از چهارراه دانشآموز چندقدمی پایینتر است. بوی نعنای خشک و عطر رازیانه و سبزیجات معطر از همین چند قدمی بهخوبی به مشام میرسد. ۲۰سالی میشود که در محله دانشآموز مشهد، همسایه قدیمی ماست و البته سبزیجات و محصولات گیاهیاش زبانزد خاص و عام.
از همه مهمتر اینکه صاحب اینجا علاوهبر فروش داروهای گیاهی و سبزیجات معطر و... علمش را هم دراختیار دیگران قرار میدهد و به گفته خودش با این کار فقط بخشی از زکات علمی و تجربهاش را ادا کرده است.
نامش توحید است. عطاری توحید. به یمن و مبارکی توحید و یکتاپرستی. اصلا همین عنوان مغازهاش بوده که تاکنون کمکش کرده و او را به موفقیت رسانده است و البته آرزو میکند که از اینبهبعد هم سایه پروردگار بر اعمال و رفتارش باشد.
حسین نوریزاده، قدیمیترین عطار منطقه ماست. او که حدود ۶۰سال از عمر ۷۶ساله خود را در این حرفه سپری کرده است، این روزها از قدیمیهای فن و علم عطاری در مشهد به شمار میرود.
شاید بتوان ادعا کرد از معدودعطارانی است که ضمن آشناییبا دامنه وسیعی از علوم مختلف در حوزه طبابت گیاهی، علم تجربی گیاهشناسی را بسط و گسترش میدهد و بهدنبال آن گرهی از مشکلات اهالی و مردم باز میکند.
پزشکی گیاهی البته بهصورت تجربی، تخصص اصلی نوریزاده است و همین امر باعث شده که این روزها حاجحسین غیر از مشتریان محلی، مشتریانی از دیگر نقاط شهر مشهد هم داشته باشد.
گواه این گفته هم صف طولانی مشتریانی است که همین اول صبح جلوی در مغازه اش یا بهتر بگوییم «عطاری توحید» تشکیل شده است. حاجحسین نوریزاده را این روزها مشتریانش به نام «حاجحسین عطار» میشناسند.
دلیل آن هم، تبحر و مهارت وی در کار و حرفهاش عنوان میشود. همه این موضوعات بهانهای شد تا امروز چندکلامی پای صحبتهای این پیر علم گیاهان بنشینیم.
به ۶۰سال قبل برمیگردد؛ همان زمانی که سنین ۱۵، ۱۶سالگی یا همان روزهای خاص دوره نوجوانی را سپری میکرد و میگوید: یادم میآید در آن سالها ما به مکتب میرفتیم؛ چون آن زمان مدرسه مخصوص فرنگیها بود و ما و خانوادههایمان تحصیل در مدارس فرنگی را جایز نمیدانستیم.
در کودکی ظاهر نحیف و کوچکی داشتم. بههمیندلیل هممکتبیها و هممحلهایها مرا «حسینخردو» صدا میزدند
هممحلهای ما ادامه میدهد: در مکتب، شیخ یا همان استاد مکتب، حاجموسی تدینی دروس مختلف را سمعی و بصری تدریس میکرد و خواندن قرآن را به دانشآموزان یاد میداد.
آن روزها من نزد شیخ کمی محبوبتر بودم و همین موضوع باعث میشد شیخ مکتب گاهوبیگاه برای تهیه مایحتاج خود از عطاری، مرا بهسراغ عطار معروف محلهمان بفرستد.
او میافزاید: شاید در طول یکهفته دو تا سهبار به عطاری میرفتم و البته علاقه من به کار عطاری هم از همان زمان شکل گرفت.
نوریزاده در بیان نحوه علاقه خود به عطاری تاکید دارد: آنزمان هربار که به عطاری میرفتم، میدیدم مشتریان در هر مراجعه به عطاری هم پول به عطار میدهند و هم او را پیوسته دعا میکنند.
اغلب دعاهایی هم که بر لب مشتریان جاری میشد، این بود که «خداوند پدر و مادرت را بیامرزد.»
او یادآوری میکند: آن زمان سن کمی داشتم، اما کمی بعد با خود تامل کردم و گفتم عجب شغلی است عطاری! مردم در مقابل خرید چیزهای دیگر فقط پول میدهند، اما درمورد خرید از عطاری، هم پول میدهند و هم دعا میکنند. این است همان خیر دنیا و آخرت.
از همانجا بود که به کار عطاری علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم شغل آینده خود را عطاری انتخاب کنم.
کاسب محله ما ابراز میدارد: آن زمان ظاهر نحیف و کوچکی داشتم. بههمیندلیل هممکتبیها و هممحلهایها مرا «حسینخردو» صدا میزدند.
میخندد و ادامه میدهد: البته اکنون هم هنوز ریزهمیزه هستم و به قول همان بچهمحلهای قدیمی «حسینخردو»! همین موضوع باعث شد که آن زمان در همان سن به حسین خردوی عطار معروف شوم.
صحبتهایش کاملا گل انداخته است. همزمان که حرف میزند، کار مشتریانش را راه میاندازد؛ چراکه معتقد است نباید مشتری معطل بماند و توجه بموقع به خواسته مشتری یعنی تکریم ارباب رجوع.
ادامه میدهد: بهترین خاطره زندگیام هم به همان روزها برمیگردد؛ به همان روزهایی که بعداز کشف علاقهام بهسراغ همان عطار معروف همیشگی رفتم و با زور و التماس و عجز و لابه از او خواستم تا بهرایگان پیش دستش شاگردی کنم.
او اضافه میکند: بعداز مدتی خواهش و التماس بالاخره عطار معروف محلهمان راضی شد بهرایگان برایش شاگردی کنم. یکسالواندی آنجا پادویی کردم و در همان زمان تقریبا بیشاز نیمی از فوتوفن کار را یادگرفتم.
نوریزاده یادآوری میکند که: بعد از آن هم به فکر ادامه کار بودم و چندین و چندجای دیگر شاگردی کردم تا اینکه به سرانجامی رسیدم و برای خود یک مغازه عطاری دایر کردم.
او اذعان میدارد: از آن سال بهبعد پیوسته و مداوم در این حرفه مشغول فعالیت بودم و تا امروز حدود ۶۰ سالی میشود که در این کار مشغول خدمتبه مردم هستم.
اهمیت علوم گیاهی کمتر از سایر علوم پزشکی نیست. باید در این رشته متخصص بود تا بتوان اظهارنظر کرد
حاجحسین عطار تاکید دارد: در تمام این مدت با عشق به سر کار میآمدم و، چون عشق در کار بود، فعالیتم هم پررونق بود. درمورد هرگیاهی مطالعه میکردم و بهدنبال یافتن خواص گیاهان مختلف بودم.
هرکس هم مراجعهای داشت و راهنمایی میخواست تا آنجا که میتوانستم راهنماییاش میکردم.
او معتقد است: اهمیت علوم گیاهی کمتر از سایر علوم پزشکی نیست. باید در این رشته متخصص بود تا بتوان اظهارنظر کرد.
با این حال بعداز گذشت ۶۰ سال کار، هنوز هم در برخی موارد احساس میکنم آگاهی لازم را ندارم؛ چراکه دامنه علم گیاهان نیز مانند سایر علوم گسترده و عمیق است.
نوریزاده توصیهای هم به همه کسانی دارد که در آستانه انتخاب شغل هستند؛ دراینباره میگوید: به جوانها توصیه میکنم که فقط بهدنبال مشاغل اداری و بهاصطلاح خودشان کارمندی نباشند. بهسراغ چنین حرفههایی هم بروند و نگذارند مشاغل سنتی ما به فراموشی سپرده شود.
پیرمرد به این نکته هم اشاره میکند که: در هرکاری به خدا توکل کنید و از او تمسک بجویید. سرمایه اصلی لطف خداوند است که اگر شامل حال افراد شود، میتوانند به همه موفقیتها دست پیدا کنند.
موضوع دیگری که حاجحسین بر آن تاکید میکند، کسب روزی حلال است: اینکه چه لقمهای بر سر سفره میرود، مهم است؛ به همین دلیل هم هست که در تمام محورهای دین ما بر کسب روزی حلال تاکید شده است.
از نظر حاجحسین احترام به پدر و مادر در همه شرایط و دورانها باید رعایت شود؛ چراکه پدر و مادر نعمتی کمیاب هستند که اگر انسان شکر این نعمت را بهدرستی بهجا نیاورد، مشخص نیست چه عقوبتی درانتظارش باشد.
او در پایان هشداری هم به شهروندان و هممحلهایها میدهد؛ اینکه برای هر دردی انتظار معجزه نداشته و توقع نداشته باشند یک داروی گیاهی آنها را کاملا درمان کند.
همین موضوع باعث میشود که گاهی سودجویان بهراحتی وارد میدان شوند و بهاصطلاح از آب گلآلود ماهی بگیرند.
نوریزاده به موضوع دیگری اشاره میکند؛ اینکه انسان در هررشتهای که از خود علاقه نشان بدهد، بیشک در آن موفق خواهد شد. او به پدر و مادرها توصیه میکند که بگذارند فرزندانشان در هر رشتهای که علاقه دارند، قدم بگذارند.
بعد بیان میدارد: اگر انسان بهدنبال علاقهاش برود در آن رشته موفق خواهد شد؛ حتی اگر زمین هم بخورد، توان دوباره ازجای بلندشدن را دارد.
کاسب محله خواستهای هم از مسئولان دارد؛ اینکه با نظارت کامل بهسراغ عطاریها بروند و عطاریهای غیرمجاز را کنترل کنند و نگذارند اینگونه افراد بدون مجوز کار انجام دهند؛ چراکه عطاری نیز بهگونهای با سلامت و جسم و جان افراد سروکار دارد.
او اضافه میکند: برخی افراد با ناآگاهی وارد این رشته میشوند؛ درحالیکه از عطاری و گیاهان هیچ نمیدانند و حتی در کوچکترین موضوعات مانند سردمزاجی و گرممزاجی و طبیعت گرم و سرد هیچ سررشتهای
ندارند.
در ادامه گپوگفتی هم با مشتریان حاجحسین عطار دارم. رضا بارانی، یکی از مشتریان پروپاقرص عطاری توحید است.
او که روزهای خوش بازنشستگی را تجربه میکند، از دانایی و متانت و اخلاق درست و همچنین مشتریمداری حاجحسین عطار سخن به میان میآورد و میگوید: حاجحسین در همه حال قصد دارد هر آنچه را که میداند، به مشتریان انتقال دهد.
او میافزاید: یک خاطره خوش از حاجحسین در خاطر دارم. یادم میآید اردیبشتماه بود که خانمی با فرزند خود که با لباس گرم کاملا پوشیده شده بود، به عطاری حاجحسین آمد و از او درخواست کرد دارویی بدهد که سرماخوردگی فرزندش مداوا شود.
بارانی ادامه میدهد: آن روز حاجحسین نگاهی به کودک و انداخت و گفت شما بزرگترها هیچگاه نمیگذارید بدن فرزندتان شرایط و تغییر هوای فصل را درک کند؛ این خاطره را هیچگاه از یاد نمیبرم.
این مشتری در ادامه بیان خاطرهاش میگوید: آن روز حاجحسین جملهای گفت که آن را فراموش نمیکنم؛ «بگذارید بدن آب و هوای مختلف را تجربه کند.»
بارانی میگوید: بعد از بیان این جمله حاجحسین عطار، بهدنبال دریافت دقیق معنای این جمله رفتم و بعداز انجام تحقیقات متوجه شدم این جمله کاملا علمی است.
بدینمعنا که در ابتدای هر فصل بهویژه تابستان و زمستان باید پوست بدن با شرایط و دمای بیرون تماس داشته باشد تا در مقایسهبا تغییر فصل منبسط و منقبض شود؛ این همان معنای دقیق جمله وی بود.
او تاکید دارد: دلیل بیان این جمله حاجحسین خطاببه آن مشتری این بود که مادر در اردیبهشت یعنی ماه نسبتا گرم سال به کودک خود لباس گرم پوشانده بود.
چرخی میزنم و مغازه بزرگ حاجحسین را برانداز میکنم. مقابل درِ ورودی توصیههایی بر روی کاغذ نوشته شده است که گویا همان نصیحتهای تجربی حاجحسین به مشتریانش است.
بر روی کاغذ درج شده است: در تهیه گیاهان دارویی حرف همسایه و دوست و فامیلتان را جواز ورود به عطاری ندانید.
بهتر است از عطاریهایی خرید کنید که نور آفتاب مستقیم روی محصولاتشان نمیتابد. چون علم به خواص گیاهان دارویی معمولا سینهبهسینه بین افراد منتقل شده است، بهتر است که از عطارهای باتجربهتر خرید کنید.
اگر دستورالعمل استفاده از گیاه روی بستهاش نوشته نشده بود، از عطار بخواهید نحوه استفاده از آن را به شما بگوید؛ اینکه باید بهصورت بخور مصرفش کنید یا از دمکردهاش استفاده کنید.
بعداز بازکردن نایلون، گیاه داروییتان را درون یک شیشه دردار و دور از نور خورشید و رطوبت نگهداری کنید.
درِ شیشه عرقیات باید پلمب شده باشد و تمام مشخصاتی که برای گیاهان ذکر شد، روی بطری عرق نوشته شده باشد.
بهتر است عرقیات را در بطریهای شیشهای با در محکم و داخل یخچال نگهداری کنید.
* این گزارش پنج شنبه، ۱۷ مهر ۹۳ در شماره ۱۱۷ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.