ذوالفقارِ ویرانههای شام و حلب که هیچگاه خودش را فرمانده تیپ فاطمیون مدافع حرم معرفی نکرد، در دفاع از حرم زینب کبری (س) فدایی شد؛ آن هم در روزهایی که همه خانواده چشمانتظار دیدارش بودند.
دو دختر سختکوش گلشهر ی از پشت نیمکتهای مدارس محله شهیدآوینی گلشهر با زحمت فراوان خودشان را به صندلیهای دانشگاه علوم پزشکی مشهد رساندهاند.
اینجا دورهمی کودکان متولد آبان است. مسجد امامجعفرصادق (ع) مملو از کودکانی است که این برنامه را جشن تولد خودشان میدانند، آنقدر خودمانی که حتی دوستانشان را هم دعوت کردهاند.
«مؤسسه فرهنگی درّ دری» نامی آشنا برای اهالی هنر و ادبیات فارسی است و کمتر شاعر و نویسنده افغانستانی ساکن مشهد است که نام این مؤسسه را نشنیده باشد.
حمید دباغ، از دهسالگی، ورزش باستانی را شروع کرده و در این سالها جوانان بسیاری با صدای گرم و ضرب خوشآهنگش، عاشق گود باستانی شدهاند.
جهادگران اردوی جهادی شهیدحسینی منازل نیازمندان حاشیه شهر را تعمیر میکنند. آنها از ساعت ۶ صبح تا ۱۱ شب بهطور مداوم کار میکنند تا بتواند هرچه سریعتر کار را به پایان رسانده و منزل را تحویل دهند.
مادر شهید مدافع حرم حسن حیدری میگوید: چند وقت قبل متوجه شدم پسرم کنار کولر آبی خانهمان نوشته: «مادر تا آخرین لحظه دوستت دارم.» هر روز که کولر را آب میکنم، کلمههای آن نوشته را میبوسم.






