زینب میگوید: وقتی دیدم دوستم از لحاظ روحی خیلی به هم ریخته، فوری نسخه راهیان نور را برایش پیچیدم. او هم پذیرفت، اما، چون میدانستم نمیتواند همه مبلغش را بپردازد، هزینه سفر را با کمک خیران جور کردم.
خیریه رویش در بنبست یکی از کوچههای یکمتری انتهای جادهسیمان (قرقی) قرار گرفته، اما گشاینده بنبستهای زندگی مردم منطقه و رویش دوباره آنها از دل مشکلات است.
بیبیکبری ثابتی، همسر شهید و آزاده سیاسی، محمدتقی مؤذنیزاده (شاپوری)، از بانوان فعال انقلاب اسلامی است که دوشادوش همسرش از هیچ تلاشی در کمک به تحقق انقلاب اسلامی دریغ نکرده است.
کمتر کسی باورش میشد، علیاکبر زوار، که نبوغ و استعدادش سرآمد بود، برای رزم عازم جبهه مقاومت ّشده باشد. اغلب اطرافیان معتقد بودند او به سوریه رفته تا از آنجا به کشورهای اروپایی پناهنده شود.
«خدا لعنتشان کند؛ امروز در چهارراه شهدا چقدر خانمها را زیر تانک له کردهاند؛ دلم میسوزد.» آنطورکه صدیقهخانم به یاد میآورد این آخرین جمله شهید اصغر یعفور بود که ظهر روز یکشنبه، دهم دی ۵۷ به او گفت.