کد خبر: ۱۰۹۶۹
۱۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۶

سخن حاج‌ابراهیم محدث فراتر از محراب و منبر بود

حرف حاج‌ابراهیم محدث این بود: «در این لباس پایدار می‌مانم تا به لباسی سفید مبدل شود.» همین‌طور هم شد؛ نماز‌های جماعت او حدود پنجاه‌سال در مسجد فقیه‌سبزواری، طیف زیادی از نمازگزاران را جذب کرد.

مسجد فقیه سبزواری در محله طلاب، همان مسجدی است که هنوز می‌توان ردپای امام جماعت محجوب و محبوب سابقش را در آنجا دید؛ روحانی‌ای آرام با عمامه‌ای مشکی که نشان سیادت او بود. شاگرد آیت‌الله قزوینی و مروارید، متولد‌۱۳۱۵ در چناران بود. مسجدی‌شدن او از همراهی همیشگی‌اش با پدر شروع شد، همان‌جا که علاقه به مرثیه‌خوانی هم در او شکل گرفت. 

حرف حاج‌ابراهیم محدث از زمانی‌که لباس روحانیت به قامتش نشست این بود: «در این لباس پایدار می‌مانم تا به لباسی سفید مبدل شود.» همین‌طور هم شد؛ نماز‌های جماعت مرحوم محدث حدود پنجاه‌سال در مسجد فقیه‌سبزواری، طیف زیادی از نمازگزاران را به‌سوی خود جذب کرد و صف‌های پر‌شور مسجد برای نماز مغرب و عشا گواه همین محبوبیت او بود.

پس‌از آنکه مرحوم آیت‌الله عبدالجواد غرویان به امامت نماز جمعه نیشابور منصوب شد، شخصا به خانه سید‌ابراهیم محدث رفت و درخواست کرد که نماز مسجد آیت‌الله فقیه سبزواری را متقبل شود. احترام ویژه عالمان وارسته به این مرد تا آنجا بود که مرحوم میرزا‌جواد‌آقا تهرانی به ایشان تلفن می‌زد و طلب استخاره می‌کرد.

در آستانه چهلمین روز درگذشت این روحانی نکونام (دهم آبان)، با اهالی مسجد فقیه سبزواری هم‌کلام می‌شویم.

 

روضه و مسئله را با هم داشت

حضور سید‌ابراهیم در محله طلاب فراتر از محراب و منبر بود؛ رد پای گرم و صمیمی او را در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله هم می‌شد دید. می‌گفت: خیلی از طلبه‌ها عارشان می‌شود به مجالس زنانه بروند، ولی من می‌روم. تنها قیدش هم این است که باید کنار روضه، مسئله بگویم. پایبند به گفتن احکام بود و در روضه‌های خانگی و منبر‌های مسجد، احکام شرعی ویژه جوانان را بازگو می‌کرد. با این‌حال اهالی مسجد به یاد نمی‌آورند که او برای منبرهایش، حق‌القدم یا وجهی دریافت کرده باشد.

علی دسترس که حالا یکی از اعضای هیئت‌امنای مسجد فقیه سبزواری است، از هفت‌هشت‌سالگی خود به یاد دارد که مرحوم محدث آنجا نماز می‌خواند، ولی این حضور، پس‌از مسجد در جلسه‌های زیارت عاشورا که خانه‌به‌خانه می‌چرخید هم ادامه داشت؛ «حاج‌آقا، همراه همیشگی مردم محله بود؛ برای همین هم مردم خیلی راحت دغدغه‌ها و اختلاف‌هایشان را پیش او می‌بردند.»‌

تأسیس صندوق قرض‌الحسنه در مسجد همان نشانه‌ای است که دغدغه‌مندی سید‌ابراهیم برای بهبود زندگی مردم را یادآور می‌شود. مهدی فائزی، یکی از فعالان مسجد، می‌گوید: ایشان در جلسه‌های هیئت‌امنا، ده‌دقیقه نکته‌های اخلاقی و تربیتی می‌گفتند و همه سعی می‌کردند این ده‌دقیقه را هر‌طور که شده، حضور داشته باشند.

 

نگاه پدرانه در مشکلات

فائزی به یاد دارد که حاج‌آقا، حامی برنامه‌های فرهنگی شبستان مسجد بود و اگر فرد غریبه‌ای در این زمینه‌ها سؤالی داشت، ایشان بدون معطلی، مسئول هر بخش را به آن فرد معرفی می‌کرد تا نظام‌مند و مستقیم با خودش صحبت کنند.

امام جماعت سابق مسجد فقیه سبزواری را طلایه‌دار پویش‌های مردمی هم می‌شناسند؛ «در سال‌های جنگ، برای اعزام نیرو و ارسال کمک به جبهه و در سال‌های گذشته برای کمک به سیل‌زدگان پیش‌قدم بودند. ایشان با رفتار پدرانه شان، مَحرم اسرار مردم بودند.»‌

 

پاسدار اعتماد بزرگان

مهدی فائزی می‌گوید: ایشان فقط امام جماعت نبود؛ دروس عالی حوزه را تدریس می‌کرد و ممتحن شفاهی درس خارج و از شاگردان برجسته آیت‌الله قزوینی و مروارید بود. ازطرفی مورد احترام ویژه آیات عظام خویی، سیستانی، شیخ مجتبی و هاشم قزوینی و مسئول پاسخ‌گویی به سؤالات شرعی دفتر این بزرگان و همچنین، وکیل امام (ره) در مشهد درباره پاسخ به سوالات شرعی و جمع‌آوری وجوهات شرعی بود. اعتمادی که به‌راحتی به کسی نمی‌توان داشت، بزرگان به ایشان داشتند.


* این گزارش یکشنبه ۱۱ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۵ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44