سکوت سحرگاهی را با صدای جارویش میشکند. برای او هوای سرد و گرم فرقی ندارد؛ مهم کسب روزی حلال است. رمضان و غیر رمضان هم ندارد، کارش باز همان است؛ یک شغل سخت.
تحمل ۱۷ ساعت تشنگی و گرسنگی برای او که غبار جارویش همراه سحرهای تنهاییاش است، بهانه گپوگفت ما با نارنجیپوش محلهمان است.
سالهاست اهالی کوچهها و خیابانهای محله خلج مشهد هر روز صبح با صدای قدمها و خش خش جاروی سیدکاظم سیدکاظمی ۳۴ ساله بیدار میشوند.
زیر نیم سایه یکی از دیوارهای خیابان خلج محل قرار ما برای گفتگوست. با رویی خوش درحالی که سه ساعتی از شروع کارش میگذرد، در گوشهای مینشیند و صحبت میکند.
- کار کردن وقتی تقریبا همه خوابند، چطور است؟
خدا روزی را در صبح زود قرار داده است. به کار که علاقه داشته باشی و نیتت کسب رزق حلال باشد، سختی کار سحرگاهی هم آسان میشود.
- کار شما در ماه رمضان کی شروع و کی تمام میشود؟
مثل قبل، از ساعت ۴ صبح تا ۱۲ ظهر.
- همه این سالها اینطور بوده؟
سالهای قبل یک ساعت کمتر بود، یعنی ظهرها کار را زودتر تمام میکردیم، اما امسال با اینکه چند روزی از این ماه میگذرد هنوز خبری نیست.
- کار این ماه چه تفاوتی با ماههای دیگر دارد؟
لذتبخشتر است.
- مطمئن هستید؟
نظافت شهر امام رضا (ع) آن هم با زبان روزه، لذتش را دوچندان نمیکند؟! باید اینکاره باشی تا بفهمی چه میگویم.
- بین این همه شغل چطور از رفتگری سردرآوردید؟
(می خندد) باید ۱۰۰ هزار تومان میداشتم.
- یعنی چه؟ ماهی ۱۰۰ هزارتومان؟
حدودا ۱۴ سال پیش بود. زمانی که از مادرم خواستم برایم آستین بالا بزند. او به من گفت: اگر توانستی ماهی ۱۰۰ هزارتومان که دسترنج خودت باشد، دربیاوری، دامادت میکنم.
- اینطور که تعریف کردید، اتفاقی رفتگر شدید؟
آن زمان حقوق یک ماهم فقط ۵۰ هزار تومان بود که بعد از دو ماه با پسانداز ۱۰۰ هزارتومان اعتماد مادرم را به دست آوردم.
- کار شما ۱۲ ظهر تمام میشود، یعنی تقریبا ۸ ساعت مانده تا افطار. این ساعتها را چه طور سپری میکنید؟
هشت ساعت کار زیر آفتاب نیاز به چند ساعت استراحت دارد. بعد از آن هم یعنی عصرها میروم مسجد بیتالمهدی (ع) در خیابان شهید ریاضی. آنجا روزانه مراسمی برای قرائت قرآن برگزار میشود که در آن شرکت میکنم. بعد از آن هم کنار خانواده ام هستم تا انرژی بگیرم.
- برای چه انرژی بگیرید؟
برای یک روز کاری دیگر.
- شروع نوبت کاری شما تقریبا همزمان با اذان صبح است؛ پس سحرها خانه نیستید؟
چون منزل ما با محل کارم فاصله زیادی ندارد اگرچه زمان کمی هم باشد، حتما کنار خانواده و در خانه هستم.
- تا حالا شده وقت نداشته باشید و سحری نخورده بروید به محل کار؟
بله، آن هم چند بار.
- کار کردن با آن شرایط چطور است؟
خیلی سختتر خواهد شد، اما میشود روزه هم بود، چون معتقدم خدا روزهگرفتن را روزی من قرار داده است.
- کار شما از سحر شروع میشود. آن موقع، خواب میچسبد یا کار؟
کارکردن ما برای شهروندان، خدمت و برای خانواده وظیفه است ولی برای اینکه توان کافی برای کار فردا را داشته باشم ساعت ۱۰ هر شب، میخوابم.
- ماه رمضان در تابستان یعنی چه؟
یعنی تشنگی بهویژه که خیلی از کوچهها سایه مناسبی ندارد.
- با گرمای هوا، روزهداری، ضعف و تشنگی چه میکنید؟
خدا یاری میکند. شاید اجرش بیشتر باشد.
- چه شرایطی کار را برایتان سختتر میکند؟
حفظ روزه.
تمیز کردن جاهایی که زبالههایشان را هرساعتی که میخواهند، بیرون میگذارند، کار آسانی نیست
- از نظر معنوی یا جسمی؟
بخش معنوی آن که نوعی توفیق است ولی کار ما جوری است که برای جلوگیری از ورود گردو غبار جارو مجبوریم ماسک بزنیم که این کار را سختتر میکند.
- (شالی به دست گرفته) این شال به چه دردی میخورد؟
(لبخندی میزند) خب تابستان است دیگر!
- منظورتان چیست؟
ما بیشتر ساعت کاریمان در گرما و آفتاب هستیم. این شال هم برای وقتی است که دیگر تحمل گرما را نداریم؛ آن وقت خیسش میکنیم و روی سرمان میاندازیم.
- شما سحرهای قدر هم سرکار هستید؟
تا الان که اینطور بوده است.
- کار کردن در این سحرها چه تفاوتی با سحرهای دیگر دارد؟
(مکثی میکند، چشم در چشمانم میدوزد و با بغضی جواب میدهد) در این سحرها دست ودل آدم به کار نمیرود. برای ما هم کار کردن در این شبها آسان نیست.
- دوست داشتید ساعات کاری شما هم در این ماه کمتر شود تا بیشتر استراحت کنید؟
نه! بالاخره مسیرهایی که برای تمیز کردن مشخص شده باید هر روز تمیز شود.
- شما شهری پاک برای شهروندان میسازید، انتظار شما از آنها چیست؟
نظافت را رعایت کنند.
- همین؟
بله. اگر از من بپرسید، میگویم تمیز کردن جاهایی که زبالههایشان را هرساعتی که میخواهند- دیرتر از ساعت مشخص- بیرون میگذارند، کار آسانی نیست.
- به نظرت خلجِ رمضان با خلج روزهای دیگر سال چه فرقی دارد؟
تغییر معنوی دارد. این تغییر از در و دیوار محله و شهر پیداست. یک تغییر دیگر، بهترشدن رفتار مردم است. مردم در ماه رمضان حتی هوای رفتگر محلهشان را هم دارند.
- آقای سیدکاظمی، میگویند «عبادت بهجز خدمت خلق نیست» ...
اگر تلاش برای کسب روزی حلال باشد، عبادت است. گاهی هم این عبادت طوری است که مثل شغل ما ایجاب میکند در خدمت مردم شهرمان باشیم تا روزی حلال به دست آوریم.
* این گزارش سه شنبه، ۲۵ تیر ۹۲ در شماره ۶۱ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.