برای بررسی ایدهها و اختراعات سه نفر از هممحلهایهای عزیزمان، به شرکت محل فعالیت رضا و دوستانش که در محله فرامرز عباسی، مشغول کار و تلاش هستند، رفتم.
رضا وحدتپرست، دوستان و همدانشگاهیان او یا بهتر است بگویم همتیمیهایش، به همت خودشان در بولوار فردوسی مشهد و شرکتی را بنا نهادهاند تا ایدههای خود را به محصولی قابل استفاده تبدیل کنند.
رضا ازخودش برایم میگوید: «متولد ۱۳۶۹ هستم و در حال حاضر دانشجوی رشته مهندسی متالوژی دانشگاه فردوسی مشهد.»
در نهایت جوانی دارای ایدههای بزرگ و خلاقانهای است که شاید در اتاقهای فکر بزرگترین ادارات و شرکتها هم، ثبت نشود و شاید این همان تفاوت او برای الگو شدن سایر جوانان هممحلهای و حتی همشهری است.
در ادامه معرفی خودش از دریافت مدال طلا در المپیاد رشته شیمی سخن میگوید و اینگونه ادامه میدهد که: «در سال۸۴ کاپیتان تیم المپیاد شیمی کشور بودم و در مسابقات این رشته موفق به کسب مدال خوش رنگ طلای این رشته شدم.»
دوست داشتم از خاطرات کسب مدال طلای المپیاد بشنوم، چرا که آرزوی هر مادر و پدری است که فرزند خود را بر بلندای سکوی علم و دانش آن هم در عرصههای ملی و بینالمللی ببیند، پس سکوت کردم و شنونده این خاطرات از زبان این جوان نخبه مشهدی هممحلهایمان شدم.
وی در بیان خاطراتش از لحظه کسب مدال طلای المپیاد شیمی اینگونه میگوید: «وقتی همراه با تیم وارد فرودگاه کشورمان شدیم، اولین سؤالی که از من پرسیده شد، در ارتباط با مدال طلای این رشته بود و من در همان لحظه بدون درنگ گفتم: آن هدیه مادرم است و در دیدار با مادرم آن را به او دادم تا شاید هدیهای کوچک از فرزندش باشد.»
تابلوهای نصب شده داخل اتاقهای شرکت، حکایت از ثبت ایدههای این جوان مشهدی دارد و این نیز انگیزهای برایم میشود تا داستان هرکدام از این تابلوها را بدانم و او نیز اینگونه توصیح میدهد که: «یکی از اختراعات من ساخت دستگاهی است که از تبخیر بنزین در پمپ بنزینهای سطح شهر جلوگیری میکند.»
او ادامه میدهد: «یکی از مشکلاتی که در ارتباط با مصرف بنزین در پمپ بنزینهای سطح کشور وجود دارد، این است که بخش درخور توجهی از این بنزین در هنگام مصرف تبخیر میشود که اگر بخواهیم این میزان تبخیر را به صورت سالانه محاسبه کنیم، رقم بسیار بزرگی میشود.»
رسیدن به ایده، گامی بزرگ برای ساخت یک محصول است و شالوده آن محصول از ایده گرفته میشود، سپس از وحدتپرست در ارتباط با جرقه ایده در ذهن او میپرسم و او نیز اینگونه پاسخ میدهد که: «دوران دبیرستان و در زمان فراغت از تحصیلم در یک پمپبنزین کار میکردم و آنجا بود که متوجه تبخیر بنزین در پمپبنزینها شدم و این خود شد جرقهای برای ذهن من که این دستگاه را بسازم.»
وی با اشاره به اینکه این دستگاه در حدود چند سالی است که ثبت اختراع بینالمللی شده است، میافزاید: «دستگاهی که من ساختم نمونه خارجی ندارد و نخستینبار است که در دنیا ساخته شده است.»
از او در ارتباط با اینکه آیا از این دستگاه در داخل پمپبنزینها نیز استفاده شده است، میپرسم و او نیز جواب میدهد: «در حال حاضر این دستگاه در یکی از جایگاههای مشهد نصب شده و قرار است با همکاری شرکت فراوردههای نفتی در دو جایگاه دیگر نیز نصب شود.»
وحدتپرست اظهار امیدواری میکند که با مساعدت مسئولان، این دستگاه که باعث کاهش آلودگی هوا و صرفهجویی بنزین میشود، در جایگاههای بیشتری نصب شود.
آنقدر محو اختراعات و دستاوردهای این مخترع جوان میشوم که از آن دو همتیمیاش غافل میشوم، اما باید بدانیم که این کارهای بزرگ هم مانند سایر اتفاقات بهتنهایی انجامشدنی نیست و نیازمند همکاری و داشتن دستیار است.
رضا با همکاری دو دوستش یعنی رضا و مهدی دستگاهی به نام ترسیم دیجیتال الگوی خیاطی را اختراع و عرضه کرده است. برای اطلاع بیشتردر مورد این اختراع به سراغ دیگر همتیمیهای او میروم.
دستگاه دیجیتال ترسیم الگوی خیاطی از دیگر اختراعات این جمع دانشجویی بود که رضا جوهری تیموری دیگر عضو گروه که او نیز همانند رضا وحدتپرست جوانی پرتلاش و از دانشجویان رشته مهندسی متالوژی است، ویژگیهای این دستگاه را اینگونه توضیح میدهد: «یکی از بخشهای مهم دوخت لباس ترسیم الگویی دقیق است که این خود نیاز به تجربه و زمان برای کشیدن الگو از سوی افراد صاحب فن و سپس ترسیم آن روی پارچه است.»
وی در ارتباط با ویژگیهای این دستگاه میگوید: «طراحی نرمافزاری این دستگاه شامل چهار ماه کار کارشناسی و طراحی است. در این ارتباط از نظر افراد صاحب فن و حرفه نیز استفاده شد و در حال حاضر با استفاده از این دستگاه میتوان الگوی لباس را بدون صرف زمان و هزینه در کوتاهترین زمان ممکن ترسیم کرد.»
مهدی چکاب یکی دیگر از اعضای این جمع پرشور است که در ارتباط با ویژگیهای این دستگاه توضیح میدهد: «این دستگاه در اواخر سال گذشته بود که وارد فاز اجرایی شد و اکنون نیز قادر است اطلاعاتی درحدود ۸ هزار مدل لباس را از طریق نرمافزار طراحی کند.»
چکاب، گریزی به تولید و نیاز کشور برای طراحی و استفاده از مدلهای لباس میزند و اینگونه ادامه میدهد: «با توجه به اینکه کشور ما نیز همانند سایر کشورها نیاز دارد که از مدلهایی برای تولیدی که در خورشان و نیاز کشور بهره بگیرد استفاده از این دستگاه الگو ساز میتواند گامی برای حرکت به این سمت باشد.»
دوست دارم ادامه دهنده و همپای سخنان این جوانان نخبه باشیم، اما مجال و فرصت نیست و شاید برای هر ایده این جوانان یک کتاب باید نوشت تا همه از جمله مسئولان و متولیانی که همیشه از حمایت حرف میزنند، به خود بیایند و به این چنین جوانانی بها بدهند.
اما این گپوگفت را با آرزویهای شیرین این جوانان با پایان میبریم آرزوی که همه آنان بیدرنگ و بیادعا گفتند حمایت معنوی از مسئولان وتلاش برای گامهای بلند و بیادعا برای رسیدن به سکویهای رفیع ملی و بینالمللی از جوانان.
حال که منویات مقام معظم رهبری و نامگذاری مدبرانه ایشان، تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی را سرلوحه فعالیتهای امسال قرار گرفته، بدون شک بر هر مسئولی واجب است که از این چنین سرمایههای کشور نهایت حمایت را داشته باشند.
* این گزارش شنبه ۱۷ تیر ۹۱ در شماره ۱۳ شهرآرامحله منطقه دو چاپ شده است.