منطقه2 به عنوان بزرگترین منطقه شهری مشهد بخشی از هویت قدیمی شهر مشهد را درخود جای داده است. بخشهایی از این منطقه درناحیه3 و بولوارتوس و درمسیر ورودی شمالی مشهد قرار دارد. این مسیر همه ساله شاهد هزاران مسافر نوروزی است که از شهرهای شمالی استان خراسان رضوی و ایران به مشهد میآیند.
رویدادی که با نصب المانهای شهری و آذینبندی و نورپردازی سبب ایجاد فضاهای زیبای بصری در شهر میشود و نشاط را به جامعه تزریق میکند. منطقه۱۱ در 5سال اخیر میزبان المانهای نوروزی پرشماری بوده است که قصد داریم در این مطلب گذری بر آنها داشته باشیم.
نقاشی دیواریهای پرشمار و المانهای زیبای نوروزی، سهم منطقه11 از برنامه استقبال از بهار1396 در شهر مشهد بود.
دیگر عادت کردهایم در آستانه بهار منتظر باشیم ببینیم شهرمان چه رنگ و بو و فضایی به خودش میگیرد. منطقه9 با وسعت زیاد و دارابودن میدانها و چهارراههای متعدد که مناسب جانمایی المانها هستند تاکنون میزبان تعداد زیادی از این نمادها بوده است. در 5سال گذشته بسیاری از این المانهای نوروزی در جای خودشان ماندگار شدهاند اما برخی نیز جای خود را به المانهای دیگر دادهاند.
در ایام نوروز سالهای گذشته در محلههای منطقه المانهایی با عنوان «بدرقه راهم»، «ماشین گل»، «پیرمرد لحافدوز»، «رنگینکمان» «ژیانی در قاب تلویزیون» و... نصب شدند. علاوه بر این، نقاشیدیواریها به کوچهها جان و حیات دادند. کار هنرمندان نقاش از چندماه پیش از آمدن عید شروع میشد وگاه مردم را با خود همراه میکرد و با سطل رنگ میافتادند به جان دیوار.
بیراه نیست اگر بگوییم ساکنان منطقه یک آدمهای خوششانسی هستند که رفت و آمد زائر به منطقهشان آنقدر چشمگیر است. این موضوع باعث شده است هر سال تعداد زیادی المان زیبا در خیابانهایشان جا خوش کند.نوروز1396المان «چاق و لاغر» اثر نگار دهقان در مقابل هتل هما، «لحظه تحویل» ساخته راضیه صدیف در اول احمدآباد، «شوق سفر» اثر نسرین و فرزانه محمدزاده در میدان شریعتی، «نوای مهر» اثر زهرا ایزانلو و «عید نوروز» اثر امیرمهدی وثوق هر دو در میدان فلسطین نصب شدند. در این سال اثر «خانهتکانی» آسیه پهلوان در میدان شریعتی توانست توجه مردم را به خود جلب کند.
تازه فهمیدم زندگی به چه معناست؟ اینکه آدم کنار آدم زندگی کند، یعنی چی؟ معنی همبستگی و احساس مسئولیت را درک میکنم و فهمیدم که مشکلات آدمها به یکدیگر ربط دارد. زمانی که من بیمارستان بستری بودم، تمام همسایهها برای اینکه شب مراقب من باشند، از هم پیشی میگرفتند و با وجود مشکلات فقر و نداری مرا تنها نگذاشتند؛ به همین دلیل من هم به این اهالی وابستگی بسیاری دارم و دلم به آنها خوش است. اینها بخشی از گفتههای سمانه عرفانیان است که سالها زندگیاش را وقف سرو سامان دادن اهالی محله کرده است.
محمد حنیفپور، استاد فلسفه، روانشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی ساکن محله جاهدشهر است. او بیش از 3دهه سابقه تدرس روانشناسی مدرن در مراکز آموزش عالی کشور را دارد و تاکنون 4کتاب و 22 مقاله بینالمللی را در زمینه فلسفه اسلامی به رشته تحریر درآورده است. او در مقاطعی عهدهدار سمتهایی همچون بخشدار داورزن، معاون فرماندار تربت جام و درگز و معاون مدیرکل امور اجتماعی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری خراسان بوده و تاسیس 10 شهرستان جدید، برگزاری بزرگترین جشنواره توانمندیهای شهرستانهای خراسان و راهاندازی و تأسیس ۳۰۰ تشکل غیردولتی و سمنها از جمله خدمات محمد حنیفپور در ارگانهای دولتی است.