عطاری شغلی است که از گذشتههای دور وجود داشته است و هنوز هم طرفداران خاص خود را دارد. آنزمان که پزشکان زیادی نبودند، مردم برای دارو و درمان خود به عطارباشیها مراجعه میکردند و فقط از نسخه عطارها بهره میبردند. عطاران، مرهمگذار دردها بودند، طبابت میکردند اما با درایت و آگاهی، امین مردم هم محسوب میشدند.
رونق عطاری و داروهای گیاهی در بازههای زمانی گوناگون فراز و فرودهایی داشته است بهطوریکه در یک مقطع زمانی مردم کمتر تمایل به استفاده از گیاهان دارویی برای درمان بیماری و معالجه داشتند اما امروزه با پیبردن به خواص تأثیرپذیر گیاهان دارویی و عوارض داروهای شیمیایی، اقبال مردم برای مصرف داروهای گیاهی بیشتر شده و دوباره دکانهای عطاری رونق گرفته است.
هنوز هم در میان وسایل محدود بعضی مادرها و مادربزرگها میتوان قوریهای مخصوص دمکردهها و جوشاندهها را یافت. ظروفی که دمنوشهای تلخ و بدبو را در آنها دم میکنند و هر طور که شده کمی از آن به خورد فرزندانشان میدهند تا آرام بگیرند.
گرایش روزافزون مردم به مصرف داروهای گیاهی و مراجعه آنها به عطاریها برای تهیه اقلام دارویی مورد استفاده خود، ما را به یکی از عطاریهای محله راهنمایی کشاند. عطاریای که ویژگی جالب آن، ادارهشدن توسط یک خانم علاقهمند به گیاه است.
نسرین رازنهان حدود 60سال دارد. کرد کرمانج است و شاید علاقهاش به طبیعت و فضای آزاد از همین اصالتش سرچشمه میگیرد. او در روستایی از توابع قوچان متولد شده است و سالهای کودکیاش را همانجا سپری کرده اما پس از ازدواج راهی تهران شده و مدتی در آنجا سکونت کرده است. با این حال در سال59 به مشهد بازمیگردد و بهسراغ حرفه مورد علاقه خود میرود.
او درباره چگونگی ورودش به عرصه عطاری توضیح میدهد: از دورانی که خیلی کوچک بودم و حتی تا همین الان، همیشه این حرف مادرم در ذهنم باقی مانده است که میگفت: «مادربزرگت با داروی گیاهی مُرده را زنده میکرد!» وقتی کوچک بودم، زمانی که همراه مادرم به صحرا میرفتیم، او همانطور که راه میرفت با پایش به گیاهان اشاره میکرد و خاصیتشان را میگفت. به طور مثال میگفت: «این گیاه بومادران است و برای فلان مریضی خوب است.»
از همان زمان من خیلی به گیاهشناسی و عطاری علاقهمند شدم. در سال80 یکی از روزنامههای مشهد، آگهیای مبنی بر برگزاری کلاسهای آموزش عطاری توسط فنی و حرفهای را چاپ کرده بود. من تماس گرفتم و پس از دریافت اطلاعات راهی یک آموزشگاه شدم و دورهها را گذراندم و موفق به اخذ فوقدیپلم گیاهان دارویی شدم. البته به دلیل علاقه زیادی که به این رشته داشتم، در زمینههای مرتبط مطالعات و تحقیقات بسیاری هم انجام میدادم.
زمانی که همراه مادرم به صحرا میرفتیم، او همانطور که راه میرفت با پایش به گیاهان اشاره میکرد و خاصیتشان را میگفت
رازنهان که سالهای زیادی از عمرش را در این حرفه گذرانده است، ادامه میدهد: در سال81 دوره کارآموزی خود را پیش یکی از عطاران معتبر مشهد آغاز کردم و به فروشندگی پرداختم. پس از چندی در خانه شروع به کار کردم اما از سال83 بهطور رسمی، نخستین مغازهام را افتتاح کردم.
در این راه همسرم خیلی کمک حال من است و با تشویقهایش به من انگیزه میدهد، حتی خیلی اوقات برای کمک مرا همراهی میکند و زمانی که برای جمعآوری گیاهانی که در بازار نیستند، کوه میروم او حامی من است.
بانوی عطار میگوید: من و تمامی افراد خانواده و اطرافیانم برای درمان بسیاری از بیماریهایمان از گیاهان دارویی استفاده میکنیم، زیرا معتقدیم داروهای شیمیایی عوارض و ضررهای بسیاری دارند. داروی شیمیایی اگر بخشی از بدن را سالم نگه دارد و درمان کند، به قسمت دیگری آسیب میرساند.
همین آنتیبیوتیکها عوارض جبرانناپذیری دارند اما داروخانههای کشورمان آنها را خیلی راحت در اختیار افراد قرار میدهند در حالیکه در هیچ جای دنیا، داروخانهها حتی یک قرص معمولی و مُسکّن بدون نسخه پزشک به درخواستکننده نمیدهند.
بنابر هشدار سازمان جهانی بهداشت باید از مصرف خودسرانه و بیرویه آنتیبیوتیک خودداری شود زیرا تا چندسال آینده آنقدر دوز مصرفی این داروها برای مصرف مردم افزایش مییابد که بدن افراد به آنها مقاوم میشود و دیگر به هیچ داروی آنتیبیوتیکی پاسخ نمیدهد.
او درباره بهروزرسانی اطلاعاتش بیان میکند: بهدلیل اینکه ما با سلامت مردم در ارتباط هستیم، باید دانستهها و اطلاعات خود را دائمی بهروز کنیم. ساعاتی از شبانهروز را به مطالعه در زمینههای پزشکی و گیاهی اختصاص میدهم حتی گاهی آنقدر غرق مطالعه میشوم که تا پاسی از شب بیدار میمانم و گذر زمان را حس نمیکنم. کتابهای گیاهان دارویی، پزشکی نوین و طبسنتی، کتابها و مقالات داروسازی و... را مطالعه میکنم و دائم با استادان بزرگ عطاری در کشورمان ارتباط میگیرم.
وقتی میبینم از طریق دارویی که تجویز کردهام، یک بیماری صعبالعلاج خوب میشود و بهبود مییابد، بسیار خوشحال میشوم
رازنهان به علاقهاش به طبیعت اشاره میکند و ادامه میدهد: حس قویای به طبیعت دارم. وقتی به کوه میروم و در طبیعت قدم برمیدارم احساس میکنم گیاهان اطرافم، بچههایم هستند و روی آنها پا نمیگذارم و لگد نمیکنم. وقتی میبینم از طریق دارویی که تجویز کردهام، یک بیماری صعبالعلاج خوب میشود و بهبود مییابد، بسیار خوشحال میشوم و موفقیت را درونم حس میکنم.
او ابراز میکند: بانوان راحتتر با من ارتباط برقرار کنند. بسیاری از خانمها در رویارویی با بیماریهای گوناگون با مشکلات خاصی دستوپنجه نرم میکنند و من تمام تلاش خود را میکنم تا شرایط را برایشان مساعد کنم. به همین دلیل برای تعدادی از بانوان اشتغالزایی میکنم و آنها را با شغلهای خانگی نظیر سبزی خشککردن و... سرگرم میکنم تا بتوانند از این طریق برای خود کسب درآمد کنند.
تعدادی از دانشجویان گیاهان دارویی دانشگاه فردوسی پیش من آموزشهای عملی دیدهاند و در شهرهای مختلف به شغل عطاری مشغول شدهاند. بعضی از آنها در کردستان و برخی هم در تهران و دیگر شهرها توانستهاند مغازهای مرتبط دایر و برای خودشان کاری دست و پا کنند.
این خانم عطارباشی در ادامه به بیان خاطرهای پرداخته و میگوید: مغازه من از خاطره پُر است اما خاطرهای که بهتازگی برایم ماندگار شده مربوط به خانمی تقریبا جوان است. روزی در مغازه مشغول کار بودم که خانمی هراسان و نفسزنان وارد شد. از من خواست که برای علاج درد دندانش به او قطره میخک بدهم.
از او پرسیدم که: «نفست چه شده است؟» و او توضیح داد که کارگر نظافت منازل است و به دلیل تماس با مواد شوینده قوی، به سرطان ریه مبتلا شده است. به دلیل اینکه او نتوانسته بود هزینه زیادی کند، پزشکان هم نتوانسته بودند او را درمان کنند و درنهایت به او گفته بودند فقط تا چندماه دیگر زنده هستی. از طرفی درد وحشتناکی داشت و حتی نمیتوانست قطرهای آب را درست قورت بدهد!
به او گفتم: «اگر به تو داروی گیاهی بدهم با رضایت خودت مصرف میکنی؟ زیرا من به ترکیبات دارو ایمان دارم» آن زن جوان آنقدر از ادامه زندگی مأیوس بود که گفت: «حالا که قرار است چندماه دیگر بمیرم، داروها را امتحان میکنم». از آنجایی که آن خانم بضاعت مالی نداشت، داروی گیاهی را آماده کردم و رایگان به او دادم.
خودش اکنون تعریف میکند: «هنگامی که دارو را مصرف کردم 3روز اول فقط عفونت و 3روز دوم خون از گلویم خارج میشد اما از روزهای بعد انگار همه دردهایم تمام شده بود. دیگر نه سرفه میکنم و نه تب و دردی دارم، راحت غذا میخورم، نفس میکشم و کارهای روزمرهام را انجام میدهم.» اکنون هنوز هم برای دریافت دارو به من مراجعه میکند.
رازنهان سپس با اشاره به یک بیماری تازه رایج شده میگوید: متأسفانه این اواخر تب بیماری زگیل تناسلی فراگیر شده و خیلی از افراد را درگیر کرده است. بیماریای که فرد از مکانهای غیربهداشتی نظیر استخرها و سرویسهای بهداشتی عمومی و... به آن مبتلا میشود.
دارویی را آماده کردهام که از طریق مصرف آن در سه نوبت فرد درمان و زگیل خشک میشود
من دارویی را آماده کردهام که از طریق مصرف آن در سه نوبت فرد درمان و زگیل خشک میشود بهطوریکه یکی از پزشکان برای درمان بیمارش به من مراجعه کرد و این دارو را از من گرفته و برای بررسی به آزمایشگاه برده است تا ببیند ترکیبات آن در درمان بیماری «ایدزخراسانی» هم اثرگذار است یا خیر؟
بانوی عطار تأکید میکند: به تشخیص نوع گیاهان بسیار واقف هستم و با توجه به مطالبی که مطالعه میکنم، میدانم که ترکیب داروها باید بهنحوی باشد که ماده مؤثر آنها با هم و با داروهای شیمیایی تداخل نداشته و مضر نباشند. به طور مثال ترکیب کاسنی و شاهتره مشکلی ایجاد نمیکند اما درمنه را نمیتوان با هیچ داروی گیاهیای ترکیب کرد. درمنه ضدانگل است و درمانگر مشکلات گوارشی است.
تاکنون مطالعات زیادی درباره تداخل دارویی انجام دادهام. وقتی کسی برای دریافت داروی گیاهی به من مراجعه میکند، اول از او میپرسم چه داروی شیمیاییای مصرف میکند؟ تا براساس آن بتوانم تجویز مؤثر داشته باشم. بهعنوان نمونه دارچین با تتراسایکلین همخوانی ندارد. یا مشهدیها عادت دارند که به نوزادان خود کلپوره بدهند غافل از اینکه این دارو ممکن است سبب سیپی مغزی نوزاد شده و او را به فلج مغزی مبتلا کند.
او درباره رابطه پزشکان و عطاران بیان میکند: طب نوین کارهایی را در حد معجزه انجام میدهد. ما جراحان خوبی داریم که با پیوند اعضای بدن جان دوباره به افراد میدهند که نمیتوان منکر اقدامات مفید و خوب پزشکان شد اما طبق شعار سازمان جهانی بهداشت که بر اصل «پیشگیری مقدم است بر درمان» تأکید دارد، داروی گیاهی به پیشگیری از بیماریها کمک میکند.
مشهدیها عادت دارند که به نوزادان خود کلپوره بدهند غافل از اینکه این دارو ممکن است سبب سیپی مغزی نوزاد شده و او را به فلج مغزی مبتلا کند
به طور مثال وقتی سن فرد از 30سالگی عبور میکند، رگهای قلب رسوبگذاری میکند و بسته میشود، بنابراین با مصرف یک نوع از داروهای گیاهی میتوان از این اقدام جلوگیری کرد. مصرف داروهای گیاهی بیشتر برای پیشگیری امراض است ولی برای درمان بیماری نخست باید بیماری تشخیص داده شود یعنی به نزد پزشک یا عطاری که سابقه دارد مراجعه شود باید مرض را تشخیص دهند و وقتی بیماری مشخص شد مداوا انجام شود.
بانوی عطار خاطرهای را روایت میکند: آقایی برای تهیه داروی سنا به من مراجعه کرد، از آنجایی که ازگذشته او را میشناختم گفتم: «شما سرطان روده داشتید، سنا برایتان سم است» اما او اصرار کرد. من از دادن سنا خودداری کردم. او آن را از عطاری دیگری خریده بود و پس از مصرف آن به دلیل اینکه به دفعات بیرونروی داشت زخم رودهاش باز و سرطانش فعال شد.
رازنهان در پاسخ به این سؤال که بیشتر چه کسانی به عطاریها مراجعه میکنند، میگوید: کسانی که بارها و بارها برای درمان بیماری خود به پزشک مراجعه میکنند اما نتیجه نمیگیرند نزد عطاران میروند. حالا اگر به یک عطار خوب هم برخورد کنند شانس آورده و سریع درمان میشوند. اگر یک عطار، عطار واقعی باشد معمولا در تشخیص و درمان دچار اشتباه نمیشود.
همکاران من در این رسته کاری باید توجه داشته باشند که هیچ گاه نباید طب سنتی را از بین ببریم و نقش عطاریها را در جامعه کمرنگ کنیم. هدف ما باید احیای طب سنتی باشد زیرا اکنون نیز با پیشرفت روزافزون علم، متخصص داروسازی سنتی هم داریم و حتی دانشگاههای علوم پزشکی با نگاهی جدید به طب سنتی، در پی ایجاد و توسعه رشتههای تخصصی در این بخش هستند.
او تأکید میکند: اگر تمام افراد جامعه تغذیه سالم و درستی داشته باشند، خیلی از بیماریها به وجود نمیآیند. منشأ اصلی بسیاری از بیماریها، غذاها و خوراکیهایی است که میخوریم. در حال حاضر بیماری کبد چرب در ایران فراگیر شده است که از تغذیه ناصحیح نشئت میگیرد.
ما غذای چرب تهیه شده از روغنهای مضر مایع را میخوریم و در بین آن هم نوشابهای یخ مینوشیم. در پی آن پوکی استخوان و کبد چرب میگیریم، کلسیم را دفع میکنیم و حتی برای کودکانمان هم بیشفعالی بسیاری ایجاد میکنیم.