومت به خرج دادند که بر اثر درگیری، تعدادی از آنها مجروح شدند. مهاجمان هنگامی که با مقابله انبوهِ کارکنان بخش، روبه رو شدند، به شلیک گاز اشک‌آور و تیراندازی هوایی پرداختند. در پی این اقدامات به سر بعضی از بچه‌های بستری آجر خورده بود و مجروح شده بودند؛ بعد شنیدیم که یکی از آنها هم به‌شدت آسیب دیده و مرحوم شده است. این تهاجم چندان دوام نیاورد؛ زیرا مردم به محض اطلاع، به‌طرف بیمارستان حرکت کردند و هنگامی که به آنجا رسیدند، چماق به دستان فرار را بر قرار ترجیح دادند.

وی مهم‌ترین حرکت پس از حمله به بیمارستان امام‌رضا (ع) را اقدام هوشیارانه جمعی از علمای مبارز در حمایت از تحصن پزشکان و کادر بیمارستان برشمرد و گفت: در پی تحصن پزشکان و پیوستن علما به آنان، دانشجویان و گروه‌های دیگر مردم با پارچه‌های سفیدی که به عنوان پلاکارد در دست داشتند، با سردادن شعار به طرف بیمارستان امام‌رضا (ع) حرکت کردند و بدون اعتنا به اخطار مأموران، وارد بیمارستان شدند و به جمع تحصن پزشکان و علما پیوستند.

به گفته فتاحی، در پی وقوع این حادثه، بار دیگر وقایع مشهد در کانون توجه انقلابیون کشور قرار گرفت و مراجع، علما و طلاب با صدور اعلامیه‌هایی عاملان آن را محکوم کردند.

به طوری که در این ایام بود که پیشگامان مبارزات مردم مشهد، آیت‌ا... خامنه‌ای، آیت‌ا... واعظ طبسی، شهید هاشمی‌نژاد، آیت‌ا... شیرازی، آیت‌ا... میرزا جواد آقاتهرانی و مرحوم آیت‌ا... مروارید و... به جمع مردم پیوستند و اعلام تحصن کردند. این تحصن دو هفته‌ای به سرعت مورد حمایت سایر اقشار و طبقات مختلف قرار گرفت و حتی برخی علمای شهر‌های دیگر نیز در تلگراف‌هایی، همراهی خود را با متحصنان اعلام کردند. این تحصن تا پنجم دی و حدود یک هفته به طول انجامید تا اینکه روز یکشنبه خونین مشهد به وقوع پیوست.

 

کارناوال مرگ، میهمان ناخوانده خیابان‌های مشهد

امروز میدان ده دی، آرام و غمگین، نظاره‌گر صد‌ها رهگذری است که تن خسته و رنجورش را بدون هیچ ذهنیتی دور می‌زنند تا هرچه سریع‌تر به مقصد خویش برسند.

رهگذران یا آن‌قدر جوانند که از قصه پرغصه میدان خبری ندارند، یا حکایت آن روز‌های سرد و تلخ زمستانی را که به بهاری زودهنگام تبدیل شد، در وانفسای مشکلات زندگی و گذر زمان از یاد برده‌اند، اما میدان ده دی و خیابان‌های اطراف آن آن روز‌ها را هیچ‌گاه از یاد نخواهند برد؛ روز‌هایی که رهگذرانی از این شهر به قصد مقصدی بزرگ و دور از ذهن، اما دست‌یافتنی، در آن پا نهادند. 

درگیری‌های خیابانی و کشتار خونین رژیم پهلوی که در روز‌های نهم و دهم دی ۱۳۵۷ رخ داد و حوادث تلخ و ماندگاری را در تاریخ این شهر رقم زد، باعث تغییر نام میدان سوم اسفند به ده دی شد.

۳۵ سال پیش در روز‌های سردی مثل این روزها، قرار این بود که نیرو‌های نظامی هرکس را در خیابان‌ها می‌بینند با تیر بزنند؛ مردم اسم این برنامه نظامی‌ها را «کارناوال مرگ» گذاشته بودند. کمتر کسی گمان می‌کرد مردم را این‌گونه به خاک و خون بکشند... اینجا مشهد است و ۱۰دی ماه ۱۳۵۷، اینجا کارناوال مرگ میهمان ناخوانده خیابان‌های شهر است...

واکاوی رویداد شنبه و یکشنبه نهم و دهم دی ماه مشهد، نقش گسترده و حساس این شهر در روند مبارزات مردم ایران علیه دستگاه سلطنتی پهلوی را به وضوح نشان می‌دهد. مردم از ابتدای دی ماه با توجه به ضعف آشکار رژیم و نیز در پاسخ به دعوت روحانیت مبارز مشهد و شخصیت‌های مبارزی، چون آیت‌ا... سیدعلی خامنه‌ای، آیت‌ا... سیدعبدا... شیرازی و شهید حجت‌الاسلام هاشمی‌نژاد مخالفت و اعتراض‌های خویش را به رژیم پهلوی شدت بخشیدند به گونه‌ای که در دوم، پنجم و به ویژه نهم و دهم دی ماه، آن‌چنان عرصه را بر نیرو‌های نظامی شاه تنگ کردند که رژیم، اقدام به کشتار وسیع مردم کرد، اما کشتار مردم در شنبه و یکشنبه نهم و دهم دی ماه نه تنها ضعف و حتی شکافی در صفوف مستحکم مبارزان به وجود نیاورد، بلکه عزم آنان را برای سرنگون کردن رژیم شاهنشاهی بیش از پیش جزم کرد.

 

وقایع نگاری مشهدِ پیش از انقلاب

عصر نهم دی

پس از پایان راهپیمایی باشکوه نهم دی و حمله تانک‌های ارتشی به مردم که منجر به شهادت و مجروح شدن تعدادی از زنان و مردان مسلمان شد، گروهی از مردم مشهد عصر آن روز به طور خودجوش و بدون هماهنگی قبلی وارد عمل شدند و به انتقام حمله تانک‌ها، برخی از مراکز دولتی و وابسته به آن را به آتش کشیدند و برخی دیگر را به تصرف خویش درآوردند و چند تن از ساواکی‌ها و مأموران خودفروخته شاه را به مجازات اعمالشان رساندند.

 مردم اسم برنامه نظامی‌های رژیم پهلوی را «کارناوال مرگ» گذاشته بودند



یکشنبه خونین مشهد

پس از حوادث تلخ و شیرین نهم دی ماه، فرماندهان لشکر ۷۷ خراسان در راستای دستورات تیمسار اویسی، مبنی بر کشتار فراگیر در سطح شهر مشهد، اقدام به سازمان‌دهی ارتش می‌کنند. بر همین اساس، در مراسم صبحگاه ارتش، برای تحریک احساسات سربازان و درجه‌داران، اجساد ساواکی‌ها و مأموران را که شب گذشته به قتل رسیده بودند، به نمایش گذاشتند. بدین وسیله آنان را وادار کردند تا مردم را در کوچه‌ها و خیابان قتل‌عام کنند و با ایجاد رعب و وحشت، جلوی قیام گسترده مردم را بگیرند، اما مردم مشهد روز یکشنبه بی‌خبر از تصمیم نظامیان، مانند روز‌های قبل به خیابان‌ها آمدند. 


بازداشت پس از کشتار

نیرو‌های نظامی رژیم شاه علاوه بر اینکه مردم مشهد را هدف گلوله و رگبار سلاح‌های سبک و سنگین خویش قرار دادند گروه زیادی را هم بازداشت کردند. بیشتر دستگیرشدگان از کسانی بودند که آن روز نزدیک چهارراه شهدا، جلو منزل آیت‌ا... سیدعبدا... شیرازی، مسجد کرامت، مقابل ساختمان نیروی پایداری و کوچه‌های اطراف آن اجتماع کرده یا در حال عبور از این مکان‌ها بودند.

نشریه جنبش اسلامی خراسان در گزارشی از دستگیری مردم در این روز از سوی مأموران رژیم می‌نویسد: «.. همچنین بیش از ۱۵۰ نفر از مردم بی‌گناهی راکه از ترس گلوله‌های مسلسل به مغازه‌ها و کوچه‌های اطراف پناه برده بودند، دستگیر کرده و با خود بردند و معلوم نیست که بر سر آنها چه آمده است.» 

از دیگر نقشه‌های شوم مأموران رژیم در سرکوبی قیام سراسری مردم مشهد از بین بردن رهبران نهضت در خراسان بود. بر همین اساس، مهاجمان با این تصور که با از میان برداشتن رهبران، خواهند توانست موج پدید آمده را متوقف کنند، تصمیم گرفتند در شب هنگامِ دهم دی ماه، به منازل آنان حمله‌ور شوند و ایشان را دستگیر یا به شهادت برسانند که با آگاهی این افراد، ترفند یاد شده ناکام ماند.

 

* این گزارش در شماره ۸۷ شهرآرا محله منطقه ۸ مورخ ۸ بهمن ماه سال ۱۳۹۲ منتشر شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44